فاطمه دانشور و فاطمه مقیمی، رقیبان سرسخت عرصه تجارت

اردیبهشت ۱۴۰۳

برترین مجله اینترنتی ایران

روزنامه هفت صبح: دربارهٔ فاطمه دانشور و فاطمه مقیمی، دو رقیب موفق که در حوزه های مردانه کسب و کار غوغا کرده اند

اگر به حضور زن ها در دنیای عموما مردانه سیاست عادت کرده ایم اما روند حضور زن ها در دنیای کاملا مردانه کسب و کار غافلگیرمان می کند. زن هایی که بیشترشان از کارهای جزیی آغاز کرده اند. زنانی که تجربه کارمندی در اداره ها تا تاسیس کارگاه های تولیدی کوچک – که بیشتر کارگرانشان را زنان تشکیل می دهند – را پشت سر گذاشته اند. اما زمان که برایشان می گذرد با تجربه تر می شوند و به قول معروف «پول روی پول می گذارند» و می شوند صاحبان القابی همچون «ثروتمندترین زن ایرانی» یا «کارآفرین میلیاردر». به محفل ها و مجامع مختلف اقتصادی مردانه راه پیدا می کنند و الگویی می شوند برای دیگر زنانی که شاید فکر ورود به این محافل مردانه را حتی در ذهن هم ندارند.

زنانی از جنس اول

این روزها نام دو تن از اینان ورد زبان است. دو زن موفق و میلیاردر که زمزمه هایی هم هست که رقابت جانانه ای هم با یکدیگر دارند. فاطمه دانشور، رئیس کمیسیون اخلاق کسب و کار اتاق بازرگانی و عضو منتخب شورای شهر چهارم و فاطمه مقیمی، رئیس یک شرکت حمل و نقل بین المللی و رئیس شورای بانوان بازرگان اتاق بازرگانی تهران، از آنها بیشتر به عنوان «زنان کارآفرین» یاد می کنند؛ زنانی که از آنها تقدیر می گردد، به آنها جایزه می دهند و البته انتظارات بسیاری از شان دارند.

 انتظاراتی که با توجه به وضعیت شغلی زنان در ایران، شاید انتظارات بجایی است. همین شهرتشان در زمینه کارآفرینی و به اصطلاح «پولداریشان» است شاید که سبب می گردد به دنیای سیاست هم پا بگذارند و دایره خدماتشان را گسترش دهند. دنیایی که برای بیشتر هم جنسشان دنیای شناخته شده ای نیست و در این دنیای «مردانه تر» جایگاه چندانی برای آنها تعریف نشده است.

از معدن داری تا عضویت شورای شهر

از همان قدیم و ندیم ها می گفتند هر کسی را بهر کاری ساختند. معنی ندارد زنان رانندگی کنند یا زنان را چه به کار خارج از منزل؟! یکی از این مثال ها دربارهٔ کار معدن و معدنچی ها بود. اینکه زنی پا به معدن بگذارد و بشود یک معدنچی شاید هنوز هم در ذهن بسیاری از مردم جا نیفتاده باشد. حتی این موضوع که در دانشگاه ها رشته مهندسی معدن از زن ها هم پذیرش می کردند، هنوز هم مورد بحث بسیاری از کسانی بود که این شغل را شغلی کاملا مردانه می دانستندواین مخالفت ها تا جایی ادامه پیدا کرد که درسالی که گذشت زنان را از ورود به رشته دانشگاهی معدن محروم کردند اما کسانی هم می باشند که فارغ تمام این مخالفت ها، مسیری که دوست داشته اند را پیش گرفته اند و شده اند یکی از برجسته ترین ها در همین حوزه هایی که به قول همان مخالف ها کاملا «مردانه اند».

زنانی از جنس اول

«فاطمیه دانشور» یکی از این زنان است. او سال ها پیش، زمانی که به قول خودش کارمند ساده ای بیش نبوده و درآمد چندانی هم نداشته، وارد عرصه تجارت شده و حالا شده یکی از زنان معدن کاری که به قول همان قدیمی ها «توپ هم تکانش نمی دهد» او با توجه به اینکه سن بسیاری ندارد و متولد سال ۱۳۵۳ است درحال حاضر بهره برداری از سه معدن بزرگ سنگ آهن در شاهرود، رفسنجان و بیجار را برعهده دارد و به طور مستقیم یکصد نفر و به طور غیرمستقیم ۳۰۰ نفر زیر نظر او کار می کنند. او که در ۲۷ سالگی وارد حوزه کسب و کار می گردد، از فرهنگ و سنت موجود در جامعه دلخور بوده و سعی کرده با تمام مشکلاتی که در آن زمان داشته خود را در زمینه شغلی اش بالا بکشد.

زنانی از جنس اول

خودش در این باره می گوید: «فرهنگ جامعه ما طوری بود که نمی توانستم دنبال شریک مرد برای تجارت باشم. خانواده ای سنتی و مذهبی داشتم. بنابراین سعی کردم شریک تجاری ام را از جامعه زنان انتخاب کنم تا تحت فشار فرهنگ سنتی نباشم. آن روزها اصول کار را بلد نبودم. قوانین چک را نمی دانستم و کارهایم را تجربی پیش می بردم. سه بار در کارهای اقتصادی شکست خوردم. به طوری که بعد از دو سال کار شراکتی ۳۴ میلیون تومان مقروض شدم. همه پس اندازها، وام ها و قرض هایی که گرفته بودم از دست دادم. پدرم کارمند و مادرم خانه دار بود و نمی توانستم از آنها نیز کمکی بگیرم.»

زنانی از جنس اول

او علاوه بر کار تجارت در حوزه معدن، بنیانگذار موسسه مهرآفرین است. موسسه خیریه «مهرآفرین» بعد از خیریه «محک» دومین موسسه در خاورمیانه است که تاییدیه سازمان صلیب سرخ جهانی را دارد. دانشور علاوه بر این فعالیت های شخصی اش، در دوره هفتم اتاق بازرگانی هم عضویت دارد.

 او در کنار فاطمه شعبانی و فاطمه مقیمی وارد اتاق بازرگانی می گردد. آنطور که خودش می گوید در اتاق بازرگانی ایران شش زن حضور دارند اما هیچ یک از آنان تاکنون ریاست اتاق ها را برعهده نگرفته اند که سبب آن هم مقاومت مردان بازرگان است اما دانشور به همین عضویت در اتاق بازرگانی قانع نشد.

 او قبل از انتخابات چهارمین دوره شورای شهر تهران در لیست ۳۱ نفره اصلاح طلبان برای شورای شهر تهران جا گرفت و بعد از انتخابات از سوی مردمتهران به شورای شهر راه پیدا کرد. او قبل از منتخب شدنش، مسائل زنان را جزو برنامه های اصلی خود اعلام کرد و با اشاره به اهداف شخصی اش در زندگی برای کمک به زنان و کودکان بدسرپرست و بی سرپرست، این موضوعات را از اولویت های زندگی اش برشمرد.

زنانی از جنس اول

 اولویت هایی که با تاسیس موسسه مهرآفرین در سال ۱۳۸۴، سعی کرده به بخشی از اهداف مورد نظرش دست پیدا کند. به طوری که آنطور که خودش گفته تاکنون ۱۵ هزار خانوار تحت پوشش این موسسه قرار گرفته اند. به سبب همین اولویت هایش بود که او شعار «شهر برج و بارو نیست، قلب های نازک تپنده است.» را برای تبلیغاتش برگزید تا کودکان کار و زنان بدسرپرست و آسیب دیده را به عنوان اقشاری که کمتر مورد توجه قرار گرفته اند، زیر لوای همین شعار مورد توجه قرار دهد.



زن سوپرمیلیاردر یا زن کارآفرین؟

یکی دیگر از زنانی که شهرتی برای خود به هم زده و در سال های اخیر بارها و بارهااو را عضو برترین های زن کارآفرین دانسته اند و از او تقدیر کرده اند «سیده فاطمه مقیمی» است. او رئیس یک شرکت حمل و نقل بین المللی و رئیس شورای بانوان بازرگان، اتاق بازرگانی تهران است. سمت های دیگری هم دارد و چند سالی هم در انجمن زنان مدیر کارآفرین فعال بوده است.

زنانی از جنس اول

زنی که در دهه قبل جزو زنان موفق ایرانی بوده و القاب و نام های مختلفی را به خود اختصاص داده است. از «زن نام آور ایرانی» در زمینه کارآفرینی زنان گرفته تا «ثروتمندترین زن ایرانی». گرچه خود او این لقب دومی را به هیچ وجه قبول ندارد و اختصاص چنین نام هایی به او را کار آدم های بیمارت می داند. اما همه می دانند که با چه دقتی تصویر رسانه ای خود را چک می کند.

 او در سال ۲۰۱۲ از سوی آی دی بی یا بانک توسعه اسلامی که مرکزش در عربستان است، به سبب کارهای کارآفرینی همچون برگزاری کلاس ها و کارگاه های آموزشی که در کشورهای در حال توسعه ای همچون مالزی، سریلانکا، اندونزی، کامبوج، ویتنام … برگزار کرده بود به عنوان کارآفرین برتر جهان اسلام انتخاب شد.

مقیمی فعالیت های خود را از سال ۱۳۵۸ آغاز کرده است. آنطور که خودش پیش از این به «هفت صبح» گفته بود، فعالیت های خود را در یک شرکت حمل و نقل به عنوان مسئول مکاتبات زبان انگلیسی کلید زده و با علاقمند شدن به کار حمل و نقل به فکر تاسیس یک شرکت در این زمینه شده است. او در این باره گفت: «من با ورود به حوزه حمل و نقل به این حوزه بسیار علاقمند شدم و تصمیم گرفتم با تمام مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد، شرکتی تاسیس کرده و در این زمینه آغاز به کار کنم.»

او ادامه داد: «در سال ۱۳۶۲ درخواست تاسیس یک شرکت حمل و نقل را ارائه کردم و یک سال بعد از آن شرکتی در زمینه حمل و نقل کشتیرانی، حمل و نقل بین المللی و … تاسیس کردم. اوایل کار با مشکلات بسیاری دست به گریبان بودم که به کمک همکارانم توانستم آنها را از سر راه بردارم.»

زنانی از جنس اول

مقیمی علاوه بر تمام فعالیت های اقتصادی اش ماجراهای دیگری را هم از سر گذرانده است. چندی پیش بود که در پایگاه اینترنتی های خبری فهرستی از میلیاردرهای ایرانی انتشار یافت؛ فهرتس که ۳۰ ثروتمند ایرانی را به همه معرفی می کرد. در این فهرست ۳۰ نفره تنها نام یک زن به چشم می خورد، سیده فاطمه مقیمی که رتبه هشتم این فهرست را به خود اختصاص داده بود. او این اقدام را قبول ندارد و انتشار یافتن نامش در چنین فهرستی را کار آدم های بیماری می داند که قصد آزار و اذیت او را دارند. او با بیان اینکه من بارها مخالفتم را با چنین اقدامی ابراز داشته ام، گفت: «این موضوع و ارائه این فهرست کلا دو جنبه داشت اینکه از یک طرف خواسته بودند با انتشار یافتن آن اشخاص را خراب کنند. در قسمت ابتدای این فهرست از ثروتمندان بدگویی کرده بودند و بعد اضافه کرده بودند چون این اشخاص مالیات پرداخت می کنند و براساس میزان مالیاتی پرداختی شان طبقه بندی شده اند.»

او ادامه داد: «من هشتمین میلیاردر ایران نیستم و اساسا فهرست را هم واقعی نمی دانم. به جز من هم بسیار از دوستانی که در این فهرست می باشند اصلا در رده میلیاردر به آن معنا مطرح نیستند. بیشتر این اشخاص آدم های مدیر، مدیر و زحمتکشی می باشند اما به نظرم در حقشان کم لطفی شده است. آنها به غلط به عنوان میلیاردر معرفی شده اند و زندگی شان تحت تاثیر این فهرست غیرواقعی قرار گرفته است.»

او ادامه می دهد: «البته من نه با معیارهای میلیاردر بودن میلیاردرم و نه با شاخص های دانشمند بودن دانشمند، ولی اعتقاد دارم که کارآفرین هستم و هر کسی دوست دارد با همان چیزی که واقعا هست معرفی شود. مهمترین سرمایه من سرمایه انسانی است. الان که در صنعت حمل و نقل نگاه می کنم، تعداد قابل توجهی از مدیران این صنعت، پرسنل من بودند و این افتخار من است. سرمایه داشتن یعنی همین.»

زنانی از جنس اول

او با بیان اینکه بعد از انتشار یافتن چنین فهرستی، ایمیل ها و تلفن های بسیاری را دریافت کرده که از او درخواست کمک داشته اند، گفت: «الان اگر ایمیلم را به شما نشان دهم پر است از درخواست وام و کمک مالی. تعدادی از ایمیل هایی که برایم آمده است را نگه داشته ام، تلفن ها را که توانستم ضبط کنم. کسانی که قصد ازدواج داشته تا اشخاصی که قصد راه اندازی کسب و کار داشتند، در این مدت با من تماس گرفتند. یعنی هر کس که به هر سببی به پول احتیاج داشت در این مدت با من تماس گرفت و من تقریبا پاسخ همه را دادم یعنی هیچ تماسی را نافرجام نگذاشتم حتی وقتی به دفترم زنگ زدند در اوج کار سعی کردم پاسخگویشان باشم.»

مقیمی نیز مانند فاطمه دانشور عضو اتاق بازرگانی است. او برای اینکه بتواند وارد این اتاق شود، کارشناسی دادگستری در صنعت حمل و نقل را به دست آورده است و بعد در سال ۸۵ در هیات نمایندگان اتاق بازرگانی خود را کاندیدا کرده و به عنوان تنها زن این اتاق انتخاب می گردد. در آنجا به عنوان رئیس کمیسیون حمل و نقل برگزیده می گردد. او همچنین در اتاق تهران و بعد در اتاق ایران هم کاندیدا می گردد و آنجا هم در همین سمت انتخاب می گردد.

 او برنامه های متعددی در زمینه زنان را دنبال کرده است. از تاسیس شورای بانوان بازرگان در اتاق تهران تا تاسیس کانون بانوان بازرگان و دفتر توسعه کارآفرینی زنان در دانشگاه شریف. فعالیت های اجتماعی که به قول خودش سرمایه های زندگی اش می باشندو برای انجام دادنشان یک انگیزه را دنبال می کند: توانمندی زنان.


مجله اینترنتی برترین ها | پورتال خبری و سبک زندگی
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.