عدالت درجهان باید نهادینه شود

احمدی‌نژاد در اجلاس ریو +۲۰:

رئیس‌جمهور گفت: نظام بین‌الملل و برنامه‌ریزی توسعه باید در خدمت انسان و تعالی مادی و معنوی او طراحی و اجرا شود.

به گزارش سرویس سیاسی برنا به نقل از ژایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری،متن کامل سخنان محمود احمدی‌نژاد در اجلاس ریو +۲۰ بدین شرح است:

الحمدلله رب‌العالمین و الصلوه و السلام علی جمیع الانبیاء و المرسلین و علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین

اللهم عجل لولیک‌الفرج و العافیه و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیه

جناب رئیس

روسای محترم دولت‌ها و هیئت‌ها

خانم‌‌ها و آقایان

خداوند را سپاس که فرصت حضور در این اجلاس را در شهر زیبای ریودوژانیرو عنایت فرمود.

از خانم رئیس‌جمهور و دولت و ملت بزرگ برزیل برای سازماندهی خوب اجلاس تشکر می‌نمایم.

همکاران گرامی

امروز جمع شده‌ایم تا با همفکری و استفاده از تجربیات، راهی به آینده بهتر و زیباتر برای ملت‌هایمان و برای مدیریت بهتر جهان ترسیم نمائیم.

در گذشته بارها شاهد چنین تلاش‌هایی بوده‌ایم لیکن در ۲۰۱۲ و پس از حدود شصت سال شاهدیم که نظام بین‌الملل و برنامه‌ریزی توسعه در تحقق اهداف شکست خورده و جهان نیازمند نظم و راه و برنامه جدیدی است.

دوستان

افزایش شکاف شمال- جنوب و بحران‌ها و نگرانی‌های گوناگون از جمله بحران هویت و خانواده، جنگ‌ها و اشغال‌گری‌ها و کینه ورزی‌ها، مسابقه تسلیحاتی بی‌پایان و بحران اقتصادی و بحران اخلاق و معنویت و در واقع عدم تحقق آرمان‌های انسان‌ها، همه از نتایج مدیریت و نظم حاکم و برنامه‌ریزی توسعه است.

گردهم آمده‌ایم تا با اصلاح وضع، مرهمی بر زخم‌های کهنه جامعه بشری باشیم و افق روشن‌تری را ترسیم نمائیم.

همکاران من

ریشه‌یابی مبانی نظری نظم موجود به یافتن راه بهتر کمک خواهد کرد.

شک نداریم که انسان محور آفرینش و هر برنامه‌ریزی توسعه است و همه تلاش‌ها برای تحقق رفاه و سعادت اوست.

بنابراین نوع نگاه به انسان و روابط اجتماعی او مبنای اصلی نظام اجتماعی و برنامه‌ریزی توسعه است.

توجه فرمائید:

اگر فقط به ابعاد مادی انسان اصالت داده شود و از سایر ابعاد او غفلت شود.

اگر انسان موجودی فردگرا و مصرفی و سودجو معرفی شود و لذت و سود اصالت یابد و نیازهای معنوی و اخلاقی او فراموش شود.

اگر انسان‌ها دشمن و رقیب یکدیگر در بهره‌برداری از محیط و امکانات تعریف شوند.

اگر کسی به هر ترتیب بر دیگران غلبه کند به عنوان نوع اصلح معرفی شود و دارای شأن اجتماعی والاتری باشد.

اگر نظریه تنازع برای بقا بر روابط اجتماعی حاکم شود وضع همان است که در چند قرن اخیر حاکم بوده است.

یعنی اینکه عده‌ای راحتی و امنیت خود را در ناامنی، برخورداری خود را در فقر و عزت خود را در ذلت دیگران جستجو می‌‌کنند و برای رسیدن به آن هر وسیله‌‌ای را توجیه می‌‌کنند.

از نظر آنان فریب‌‌کاری و خیانت، تخریب محیط زیست و هر اقدام غیر اخلاقی، مباح و بلکه لازم است و عامل به آنان زرنگ‌‌تر و موفق‌‌تر ارزیابی می‌‌شود.

توجه کنید:

یک دوره طولانی برده‌‌داری و استعمار و غارت بی‌‌سابقه فرهنگ و هویت و موجودی ده‌ها و صدها میلیون انسان بی‌‌پناه و له کردن شخصیت و آزادی و حقوق آنان.

یک دوره طولانی جنگ‌‌های جهانی و جنگ کره و ویتنام و جنگ صهیونیست‌‌ها علیه فلسطین و ملت‌های منطقه و لبنان و غزه، جنگ صدام علیه ایران و ناتو علیه افغانستان و عراق و جنگهای افریقا و بالکان و سایر نقاط جهان.

و در یک دوره طولانی نوع خاصی از اقتصاد و زندگی و چپاول سیستماتیک از خزانه ملت‌ها، تحمیل فقر به حدود سه میلیارد نفر و نابودی گسترده محیط زیست و گسترش بیماری‌های پیچیده و صعب‌العلاج و آلودگی‌‌های متعدد محیطی، همه با شعارهای زیبا و به ظاهر انسانی مانند آبادانی و توسعه بر جامعه بشری تحمیل شده است.

در کشورهای در حال توسعه ده‌ها سال است که مردم و مدیران تلاش می‌‌کنند ولی فاصله‌‌ها و مشکلات پا برجاست.

در نظام حاکم عده‌‌ای اقلیت همچنان توسعه یافته و معیار توسعه‌‌اند و اکثریت کشورها باید مثل آنها شوند.

همکاران گرامی؛

آیا فکر نمی‌‌کنید همه این دوران‌ها و وقایع یک روند متصل تاریخی و ناشی از حاکمیت همان طرز تفکر خود برتربینی و مادی‌‌گرای برده‌‌دار و استعمارگر دیروز و نظام سرمایه سالار و سلطه‌‌گر امروز است. تمام سازوکارهای امروز حاکم بر جهان اعم از سیاسی، امنیتی، اقتصادی، پولی و مالی و حتی حقوق بشر در همین راستا عمل می‌‌کنند.

عده‌‌ای معدود که خود را برتر از دیگران می‌‌دانند برای حفظ سلطه خود بر جهان و بهره‌‌مندی نامحدود از ذخایر ملت‌‌ها دائما چهره و شعار خود را عوض می‌‌کنند و طرح‌‌های نو ارائه می‌‌نمایند.

به راستی چه کسانی از نظام حاکم و برنامه‌‌ریزی توسعه سود برده‌‌اند و چه ملت‌هایی صدها مشکل لاینحل اجتماعی روی دست آنها مانده است.

البته معدود نظریه‌‌پردازان توسعه نیز هستند که داعیه سلطه ندارند ولیکن به دلیل مبانی فکری نادرست دچار اشتباه می‌‌شوند.

دوستان

امروز هم طراحی و اجرای هر برنامه‌‌ای که بر همان مبانی نظری استوار باشد قدم گذاشتن در راه اشتباه گذشته و کوچه بن‌‌بست است.

مگر سازمان تجارت جهانی، شورای حقوق بشر، شورای امنیت و بانک جهانی و صندوق بین-المللی پول و بقیه موفق بوده‌‌اند که با همان مبانی و در جهت تکمیل استمرار و پوشاندن اشکالات اساسی آنها قرار است سازمان جدیدی ایجاد شود.

همکاران گرامی راه حل چیست؟

ما ناگزیریم روی تعریف و شناخت دقیق‌تری از انسان و روابط اجتماعی او تفاهم و بر همان اساس نظم جهانی و برنامه‌‌ریزی توسعه را سازماندهی نمائیم .

ما معتقدیم؛

انسان موجودی چند بعدی است که می‌‌تواند با اعتلای اخلاقی و معنوی جانشین خداوند در زمین باشد؛ به همین دلیل ذاتاً‌ یگانه‌‌پرست و حق طلب، عدالت‌‌گرا، طالب علم و معرفت و دوستدار عشق و زیبایی است.

انسان موجود نامتناهی است و برای جاودانگی خلق شده است.

انسان خواهان کرامت است و با تحقیر خود مخالف است.

حیات این جهان فرصت پرواز انسان تا اوج ملکوت خوبی‌هاست.

انسان‌ها برای رسیدن به سعادت و رفاه، نه رقیب یکدیگر بلکه یاور و مکمل یکدیگرند و سعادت یکی مانع سعادت دیگری نیست.

فداکاری و از خودگذشتگی برای دیگران نشانه‌‌ای از شکوفایی انسانیت انسان و عزت و ماندگاری اوست.

عشق و محبت به دیگران و تلاش بیشتر و به نسبت بهره‌‌مندی کمتر برای رفاه دیگران از جلوه‌‌های انسانی و معیار کمال و بزرگی اوست.

صیانت از محیط زیست و کمک به پیشرفت مادی و معنوی جامعه نشانه‌‌‌ای از حیات برتر انسانی، عقلانیت و حکمت اوست.

کسی حق ندارد محیط زیست را که متعلق به همه است تخریب نماید که در این صورت حیات همه انسان‌ها را نشانه رفته است.

جان و مال انسان‌ها مصون است و کسی نباید اندیشه تجاوز به آن را در سر بپروراند.

کرامت، آزادی و انتخاب آزاد حق همه ملت‌ها و انسان‌هاست و هیچ فرد یا نهادی تحت هیچ عنوان سیاسی و غیر سیاسی حق سلب آن را ندارد.

علم و معرفت راه سعادت و در خدمت دوستی و عدالت و اخلاق است.

عزیزان برای اصلاح وضع جهان باید:

۱- در تعریف از انسان بازنگری و در تعیین مفهوم جامع و صحیح آن مشارکت و تفاهم نمائیم.

۲- نظام بین‌‌الملل و برنامه‌‌ریزی توسعه را در خدمت انسان و تعالی مادی و معنوی او طراحی و اجرا نمائیم.

۳- در نظم آینده، عدالت و مهرورزی را نهادینه و خودخواهی و خودبرتر بینی را ریشه‌‌کن نمائیم.

۴- بر اصالت خانواده و حرمت و جایگاه ویژه زنان و نقش آسمانی و زیبای مادری تأکید کنیم.

۵- خداوند یگانه و قادر حکیم و شنوا و بینای کامل را بر تمام اندیشه و عمل خود ناظر و او را در حسابرسی از خود، عالِم و عادل بدانیم.

۶- زمامداری صالح و عاشق انسان‌ها و مروج اخلاق و معنویت را گسترش داده و جایگزین زمامداری تشنه قدرتی کنیم که امروز بر گلوی جوامع بشری چنگ انداخته و راه نفس کشیدن را بر آنها بسته است.

۷- همه ملت‌ها و دولت‌‌های برآمده از رأی ملت‌ها در مدیریت جهانی مشارکت سازنده، مهروز و متعهدانه داشته باشند.

همکاران گرامی

امروز که نظم غیر متصل به آسمان-پس از سقوط اندیشه مارکسیستی- به پایان راه رسیده است تکرار اشتباهات نابخشودنی است. نظم انسانی و صالح باید توسط زمامداران صالح برقرار شود و آن روز نزدیک است.

همه انبیاء‌الهی وعده داده‌‌اند که با تلاش ملت‌‌ها، مصلح کل و انسان کامل که عشق و صلح همیشگی را به بشریت هدیه می‌‌کند، به همراه حضرت عیسی(ع) خواهد آمد و جامعه بشری را در سایه توحید و عدالت و عشق به والاترین درجه و زیباترین شکل از زندگی خواهد رساند.

شایسته آن است که در مقام مدیریت و برنامه‌‌ریزی برای توسعه و پیشرفت جوامع خود، با درک ضرورت داشتن جامعه‌جهانی دلسوز، مسئول و متحد و با نگاهی بلند به ظرفیت‌‌های بالنده ‌انسانی و تلاش هم‌‌افزا برای شکوفایی استعدادهای بشری و بهره‌‌های زیستی و طبیعی، راه را تا آن منزل مقصود هر چه کوتاه‌‌تر کنیم.

این مسئولیت مهمی است که انسان امروز و فردا ما را به انجام دقیق و جدی آن فرا می خواند.

متشکرم


آخرین اخبار

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.