عربی کردن جنبشهای انقلابی عربی

انقلابهای عربی نیازمند یک جنبش ویژه برای عربی کردن آنها می باشند تا از فشارهای منطقه ای که بر آنها سایه افکنده است نجات یابند. البته بسیار دشوار است بپذیریم که این انقلابها خواهند توانست در کنار یکدیگر به نقاط مشترکی دست یابند که واقعیتهای قومی عربی را منعکس نمایند. در عین حال این دشواری نباید مانع پیش آمدن چنین حالتی شود چون نیاز کنونی بوجود آمدن چنین واقعیتی است واگر چنین وضعیتی با هدفهای اعلان شده مطابقت داشته باشد می تواند از طریق عملکردهایی به آنچه که بدان دعوت کرده است دست یابند.
بطور کلی پس از گذشت یکسال بر آغاز بهار عربی اکنون مطرح کردن چنین پرسشی بسیار عاقلانه بنظر میرسد که دمکراسی فوری خواسته اصلی است البته صرف نظر از ضرورتهای قومی عربی . واین پرسش در حقیقت در میان دیگر مسائل و نگرانی ها و خرده گیریها و اشتباهات که گاهی پیش می آیند ضرورت دارد که از امکانات و زمینه های موجود و پیامدهای آن سرچشمه میگیرد . که البته وبعنوان مثال رویکردهای مقطعی و زود گذر از جمله آن می باشد . ویا اینکه ان دسته از مسائلی که نمی تواند با اوضاع کنونی در یکجا گردهم ایند با وجود آنکه در ظاهر امکان آن شدنی بنظر میرسد . بعنوان مثال درخواست تظاهر کنندگان عراقی برای سرنگونی نظام کنونی و یا سرنگون کردن رهبری آن در همان تظاهراتی که چند ماه پیش بوقوع پیوست همچنین روند انتخابات که در این کشور وجود دارد صرفنظر از نتیجه کنونی آن در حقیقت نوعی زیاده روی است که در موارد مشابه دیگر دیده نمی شود . البته این خواسته صحیح بود و از قبل در تونس ومصر تحقق یافته بود . اما هنگامیکه در سوریه ویمن تکرار میشود نمی تواند نتایج مشابهی را ببار اورد . در مورد سوریه و یمن اگر نوعی کوتاهی بچشم بخورد که مانع دستیابی به باسرعت بهدف می باشد ، نتیجه بدست آمده نمی تواند همسانی با نمونه ای در مصر ویا تونس بوجود آمد باشد بلکه در حقیقت همانند وضعیتی است که در لیبی و یا عراق صورت گرفت بیشتر نزدیک است که دخالتهای بیگانه و یا منطقه ای را می طلبد.
بجز آن ، موضوع عملکردها و یا روشی که نیروهای خواستار تغییر وتحول بر اساس آن اقدام می کنند همچنان قابل مطرح شدن نمی باشد. ویا در حقیقت اینان مایل به نادیده گرفتن این جنبه با اهمیت آن می باشند. اینان چنین گمان دارند که جهان عرب می تواند امروزه بسوی دمکراسی گام بردارد حتى اگر زمینه های مادی أنرا در اختیار ندارد صرفنظر از اینکه جهان عرب همچنان تحت تأثیر انگیزه های جزئی مانند طایفه گرایی و قبیله ای و منطقه ای قرار دارد . وبدین علت پایبندی قومی تضعیف می گردد و تمایل به قرار گرفتن در زیر یک سقف نیز بر اساس نزدیکی و یا دوری از منافع عالی قومی و امنیت قومی نیز امکان پذیر نخواهد بود و تمامی گرایشهای برای دستیابی به چنین توافقهایی و یا مشورت درباره چنین مواردی و یا نزدیکی این انقلابها برای دستیابی به هماهنگی و یا وحدت از میان خواهد رفت.
روشن است که اوضاع وتحولات جهان عرب همه در جای صحیح خود قرار ندارند و در حقیقت نوعی از ” رشد متفاوت ” میان کشورهای عربی بچشم می خورد چه از لحاظ روند تغییر و دگرگونی و یا نسبت رشد آن و نیز عوامل مثبت ومنفی مؤثر در آن . و در نتیجه در زمینه روشهای لازم برای رویاروئی با آن هریک در موضع جداگانه خود دگرگونی هایی بوجود می آورد . این همان چیزی است که امروزه در این جنبشهای مردمی در کشورهای عربی بچشم می خورد و در نتیجه دیگر سخن از قومیت و ” وحدت عفلقی ” و یا مطرح کردن شخصیتهایی مانند عفلق وحصری وجمال عبد الناصر دیگر ضرورتی ندارد وشاید بتواند بعنوان گامی بسوی عقب بشمار اید . اما انچه نگرانی ها را در این زمینه فزونتر می کند کاهش گرایشهای قومی در این جنبشهای عربی است . بخصوص که ایدئولوژی قومی عربی هم اکنون دارای گرایشهایی غربی شده است که در حقیقت یکی از علل شکستها وناکامیهای آن می باشد. در کنار این ناکامی ها پدیده ملی گرائی در جنبشهای کنونی در کشورهای عربی جنبه ملی گرائی را افزایش داده است که این پدیده بیشتر در مصر ویمن بچشم می خورد که البته ممکن است یکی از پیامدهای عملکردهای کشورهای غربی برای ناکام گذاردن این جنبشها باشد از جمله همانا واژه ” بهار عربی ” است که در حقیقت یک ساخته وپرداخته غربیهاست .
شاید بتوان گفت که موضوع قومیت در جهان عرب به مرحله بسیار دوری در برابر مسائل امروزین جهان عرب رسیده است و راه طولانی تا به نتیجه رسیدن آن مانده است و بسیاری از اندیشمندان در زمینه قومیت عربی به یک راه بی پایان رسیده اند که در آن نه راه پیش رفتن برایشان مانده ونه راه عقب رفتن. بجز این موضوع هم اکنون یک بحران همچنان در جنبشهای عربی بچشم می خورد که همانا اندیشمندان قدیمی در حقیقت به مرحله سالمندی رسیده اند و در برابر نسل جوان در میان این جنبشها در حال رشد می باشد . در نتیجه جنبشهای عربی همچنان بی زبان مانده اند و در زمینه ایدئولوژی وقومیت عربی چیزی برای مطرح کردن وگفتن ندارند… و در این میان مسئله فلسطین همچنان کنار گذاشته شده است .
ترجمه: محمدماجد نجار
عبد الامیر الرکابی تحلیلگر عراقی است که این یادداشت را اختصاصا برای خبرآنلاین نوشته است.

۴۹۴۹

دانلود   دانلود


خبرآنلاین

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.