محمود احمدینژاد و سعید جلیلی در مورد هر چه که اختلاف داشته باشند، در استفاده از دو مفهوم هماهنگی زیادی دارند. درست است که کلیدواژه این روزهای جلیلی یعنی، ظرفیت در دورهای به طور گسترده از سوی رئیس جمهور فعلی مورد استفاده قرار گرفت ولی در فصل انتخابات، عدالت و مبارزه با اشرافیگری، دو مفهومی بودهاند که هم مورد استفاده احمدینژاد و هم مورد استفاده آقای جلیلی قرار گرفتهاند.
سعید جلیلی در مناظرات تلویزیونی بیشتر از دو مفهوم عدالت ساختاری و عدالت رسانهای استفاده کرده است و از مفهوم اشرافیگری برای کنایه زدن به رقبای انتخاباتی خود استفاده میکند.
در بخشی از برنامههای تلویزیونی، جلیلی در مورد رسانهها میگوید: «به رسانه ها نگاه کنید چند درصد از آنها در اختیار چه بخش از ظرفیت کشور است. بخش عمده ای از این ظرفیت ها محروم هستند و چرا ما با یک نگاه تنگ سیاسی به موضوع نگاه می کنیم؛ به نظر من این تنگ نظری بد است که اگر فلان جریان سیاسی داشت بگوییم آزادی هست و اگر نداشت بگوییم بد است؛ ما باید از تمام ظرفیت جامعه استفاده کنیم و آن را شکوفا کنیم.»
به فاصله کوتاهی، محمد سلیمانی وزیر ارتباطات دولت نهم که این روزها به تیم انتخاباتی جلیلی پیوسته است، نتیجه بررسیهایش را اعلام کرد که بر اساس آن ۷۰ درصد سایتها در اختیار نامزدهای دیگر است.
با توجه به تعداد هشت نفره نامزدهای انتخابات، در حالت نرمال، هر نامزد یک هشتم یا حدود دوازده درصد از فضای رسانههای کشور را به خود اختصاص خواهد داد و این در حالی است که آقای سلیمانی، سهم سی درصدی از فضای سایتها برای نامزد مورد علاقه خود را کم میداند و این در حالی است که شاید بتوان با جرات گفت که سایتها مستقلترین و خصوصیترین بخش فضای رسانهای کشور است.
هر چند سایتهای اینترنتی مخاطبین خاص و گسترده خود را دارند ولی حجم اخبار تولیدی و هزینه آنها در مقایسه با خبرگزاریها و صدا و سیما تقریبا هیچ است. رسانههای مکتوب نیز بخش دیگری از فضای رسانهای کشور را در دست دارند که تا حد زیادی تحت تاثیر منابع مالی پشتیبانی آنها قرار دارد.
آقای جلیلی از عدالت رسانهای سخن میگویند بی این که نقش دولت و پول بیتالمال را در رسانههای کشور را بشکافد و توضیح دهد که پول بیتالمال چگونه فضای رسانهای کشور و ذهن مردم را شکل میدهد.
در مناظرات تلویزیونی، عارف از وزارت ارشاد خواست در مورد میزان یارانه اختصاص داده شده به روزنامههای کشور توضیح دهد. آیا کسی میتواند انکار کند که نشریات وابسته به نهادهای دولتی و عمومی میتوانند بی هیچ دغدغهای از هزینه و توجه مخاطب، هر چه دلشان بخواهد مینویسند و هر کسی را که دوست دارند تحقیر یا تحبیب میکنند؟
منبع بیشتر اخبار رسانههای کشور چند خبرگزاری خاص هستند که به منابع فراوان بیتالمال وصلند و دغدغه مالی چندانی ندارند و اتفاقا با آقای جلیلی رابطه و میانه خیلی خوبی هم دارند. تجربه نشان داده است که همین مجموعه رسانهای روزی یکی را به عرش میبرند و روزی دیگر وی را بر فرش میکوبند. این مساله که بیشترین حمایت در روزنامهها، سایتها و خبرگزاریها و صدا و سیما متوجه آقایان جلیلی و قالیباف است که جای انکار ندارد. بخش گستردهای از مجموعه رسانههایی که روزی احمدینژاد را به عرش بردند، بعدها چنان به مخالفت با دولت و یاران احمدینژاد پرداخت که از سوی دولت به «قرق رسانهای» نامیده شد.
رویکرد صدا و سیما و زیر مجموعههای آن به نامزدهای انتخابات به هر چیزی که شباهت داشته باشد، به عدالت رسانهای شباهت زیادی ندارد. صدا و سیما اخبار هر نامزدی را که بخواهد کمتر و هر کس را که بخواهد بیشتر نشان میدهد؛ طرفداران هر نامزدی را که دوست داشته باشد به برنامههای زنده میآورد و …
تازه این در سطح کاری رسانهها است. مگر میشود بیآبرو کردنها و تهمت زدن رسانهها را با هم مقایسه کرد. یک رسانه به خاطر انتشار نظرات نه چندان تند مخاطبین خود به مرحله توقیف و انسداد میرسد ولی روزنامهای دیگر یا صدا و سیما چندان در قید و بندهای قانونی و حقوقی نیستند. این هم جنبه دیگری از عدالت رسانهای است.
آیا آقای جلیلی میتواند با چنین روندی علنا مخالفت کند. آیا ایشان میتواند با صرف بودجههای سنگین در رسانههای بخش کوچکی از ظرفیتهای کشور مخالفت کند؟
مفهوم دوم مورد استفاده آقای جلیلی اشرافیگری است که توسط وی برای کنایه زدن به رقبای انتخاباتی مورد استفاده قرار میگیرد. مشکل اما این است که ظاهرا، مراد وی از اشرافیت فقط ثروتمندی و زندگی لوکس و مصرفی است. این در حالی است که میتوان، اشرافیت را نوعی برتری اجتماعی همراه با بهرهمندی مادی نیز تعریف کرد.
در این شرایط، لازم خواهد بود که از آقای جلیلی پرسیده شود که آیا به برتری بخشی از اجتماع بر بخشی دیگر از آن اعتقاد دارد یا خیر؟ این سوالی است که آقای جلیلی بر مبنای مواضع سابق خود و اطرافیانش نمیتواند به راحتی به آن پاسخ دهد. آیا آقای جلیلی نسبت خود با آقازادهها را روشن کرده است؟
وصل بودن به طبقات خاص اجتماعی، فارغالتحصیلی از یک دانشگاه خاص، داشتن اعتقادات خاص سیاسی و فرهنگی و بسیاری از مسائل دیگر میتواند به راحتی برای فرق گذاشتن بین افراد مورد استفاه قرار گیرد. آیا آقای جلیلی میتواند مدعی شود به این اشرافیتها اعتقادی ندارد؟
نوشته عجیبترین حرفی که از آقای جلیلی شنیدهایم! اولین بار در ممتازنیوز، پورتال جامع آموزشی اطلاع رسانی کشور ، مجله اینترنتی ، خبر ، ورزش ،تکنولوژِی News,Sport پدیدار شد.