شتاب برای رسیدن به رفاه

جام جم آنلاین: صفت شهرستانی از زمانی باب شد که بسیاری از دانشجویان یا کسانی که به خاطر رفاه شغلی یا زندگی خود به تهران مهاجرت کردند، تصمیم گرفتند به شهر خود باز نگردند.

آنها در تهران ماندگار شدند و از همان زمان بود که تهرانی‌ها به شهروندانی که از سایر مراکز استان‌های کشور به تهران کوچ کردند، صفت شهرستانی را ـ البته با پشتوانه معنایی منفی ـ دادند.

البته در این میان کسانی هم هستند که مهاجرت به تهران را یکی از مراحل زندگی می‌دانند که تنها باید از آن عبور کنند و به این ماجرا مانند یک مسافرت یا تغییر مکان اجباری و مقطعی نگاه می‌کنند.

حالا چند وقتی است سریال‌های مختلف هم به این موضوع یعنی مهاجرت بین شهری در ایران می‌پردازند. نمونه بارزش هم سریال «پایتخت» بود که نوروز ۹۰ گذشته از شبکه سه پخش شد.

ماجرای آن درباره خانواده‌ای بود که از یکی از شهرهای شمالی به تهران آمده بود. آنها قرار بود خانه‌ای بخرند و در آن زندگی کنند، اما به چند دلیل تهران را برای زندگی انتخاب نکردند و به شهر خود بازگشتند.

داستان سریال «مهمانان ویژه» که ماه رمضان از شبکه تهران پخش ‌شد درباره جوانی (امیرحسین صدیق) بود که با ادامه تحصیل در کلانشهر تهران، استاد دانشگاه شده بود و تهران را برای زندگی خود انتخاب کرده بود.

همه شخصیت‌هایی که به آنها شهرستانی می‌گوییم در یک ویژگی با هم اشتراک دارند. آنها خانه و زندگی و شهری که در آن بزرگ شده‌اند را به امید به دست آوردن امکانات و رفاه بیشتر که در تهران تمرکز یافته ترک می‌کنند. سریال «تکیه بر باد» هم که در حال حاضر از شبکه تهران پخش می‌شود همین موضوع را محور داستان خود قرار داده است.

گذشته از این‌که داستان این سریال پیچیدگی‌های خاص خودش را دارد و درباره یک انتقام کهنه است، اما تکیه بر باد بخوبی روی این قشر از جوانان تکیه کرده است.

عاطفه سریال تکیه بر باد دختری جاه‌طلب است. او از آن دخترانی است که با اتمام درس خود در دانشگاهی در تهران تصمیم می‌گیرند به شهر خود بازنگردند.

عاطفه برای این‌که این هدف خود را عملی کند چند راه بیشتر ندارد: ادامه تحصیل، پیدا کردن شغل مناسب و ازدواج. او راحت‌ترین کار را برگزیده و سعی کرده به هر قیمتی آن را عملی کند.

او مردی را انتخاب کرد که از دیدگاه عمومی معیارهای لازم و مناسبی برای تشکیل یک زندگی مشترک موفق را ندارد. او حتی بعد از این‌که با واقعیاتی مبنی بر این‌که خانواده او پدر و مادر واقعی‌اش نیستند مواجه شد در مقابل خانواده خود ایستاد و توفان‌های زیادی را از سر گذراند.

عاطفه در این سریال یک چیز را فراموش کرده است. این‌که او در چه خانواده شریفی بزرگ شده و با این‌که آنها پدر و مادر واقعی او نیستند اما قناعت خصوصیتی است که خیلی خوب به او آموخته‌اند. عاطفه جوان است و بلند پرواز. او خوشبختی را درست در همان لحظه‌ای که هست جستجو می‌کند و در آرزوی داشتن یک زندگی مرفه است.

عاطفه شاید پیش از آن‌که نماد یک دختر شهرستانی باشد نماینده دخترانی است که به‌واسطه تجربه دو زندگی مختلف در دو محیط متفاوت (تهران و شهرستان) مجبور به اتخاذ دو رفتار متفاوت می‌شوند. او دچار یک تناقض فکری شده است که در رفتارش نمود پیدا می‌کند.

او مواقعی که در شیراز است به دختر دوست داشتنی خانه تبدیل می‌شود و طبق آموزه‌های دوران کودکی‌اش رفتار می‌کند و از سوی دیگر در رفتار با محسنیان (مهدی فخیم‌زاده) به دختری سرکش و جسور تبدیل می‌شود که کاملا با شخصیت پیشین او متفاوت است و این همه به تقابلی که برخی شهرستانی‌ها با آن درگیر هستند، اشاره می‌کند.

یک نوع تقابل و طغیان ناخودآگاه در برابر سبک زندگی متفاوت که در مورد عاطفه با رفتار او در مقابل محسنیان نمود پیدا می‌کند.

این همه به این خاطر است که او هدفی در ذهن دارد و عجولانه در پی تحقق آن است. تکیه بر باد مختصات زندگی یک دختر شهرستانی را نشان می‌دهد که تصمیم گرفته متفاوت باشد.

شاید بتوان سریال تکیه بر باد را جزو آن سریال‌هایی دانست که بخوبی به این سبک زندگی پرداخته است و با داستان جذاب، بیننده را مشتاق پیگیری زندگی دختری کرده که شاید نماینده برخی افراد جامعه باشد؛ دختری که دست به هر کاری می‌زند تا به چیزی که در ذهن دارد، برسد. چیزی که به خاطر آن زندگی‌اش را به هم ریخته است.

مهراوه فردوسی – گروه رادیو و تلویزیون


jamejamonline.ir – 22 – RSS Version

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.