طنز/ وقتی که فیس هممون بوکیه!

طنز/دنیای خیلی از ما ها این روز ها به گشت و گذار در شبکه های اجتماعی خلاصه می شود و نوشته ها و عکس هایی که هیچ گاه ارتباطی به خود حقیقی ما ندارند…

 

زندگی ما شده خاله بازی
گیر افتادیم تو دنیای مجازی

گیر افتادیم و خودمونو باختیم
چه دنیای عجیب غریبی ساختیم
 

کی واسه عشقش نامه می نویسه
چشم کی هر شب از جدایی خیسه

کی دیگه قبل خواب کتاب می خونه
بازم سوالم بی جواب می مونه

صب(ح) تا غروب تو یوتویوب،تویی تر
شب تا صب(ح) م تُو چت روما شر و ور

نمی شه فهمید دیگه کی با کیه
وقتی که فیس هممون بوکیه
 

چقد بگم دیگه منو تگ نکن؟
اخلاق من خوبه منو سگ نکن!

بعیده که بازم بیام تو والت
اما بجاش با سر می رم توالت!

می گی کاش این فاصله رو کم کنی
چقد می گیری منو لایکم کنی؟

می گم بذار ختم به خیرش کنم
یا بزنم عمتو شِیرش کنم!
 

پز می دی هی به تعداد فرندات
به فیل و اسبی که شدن کیش و مات

نوشتی ظرفیت تمومه مردم
دوستای نو بیان تو پیج بیستم

با عکس تابلوت که رو وال گذاشتی
دشمناتم میان برای آشتی
 

اگه بیان پای تورو ببوسن
بهتر از اینه که تو کف بپوسن

مرتیکه سن خر پیر و داره
پیام آی لاو یو واست می ذاره

شیطونه می گه با دوپا بپریم

دهن مهن یارو …بگذریم!

بازار تو اگه زیادی داغه
از برکات عمل دماغه
 

هلو شدی پریدی توی حلقم
یادت میاد یه روزی بودی شلغم

با فتوشاپ میمونو داف می کنن
تک تک اندامتو صاف می کنن

می خوای حماقتو تمومش کنی
موی توی دماغتو مش کنی

قیافه رو خدا داده بمون پاش
هرجوری هستی باش ولی خودت باش
 

ما بازی خوردیمو اونا راضین
اونایی که شاهد این بازین

وقتی که کاری واسه ما نداشتن
هرچی بی کاره سر کار گذاشتن

منی که از من مجازی سیرم
کاش در دیوارمو گِل بگیرم

 

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.