فرق روانپزشک و روانشناس در چیست؟

به گزارش آخرین دکتر فربد فدائی/مدیر گروه روان‌پزشکی دانشگاه علوم?بهزیستی و توانبخشی در سلامت نوشت:نخستین تفاوت در دیدگاه و روش کار روان‌پزشکان نسبت به روان‌شناس و مددکار ناشی از این واقعیت است که روان‌پزشکان در درجه اول پزشک هستند. ورود به رشته پزشکی چه در ایران و چه در دیگر نقاط جهان بودن استثناء کار دشواری است، بنابراین نیازمند توانمندی‌های ویژه از نظر استعداد، هوش، پشتکار و سلامت روانی و جسمی است.

بدون این ویژگی‌ها نه فرد می‌تواند وارد رشته پزشکی شود و نه می‌تواند دوران ۸ ساله پزشکی عمومی را با درس‌های دشوار در زمینه‌های متنوع، آزمایشگاه‌ها، سالن تشریح، درمانگاه‌ها، بیمارستان‌ها و بخش‌های گوناگون و کشیک‌های طاقت‌فرسا و ضرورت تعامل با همکلاس، استاد، بیمار و خانواده او، پرستار، متصدیان آزمایشگاه و کارکنان بیمارستان بگذراند. درس‌ها و تجربیات دانشجوی پزشکی به او دیدی همه‌جانبه و سامانه‌ای (سیستماتیک) در مورد مسایل زیستی، روانی، اجتماعی و روحانی می‌دهد. دانشجوی پزشکی از آغاز کار خویش با موضوعات کلیدی‌ای چون بیماری، مرگ و تولد روبروست که به او تجربیات عمیق و روحانی عطا می‌کند. او با مسایلی روبروست که تنها با عشق و ایمان قوی به خداوند می‌تواند به آنها بپردازد و به همین دلیل است که عموم پزشکان قویا دیندار و مقید به اخلاقند بر این اساس اگر از پزشکی چیزی خلاف این امر مشاهده شود به عنوان خارق عادت مطرح و مذمت می‌شود. دانشجویان پزشکی از همان دوره بالینی حین ویزیت بیماران از استادان بزرگوار خود درس معرفت، طریقت و اخلاق می‌آموزند.

روان‌پزشکان متخصصان اعصاب و روان هستند

پزشک با تفاصیل فوق‌الذکر در صورت تمایل ورود به دوره تخصصی برحسب علایق، انگیزه و تجربه ممکن است یکی از رشته‌های بیست و چهارگانه تخصصی را دنبال کند که ورود به آن نیز مستلزم گذراندن امتحان دشواری است که مصاف گروهی از برجسته‌ترین پزشکان است. از جمله ممکن است وارد رشته تخصصی روان‌پزشکی شود که در دوره ۴ ساله خود دانش نظری گسترده‌تر و ژرف‌تری را درباره سلامت و بهداشت روان، پیشگیری، تشخیص، درمان و توانبخشی نابسامانی‌ها و بیماری‌های روانی برای او فراهم می‌کند و در طول این مدت برحسب محاسبه، دست‌کم ۱۰ هزار بیمار را در دوره ۴ ساله زیر نظر استادان خود در درمانگاه‌ها، بخش‌ها و حتی جایگاه‌هایی چون پزشکی قانونی مورد معاینه و درمان قرار داده است. روان‌پزشک در طول دوره پزشکی عمومی و پس از آن در طول دوره آموزش تخصصی با درمان‌های دارویی، انواع روان‌درمانی و درمان به وسیله تشنج‌زایی برقی آشنا می‌شود و الکتروانسفالوگرافی (ثبت امواج مغزی) و اصول تصویرنگاری مغزی و نیز آزمون‌های روان‌شناسی را می‌آموزد. ذکر این نکته ضروری است که انواع روان‌درمانی توسط روان‌پزشکان ابداع و به کار گرفته شده است و البته جز این هم نمی‌تواند باشد زیرا این روان‌پزشکان (متخصصان اعصاب و روان) هستند که با مبتلایان به بیماری‌های روانی سر و کار دارند.

پس از این ۴ سال، با گذراندن امتحان‌های دشوار نظری و علمی از جمله تخشیص و درمان بیماران واقعی، روان‌پزشک در دو مرحله موفق به اخذ گواهینامه تخصصی و دانشنامه تخصصی می‌شود (امتحانات این دو مرحله مجزاست و کسانی که متقاضی ورود به هیات علمی روان‌پزشکی هستند حتما باید دارای دانشنامه تخصصی علاوه بر گواهینامه تخصصی باشند).

از سوی دیگر، روان‌شناس و مددکار فارغ‌التحصیل دوره ۴ ساله رشته‌هایی هستند که با مدرک دیپلم انسانی می‌توانند وارد آنها شوند و این رشته‌ها جزو علوم انسانی محسوب می‌شوند و در این دوره ۴ ساله با مسائل نظری روان‌شناسی و مددکاری آشنا می‌شوند. روان‌شناسی طبق تعریف عبارت است از بررسی رفتار طبیعی و انگیزه‌های آن بنابراین در دوره کارشناسی یا کارشناسی ارشد یا دکترای آن صحبتی از فیزیک، شیمی، زیست‌شناسی گیاهی و جانوری، فیزیولوژی، تشریح فارماکودینامیک، فارماکوکینتیک، فارماکوگنوزی، نشانه‌شناسی بیماری‌ها یا درمان بیماری‌ها که جزء لاینفک پزشکی است وجود ندارد و فقط ممکن است به صورت مختصر و نظری اشاره‌ای به برخی موضوعات شود.

موضوع تشخیص و درمان بیماری‌ها آن اندازه مهم است که طبق قانون فقط به پزشک محول شده و دخالت افراد غیرپزشک در امور درمانی جرم کیفری است. روان‌پزشک طبق دید پزشکی بیمار را از وجوه مختلف زیستی، روانی و اجتماعی مورد ارزیابی قرار می‌دهد. برای نمونه، اختلاف زناشویی یک زوج ممکن است ناشی از بیماری دو قطبی باشد که تشخیص و افتراق آن جنبه پزشکی دارد و فقط با درمان دارویی قابل معالجه است یا مشکلات تحصیلی یک نوجوان ممکن است به علت بیماری اسکیزوفرنیا باشد که تشخیص و رد تشخیص‌های افتراقی آن کار روان‌پزشک است.

ممکن است اضطراب یک فرد ناشی از پرکاری تیرویید و افسردگی فرد دیگر ناشی از اختلالات غدد فوق کلیه باشد. تشخیص این موارد فقط توسط کسی که تحصیلات پزشکی دارد عملی است و درمان‌ آنها نیز فقط توسط پزشک امکان‌پذیر است.

شما حال و روز بیمار بخت‌برگشته‌ای را در نظر بگیرید که به علت بی‌اطلاعی در هر یک از موارد فوق به جای مراجعه به پزشک، به افراد دیگری که قادر به تشخیص این وضعیت نیستند مراجعه کرده باشد و پس از ماه‌ها و حتی سال‌ها مشاروه بی‌حاصل در اثر تشدید بیماری اصلی و عدم درمان آن فوت کند یا دست به خودکشی بزند.

به همین دلیل طبق نظام سطح‌بندی خدمات درمانی، بیماران ابتدا باید به پزشک عمومی یا پزشک خانواده مراجعه کنند و او پس از بررسی یا رأسا بیمار را درمان می‌کند یا در صورت نیاز به اقدام‌های تشخیصی و درمانی تخصصی به متخصص مربوطه ارجاع می‌دهد. برای نمونه بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا یا وسواس را به روان‌پزشک معرفی می‌کند. روان‌پزشک سرپرست یک تیم درمانی متشکل از روان‌پرستار، مددکار اجتماعی روان‌پزشکی، روان‌شناس بالینی و کار درمانگر با گرایش روان است. او ممکن است برخی امور را به اعضای تیم محول کند، برای نمونه بررسی وضعیت خانوادگی بیمار را به مددکار محول می‌کند. ممکن است انجام برخی آزمون‌های روان‌شناختی یا روان‌درمانی‌های ساده را به روان‌شناس بالینی محول کند. ممکن است مراقبت از بیمار و مصرف داروها و برخی انواع روان‌درمانی و آموزش روانی بیمار و خانواده را به روان‌پرستار محول کند.

مسوولیت تشخیص و درمان برعهده پزشک است

به هر حال از نظر قانونی این پزشک است که مسوولیت تشخیص و درمان را برعهده دارد و هیچ یک از اعضای این تیم بدون نظر روان‌پزشک اجازه ندارد ابتدا به ساکن به تشخیص و درمان بیمار بپردازد. در غیر این صورت بر او همان می‌رود که به بیماری که سعدی حکایت کرده است، رفت:

مردکی را چشم درد خاست. پیش بیطار (دامپزشک) رفت که دوا کن. بیطار از آنچه در چشم چارپایان می‌کنند در دیده او کشید و کور شد. حکومت به داور بردند. گفت برو هیچ تاوان نیست اگر این خر نبودی پیش بیطار نرفتی.

ندهد هوشمند روشن رای

به فرومایه کارهای خطیر

بوریا باف اگرچه بافنده است نبرندش به کارگاه حریر

البته اگر بیماری از روی ناآگاهی یا تبلیغات به غیرپزشک مراجعه کرد و او هم با وجود نداشتن صلاحیت بیمار را پذیرفت، این بیمار یا بازماندگان او (در اثر فوت ناشی از عدم معالجه پزشکی) می‌توانند به دادسرا شکایت کنند تا فرد غیرپزشک تحت پیگرد قانونی قرار بگیرد.

هر کس که در حدود صلاحیت عملی و قانونی فعالیت کند مورد احترام است اما همان‌گونه که مامای تحصیلکرده در کار متخصص زنان و زایمان دخالت نمی‌کند یا بینایی‌سنج مدعی چشم‌پزشکان نیست و نمی‌گوید بیماران چشم‌پزشکی را من معالجه می‌کنم، روان‌شناسان محترم نیز نباید در امور تشخیصی و درمانی بیماران که جنبه پزشکی دارد، مداخله کنند، اما درباره مددکاران باید بگویم آنها همیشه یاور ارزنده بیماران و پزشکان بوده‌اند و هیچ‌وقت موردی برای گله از آنها وجود نداشته است.


ممتازنیوز/momtaznews.com

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.