شیشه، عامل قتل در خانه دانشجویی

شرق: این مرد که دیروز در شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری ‌استان تهران محاکمه شد، متهم است یک سال قبل هم‌خانه‌اش را که دانشجوی رشته داروسازی بود، به قتل رسانده‌ است. یک سال قبل ماموران باخبر شدند جوانی به نام آیدین با وارد آمدن ضربات چاقو به سینه‌اش در خانه‌اش کشته شده است. پلیس جسد را به پزشکی قانونی منتقل کرد و همسایه‌های آیدین را مورد بازجویی قرار داد، آنها گفتند آیدین با جوان دیگری به نام عباس هم‌خانه بود. دقایقی بعد عباس در محل قتل بازداشت شد. این مرد اتهام کشتن دوستش را پذیرفت و گفت از ترس این کار را کرده ‌است. او بعد از انجام بازجویی‌ها و تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای محاکمه به شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری ‌استان تهران فرستاده شد.

روز گذشته بعد از اینکه نماینده دادستان تهران کیفرخواست را خواند، اولیای‌دم متهم در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص کردند.

سپس متهم به دفاع از خودش پرداخت. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: چند سال قبل با آیدین هم‌خانه شدم. او دانشجوی داروسازی بود و من دانشجوی مهندسی ساختمان. هر دو درس می‌خواندیم و کار می‌کردیم. آیدین در یک داروخانه کار می‌کرد. یک روز پودری به خانه آورد و گفت این پودر خیلی خوب است و خاصیتش زیاد است و اگر آن را استفاده کنیم، می‌توانیم بهتر درس بخوانیم. خیلی از این پودر تعریف می‌کرد. با هم آن را استفاده کردیم. من تا آن موقع نمی‌دانستم این پودر چیست و وقتی که می‌کشیدم واقعا احساس می‌کردم بهتر می‌توانم درس‌هایم را بخوانم.

متهم ادامه‌ داد: اوایل خیلی کمتر از این پودر استفاده می‌کردیم اما بعد از مدتی مصرف‌مان زیاد شد. من آنچنان معتاد شدم که دیگر نتوانستم از آن پودر دل بکنم و بعد متوجه شدم پودری که در این مدت آیدین به من می‌داد ماده مخدر شیشه ‌است. از اینکه معتاد شده‌ بودم خیلی ناراحت بودم و نمی‌خواستم به این روند ادامه دهم. بنابراین تصمیم گرفتم اعتیادم را ترک کنم. فکر می‌کردم اگر ازدواج کنم همه چیز درست شده و مسوولیت زندگی باعث می‌شود اعتیادم را کنار بگذارم. دختری را انتخاب کردم و با هم ازدواج کردیم. مدتی بعد خانواده همسرم متوجه شدند من اعتیاد دارم و از دخترشان خواستند از من جدا شود و همسرم هم قبول کرد. هنوز یک‌سال از زندگی مشترک‌مان نگذشته بود که از هم جدا شدیم. با اینکه از آیدین متنفر بودم اما دوباره به خانه مشترک‌مان برگشتم چون جایی نداشتم، ضمن اینکه اجاره‌نامه آن خانه هنوز به نام من بود. از وقتی پیش آیدین برگشته بودم، دوباره اعتیادم شدید شده ‌بود. ضمن اینکه به او بدبین هم شده بودم. فکر می‌کردم کسی هست که علیه من با آیدین حرف می‌زند و آیدین هم حرف‌های او را باور می‌کند.

متهم گفت: نزد دکتر رفتم تا اعتیادم را ترک کنم. به من گفت دیگر نباید با کسی که تو را معتاد کرده در تماس باشی. به خانه برگشتم و مدتی بعد متوجه شدم آیدین آلبوم خانوادگی من را برداشته و آن را نگاه می‌کند. او می‌خواست از همه چیز زندگی من مطلع شود. از طرفی کسی هم بود که درباره من به او اطلاعات می‌داد. تا اینکه شب حادثه برق واحد ما قطع شد چاقویی برداشتم به حیاط رفتم تا اگر فیوز پریده بود، آن را با چاقو وصل کنم. در راه آیدین را دیدم فکر کردم او می‌خواهد به من حمله کند با چاقو یک ضربه به او زدم. بعد هم رفتم دست‌هایم را شستم و چاقو را هم سرجایش گذاشتم. متهم در پاسخ به این سوال که چرا ابتدا مدعی شده بود چون مقتول اسرار زندگی او را به همسرش گفته ‌بود او را به قتل رساند، گفت: او آلبوم خانوادگی من را برداشته بود و نگاه می‌کرد. من خیلی عصبانی شدم اما آن شب فکر می‌کردم او می‌خواهد من را بکشد. او همچنین در پاسخ به این سوال که مدعی است یک ضربه چاقو زد، اما مقتول با دو ضربه چاقو به قتل رسیده‌ است، گفت: تا جایی که یادم می‌آید من یک ضربه زدم و فکر می‌کنم حرفی که حالا می‌زنم به واقعیت نزدیک‌تر است. سپس قاضی دادگاه درباره این ادعا که مقتول با کسی ارتباط داشت و اطلاعات زندگی شخصی عباس را به او می‌داد، گفت: بازپرسی در این خصوص تحقیق کرده اما کسی شناسایی نشده‌ است. متهم سپس گفت فکر می‌کنم دچار توهم شده بودم.

بنا بر این گزارش بعد از پایان جلسه محاکمه هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شد.

جوان آنلاین – آخرین عناوین حوادث

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.