علی معلم درباره سینمای اجتماعی ایران: باید به فیلمساز‌های‌مان اعتماد کنیم، این تنها راه پیشرفت است

تهیه‌کننده فیلم سینمایی «آل» اعتماد مسئولان به سینماگران برای طرح مسائل جامعه را عامل رشد سینمای اجتماعی دانست. پایگاه خبری ـ تحلیلی سوره سینما، علی معلم کارشناس و تهیه‌کننده سینما درباره ویژگی‌های سینمای اجتماعی و راه حل طرح مسائل جامعه در قالب یک فیلم با خبرنگار سوره سینما صحبت کرد.

این جمله که هنرمند باید آینه جامعه خود باشد از نظر شما چه مفهومی دارد؟

علی معلم: طبیعتاً هر اثر هنری بازتاب زمانه خودش است و این بدان معنی نیست که بازتابش امروزِ هنرمند باعث شود در زمان های دیگر و آینده بی تأثیر باشد. یک اثر خوب و هنرمندانه هم بازتاب دهنده مسائل وضعیت کنونی خود است هم تنها منوط به زمانه خود نیست بلکه در طول تاریخ می‌تواند حرفی برای گفتن داشته باشد. پس هنرمند باید هم عصر خودش باشد و هوشمندانه مسئله جهان شمول را مطرح کند که تاریخ انقضا هم نداشته باشد.

آیا سینما در نشان دادن، ناهنجاری‌های جامعه رسالت و وظیفه دارد؟

باید دانست سلیقه هنرمند و فیلمساز و نگرش او برای بازگویی مسائل چیست، هر کدام از فیلمسازان ذهنیات خود را به نوعی بازتاب می دهند، بعضی اجتماعی، بعضی فلسفی و غیره و به طور کلی گاهی هنرمند دغدغه مضمونی برای بشریت دارد و گاهی تنها برای جغرافیای خودش طرح مسئله می کند و در اثرش مسئولیت اطراف خودش را دارد. هنر متعالی تعهد اجتماعی را در خودش احساس می‌کند. این تعهد و نگاه هوشمندانه و هنرمندانه در همه فیلمسازان نیست. هر فیلمسازی اساساً هنرمند نیست. اگر تعهد و دغدغه اجتماعی وجود داشته باشد، اگر هنرمند متوجه شود ناهنجاری در جامعه وجود دارد برای درمان و افشاگری آن پیشنهاد می‌دهد و احساس مسئولیت می کند و این می شود وظیفه سینما در برابر ناهنجاری‌های جامعه که در آن زندگی می‌کنیم.

سینما چگونه می‌تواند معضلات و مشکلات جامعه را به تصویر بکشد، اما مهر سیاهنمایی نخورد؟

ما در زمانه ای هستیم که تفسیرها به هیچ وجه محقانه نیست. واژه‌هایی اختراع می شود که هرگاه از کاری خوشمان نیاید و در راستای اهداف ما نباشد انگ سیاهنمایی بر آن می زنیم. واقعیت این است که سیاه در کنار سفید معنا پیدا می‌کند. هنرمند و فیلمسازی که در سینمای اجتماعی از یک افق نتواند حرف بزند و پیشنهادی برای درمان بحثی که مطرح می‌کند نداشته باشد رسالتش را انجام نداده است. شعرهای حافظ که به اعتقاد من از منتقدترین شاعران است، اگر معضل یا مشکلی مانند ریا در جامعه را مطرح می‌کند، پیشنهادی هم در رفع آن دارد. پس باید دید هنرمند با چه نگاهی اثرش را خلق کرده است.

آیا این نگاه هوشمندانه و پیشنهاد برای رفع مشکل، حتماً باید در راستای شیرین نشان دادن همه چیز باشد؟

خیر، به تصویر کشیدن بعضی از معضلات و مشکلات جامعه نمی‌تواند شیرین باشد اگر یک اثر با نگاه روشنگری به آنها بپردازد و مانند یک طبیب عمل کند باید گفت این دارو می‌تواند تلخ هم باشد. باید در بعضی از موضوعات مزه اصلی و واقعی را نشان دهیم. سینما می‌تواند در عین تلنگر زدن به مسائل و جامعه نگاه متعالی داشته باشد. فیلمسازانی که سری دوزی می‌کنند و بی دغدغه اثری را می‌سازند و همواره در اثرشان از در مواجه با وضع جامعه تنها نق می‌زنند، آرتیست و هنرمند نیستند. نگاه درمانگر و دلسوزانه با تحقیق و پژوهش سینما می‌تواند برای جامعه مفید باشد.

سخن گفتن غیرهوشمندانه از ناهنجاری‌ها باعث گسترش و ترویج آنها در جامعه نمی‌شود؟

سوءاستفاده و نگاه سودجویانه به سینما که تنها از آن برای تثبیت خود و جاه طلبی استفاده شود به ضرر این هنر تمام می‌شود. سینما نمی تواند به عنوان بلندگو عمل کند و تنها به نفع ایدئولوژی عده‌ای کار کند. فیلمسازی وقتی با تفکر صورت نگیرد مانند گاز زدن یک سیب و نخوردن بقیه آن است. وقتی دیدگاه درست نباشد اثر ناقص خلق می شود. گاهی اثر می خواهد معضل و مشکلی از اجتماع را ترمیم کند اما تأثیر عکس می‌گذارد به قولی می‌آید در چشم سرمه کند تا زیبا شود چشم را کور می‌کند. به طور مثال پاره‌ای از آثار دفاع مقدس توهین به قهرمانان جنگ است. مطمئناً سازنده قصد ستایش آنان را داشته است اما به علت بی‌سوادی نسبت به موضوع جنگ، عکس خواسته‌اش عمل کرده است. در این میان بعضی فیلمسازان هرچه باشد می‌سازند به قولی هر باری را حمل می‌کنند که در نهایت آن ناهنجاری ترمیم و مداوا که نمی‌شود هیچ، آن را ترویج و گسترش می‌دهد.

چطور می‌توان در آثار سینمایی همه دیدگاهها بیان شود و سینما را به سیاه یا سفید تقسیم نکرد؟

آزادی به مفهوم اصیل و مختار گذاشتن افراد و فیلمسازان متعهد با نگاههای مختلف، اعتماد داشتن به آنها است که تأثیر مثبتی دارد. سینما هنر دیالوگ است و وابسته به گفتگو، اگر نگاههای مختلف فیلم بسازند همه نوع اثری به وجود می‌آید. اگر خداوند قناری و کلاغ را با هم خلق نمی‌کرد تفاوت این دو هیچ گاه مشخص نمی شد. دین ما بر پایه احترام به خلقت بنا شده است، پس باید به نظرات مختلف و دیدگاه های گوناگون احترام گذاشت و اجازه ایجاد گفتگو به همگان داد. مدیریت به آن نیست که سنگ را ببندیم و سگ را بکشاییم.

ورود به خط قرمزها تنها برای جلب و جذب مخاطب، بدون تفکر و اندیشه باعث قوت سینما می‌شود یا حساسیت ها را برمی‌انگیزد و فضا محدودتر می‌شود؟

آنهایی که از سینما سوءاستفاده می‌کنند مانند بازار کار می‌کنند، به طوری که جنس چینی و تقلبی وارد بازار می‌کنند و اعتماد مردم را نسبت به اجناس مرغوب نیز کم می‌شود. در صورتی که اگر نیروهای اصیل و محق حرف بزنند مطمئناً اثرشان حرف‌های ارزشمند خواهد داشت. نباید آدم‌های اصیل کنار گذاشته شوند تا افراد سودجو کلیه فضای سینما را متشنج و مضطرب کنند.

پیشنهاد شما برای برون رفت از این فضای متشنج و ناآرام سینما چیست؟

باید برای بازگشت به سرچشمه‌های اصیل به تفاهم مدیریتی رسید، این تنها مشکل سینما نیست بلکه فضای فرهنگی بسیار پیچیده شده است. رفتار امر و نهی گرایی روز به روز بیشتر می‌شود غافل از اینکه تفاهم و اعتماد به یکدیگر مسئله مهم است. هنر اصیل فرمایشی و دستوری نمی‌شود. تعامل میان متولیان و اهالی سینما و گفتگو تمام مشکلات را حل خواهد کرد.

گفتگو: محمد کارت

Tags:


کافه‌سینما-سینمای ایران

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.