عوامل پرفروش شدن یک کتاب

جام جم آنلاین: امروزه صحبت از مباحثی همچون کتاب و کتابخوانی و گسترش آن، بازار فرهنگ کشور و بویژه بازار کتاب را داغ‌تر جلوه می‌دهد.

قبل از هر چیز باید دانست​ میان کتاب خوب و کتاب پرفروش تفاوت وجود دارد و هر کدام تعریف خاص خود را می‌طلبد چرا که لزوما هر کتاب پرفروشی نمی‌تواند کتابی خوب تلقی شود و از طرفی همه کتاب‌های خوب هم پرفروش نمی‌شوند؛ مثالی می‌زنم: سال‌هاست پزشکان و کارشناسان امور تغذیه استفاده از تنقلاتی چون پفک و چیپس را مضر اعلام کرده‌اند ولی همچنان شاهد آن هستیم که روز به روز بر فروش آنها افزوده می‌شود و کارخانه‌های تولیدکننده این تنقلات در فضای رقابتی با یکدیگر هر روز بسته‌بندی و شکل و طعم جدیدی از آنها را ارائه می‌کنند.

باید گفت در زندگی ماشینی امروز که گرفتاری‌های معیشتی اغلب وقت مردم را به خود اختصاص داده است، جای دادن کتاب در سبد خانواده‌ها مقتضیاتی دارد، به عبارتی باید شرایط و امکانی ​فراهم کرد تا خانواده‌ها به کتاب گرایش پیدا کنند و از همین جاست که فروش کتاب آغاز می‌شود.

آسان‌سازی استفاده از کتاب از جمله این مقتضیات است، یعنی به طریقی باید ذائقه مخاطب را تحریک کرد تا علاقه و رغبت به کتاب خواندن در او ایجاد شود و یکی از بهترین برنامه‌ها به این منظور ارائه کتاب‌های بزرگ و پرحجم در شکل‌های کوچک‌تر و در قالب چند کتاب با موضوع‌های مشخص است.

به عنوان مثال می‌توان از مجموعه کتاب‌های ١۵ جلدی مطالعات کاربردی که در قطع جیبی و با موضوعات مختلف و در عین حال همسان منتشر شده‌اند، نام برد که چندی پیش از سوی انتشارات سوره مهر چاپ شده و اتفاقا با استقبال خوبی هم مواجه شده است.

شاخص‌سازی ناشر

ارائه مفاهیم و محتوا با تعریف خاص در قالب‌های مختلف و رعایت روال ثابت و منطقی توسط ناشر سبب هویت‌بخشی به سیستم انتشاراتی می‌شود و تعریف ثابتی از ناشر و محصولات او ارائه می‌کند.

نتیجه این هویت بخشی به انتشارات این است که مخاطبان خود را تا حدود زیادی می‌شناسد و مخاطبان هم آن ناشر را در یک حوزه تخصصی می‌شناسند و به عبارتی انتشارات باید در ارائه محتوا دارای خط مشخصی باشد.

شهرت

شهرت به چند گونه است.

شهرت ناشر: این شهرت در سطح کثیری از افکار عمومی بنا به دلایل زیادی که یکی از مهم‌ترین آنها تبلیغ است، ایجاد‌شده که این شهرت ناپایدار است و به مقتضای شرایط حاکم و با تغییر نوع و کیفیت محصول و حتی سیاست تغییر خواهد کرد.

شهرت نویسنده: این شهرت هم با یک یا چند اثر شاهکار از نویسنده به دست می‌آید و انتظار افکار عمومی از او را در حد آن اثر یا آثار شاهکار قرار می‌دهد و تا زمانی که نویسنده آثاری را همچون گذشته​ خلق کند، مقبول است.

تولید فنی مطلوب: تولید فنی مطلوب هم از دیگر دلایل پرفروش شدن یک کتاب است. زیبایی و جذابیت فرمی و شکلی اثر از قبیل طراحی‌جلد، انتخاب فوت، کاغذ و… در جذب مخاطب موثر است. به این موارد، جذابیت را هم اضافه کنید؛ چرا که همراه تصویر روی جلد، تلنگر اولیه را بر ذهن مخاطب ​می‌زند.

اطلاع‌رسانی و جریان‌سازی

اما هر آنچه در بالا به عنوان دلایل پرفروشی کتاب ذکر شد، در سایه یک دلیل مفهوم پیدا می‌کند و آن دلیل چیزی نیست جز اطلاع‌رسانی و جریان‌سازی برای کتاب.

فرض کنید یک کتاب دارای جذابیت‌های فنی و گرافیکی خوبی باشد و موارد آسان‌سازی را هم به همراه داشته باشد و حتی اسم ناشر و نویسنده مطرحی را هم روی جلد خود داشته باشد، اما اگر کار اطلاع‌رسانی خوب و هدف دار روی آن انجام نشود، مخاطب از انتشار آن چگونه آگاهی می‌یابد.

شاید گفته شود ناشر و نویسنده مطرح، خود باعث جریان‌سازی کتاب می‌شوند؛ سوال این است که آن ناشر و نویسنده در آثار اولیه خود که مطرح نبودند چطور به شهرت دست پیدا کردند؟ آیا پاسخی جز اطلاع‌رسانی خوب و هدفمند به دست می‌آید؟

به عبارتی، پایه و سنگ بنای پرفروش شدن یک کتاب را در حالی که دارای شرایط پرفروش شدن باشد، بر محور اطلاع‌رسانی می‌گذارند. ناگفته نماند برخی ناشران البته از طریق همین اطلاع‌رسانی، بسیاری از کتاب‌های معمولی خود را که دارای شرایط پرفروش نبوده‌اند، به فهرست پرفروش‌ها وارد کرده‌اند و این چیزی نیست جز قدرت اطلاع‌پرسانی.

حیدر ایمنی – کارشناس نشر


jamejamonline.ir – 22 – RSS Version

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.