۴ شنبه ۱۷ آبان به نقل از منبع ذکر شده در انتهای خبر در پورتال خبری ممتاز نیوز منتشر گردیده است
فرق فروشگاه مایکروسافت با فروشگاه اپل
در نگاه اول به نظر میرسد که فروشگاه فیزیکی مایکروسافت یک کپی برداری از فروشگاه اپل باشد. اما بازدید از این فروشگاه اثبات میکند که تفاوتهایی بین این دو وجود دارد، تفاوتهایی که گاه نا خوشایند می باشند و گاه امیدوار نماینده. بسیاری از شرکتها که حاوی منابع مالی مناسبی میباشند، مانند سامسونگ، به ایجاد فروشگاههایی مشابه فروشگاه اپل اقدام نمودند. این فروشگاهها در کنار اینکه یک درگاه فروش محصولات شرکت خواهند بود، وظیفه مهمتری را نیز بر عهده دارند، و آن تبلیغ، آموزش و معرفی محصولات تازه است که شاید بسیاری از کاربران عادی نتوانند بدون وجود این فروشگاهها به آن دسترسی داشته باشند.
به گزارش تفسیری ممتاز نیوز؛ این متن از زبان Chris Matyszczyk نویسنده سینت بیان شده است. چند روز پیش یکی از خوانندگان معروف برای افتتاح فروشگاه مایکروسافت آواز سر داده بود. بنابراین من هم صبح روز بعد دوباره قصد سر زدن به آنجا را نمودم تا شاید دوباره هیجان روز اول را ببینم.
از آنجایی که مایکروسافت لبخند به لب قصد جان اپل را نموده، فروشگاه خود را در ۱۱۰ قدمی فروشگاه اپل بنا نهاده است. این موضوع تنها یک مشت بر دهان حریف و به مبارزه طلبیدن وی نمی باشد، بلکه زبان را از دهان خارج دادن و یک شوخی دوستانه است.
البته، در چند قدمی فروشگاه اپل، یک سرباز جان بر کف مایکروسافتی در حال هدیه دادن تی-شرت مایکروسافت به رهگذران بود.
طراحی خارج فروشگاه مایکروسافت یک صحنه شلوغ بود به همراه یک خط. آیا مایکروسافت حتما باید با این دقت از فروشگاه اپل کپی برداری میکرد؟
این شاید بزرگترین نقد در مورد این طراحی بوده باشد. منظور من خط نمی باشد، بلکه شیشه و یکدست بودن کلی فروشگاه است.
با این حال همکارم Jim Kerstetter تحت تاثیر فروشگاه مایکروسافت قرار گرفته بود و این فروشگاه را قابل توجه و هیجان انگیز میخواند. با این وجود من آماده بودم که با موارد ناخوشایند و ناامیدکننده برخورد کنم، مخصوصا در روز یکشنبه.
یک مرد خوشبرخورد به من خوشآمدگویی گفت و از من خواست که همراه او باشم. احساس نمودم این یک رفتار کالیفرنیایی است. در کالیفرنیا ما اول همراه فرد میرویم و بعدا سوال میکنیم. (در ایران ما از سایه خودمان هم سوال میکنیم و بعد اجازه همراهی به وی میدهیم.)
چیزی که او میخواست به من نشان دهد در واقع به چالش کشیدن موتور جستجوی Bing بود. اینگونه که شما یک عبارت را در بینگ و گوگل جستجو میکنید و نتیجه را برای تشخیص برنده بررسی مینمایید.
باز هم مثل پیش از دید من گوگل برنده شد. بلادریک (بگذارید این فرد را با این اسم خطاب کنیم) هنوز آنقدر ناامید نشده بود. او تبلت سرفیس را که روی آن کار میکرد، به نمایش در آورد. در هر صورت او به من یک کارت هدیه ۲۵ دلاری داد و در کل هم صحبت خوبی بود.
زمانی که من نظر دادم که خارج فروشگاه مایکروسافت یک مقدار نه چندان اندکی به فروشگاه اپل شبیه است، او گفت:
خوب، آنها متخصصان مشابهی برای طراحی فروشگاه دارند، این افراد فروشگاه GAP را نیز طراحی نمودهاند.
در ادامه اعتراف نمود که پیشا در اپل و در دفتر مرکزی کپرینو کار میکرده و این موضوع را برای خود مرده تصور میکرد. احتمالا تعدادی از رفقای او نیز بعد از این هفته اینجا خواهند بود.
بلادریک پیشنهاد داد که یک دوری در فروشگاه بزنم. که ناگهان با تعدای از مردان جوان برخورد نمودم. تعداد بسیاری از رفقای بلادریک در تی-شرت های رنگارنگ و روشن.
محیط اینجا شادابتر، شادتر، امیدوارانهتر است.
به نظر میرسید که چنین جملهای را زمزمه میکردند. آیا این همان تفاوتی بود که به دنبال آن بودم؟
بزرگترین شاهد این شادابی، رنگارنگی محیط بود. تبلتهای سرفیس بر روی سطوح مختلف قرار داشتند و هر کدام حاوی یک کاور صفحه کلید رنگی بودند که با محیط و جو فروشگاه همانگی داشت.
همانند مدیر یک رستوران که روز افتتاح آن است، من را وادار به نشستن روی یک صندلی روبروی یک صفحه کلید نمودند، پیش از اینکه من فرصت دیدن منو را داشته باشم.
یک حرفهای را صدا نمودند، که به طرز شگفتآوری خوشاخلاق بود، آنقدر که من تا مرز دادن انعام پیش رفتم. با این حال در یک صحنه تا حدی هنجارهای اجتماعی را زیر پا گذاشت.
زمانی که من گفتم صفحه کلید صورتی رنگ تبلت سرفیس، وقت میبرد تا به آن عادت نمود، ناگهان تسلیم شد و یک صفحه کلید بسیار زشت سیاه رنگ که طراحی معمولی داشت را آورد، که همانند صفحه کلیدهای کلاسیک کامپیوتر بود.
اما من حتی روح انتفادی خود را شکوفا نکرده بودم. بسیار از چیزهای خوب نیاز به عادت نمودن دارند. علاقه شدید او برای راضی نمودن من از میان رفته بود. او حتی این موضوع را تایید نمود که تعدادی از مردم صفحه کلید اصلی تبلت سرفیس را دوست نداشتند.
برای من کار سختی نبود که جای دکمه Space را تشخیص دهم، به این خاطر که اصلا دکمه Space وجود نداشت. شما فقط باید جایی که احساس میکنید باید یک دکمه Space باشد کلیک نمایید.
سپس من تبلت را بلند نمودم و نظر دادم که این محصول مقداری سنگین است. دوباره این موضوع نیز ممکن بود با یک ایراد خسمانه اشتباه شود. آدرال (که من از این پس او را به این نام خطاب خواهم نمود) ناگهان وسط حرف من پرید و گفت:
” سبک است ”
من تکرار نمودم ” سنگین است”
او اصرار نمود که ” سبک است!”
من بسیار محترمانه و آرام از او تشکر نمودم، و به گشت و گذار خودم ادامه دادم. یک حرفهای دیگر ناگهان دست من را گرفت (بدون شوخی!) و من را به سمت محل نمایش ویندوز ۸ کشید.
بعضی اوقات من صبر ایوب دارم، این حرکت قابل توجه نبود. به نظر میرسید که خود او نیز متوجه شده است. اما پیشا هم با این موضوع مواجه شده بودم که یک جوان دست من را بگیرد و به سمتی بکشد، و نفس نفس زنان با هیجان موضوعی را به من نشان دهد.
از همه این تماسها و احساسات که بگذریم، واقعیت این است که مایکروسافت به محصولات بیشتری مانند تبلت سرفیس نیاز دارد. محصولاتی که متفاوت و رنگارنگ می باشند. محصولاتی که رقابت را با تاثیر گذار بودن و الهام دادن نشاند دهند نه با کپی برداری و تقلید شرایط محیطی.
با این روش، این فروشگاه دید متفاوتی را ارایه خواهد نمود، و رنگارنگ تر از آن چیزی که در حال حاضر هست جلوه خواهد نمود. این موضوع، مشکل برندی که در پشت سر باقی گذاشتند نمی باشد، بلکه این مشکل فروشگاههای سنتی است و باید رعایت شود.
آخرین باری که یک موضوع اعجاب انگیز و تاثیر گذار را در یک فروشگاه بزرگ دیدهاید به چه وقتی برمیگردد؟ باید مایکروسافت به دنبال یک هویت در طراحی خود باشد و تفاوت را فریاد بزند. در غیر این صورت توجه شما را جلب نخواهد نمود.
فروشگاه اپل همانند رستورانی است که پر از غذاهای متفاوت و مجانی است. با این حال هنوز تفاوتهایی وجود دارد، همه کارکنان فروشگاه اپل حاوی تی-شرت آبی رنگ می باشند و بسیاری از محصولات از رنگ بیبهره میباشند. این برند از گذشته هویت خود را بدست آورده، ولی مایکروسافت باید یک نگرش جوانتر و تازهتر را ارایه کند.
آن وقت خواهد رسید (شاید بسیار سریع) که محصولات تک رنگ اپل (که نویسنده تا حدی کم لطفی نموده است و به رنگ کاور هوشمند تبلت اپل یا رنگارنگ شدن آیپاد تاچ اشارهای نکرده است) همانند مد لباس کهنه به نظر خواهد رسید و مایکروسافت مردم را با رنگهای شاد و دید تازه به سمت خود خواهد کشید.
من تی-شرتی که از مایکروسافت گرفتم را هنوز ندیده بودم، که ناگهان دیدم روی آن نوشته است:
I’m a PC “من یک کامپیوتر شخصی هستم ”
واقعا! دوران کامپیوتر شخصی به اتمام رسیده است، یادتان هست؟ به من یک عبارت تازهتر که به آینده چشم دوخته است بدهید. من رنگ میخواهم. به نظر میرسد مشکل است که به همه جزییات توجه نمود، مدیریت همه جزییات بسیار مشکل است.
اختصاصی از مجله اینترنتی ممتاز نیوز – Www.FunMehr.com & IR
طبقه بندی: خبرها آی تی, خبرها آی تی | تعداد بازدید: ۴ نفر | تاریخ انتشار یافتن: چهارشنبه ۱۷ آبان
آخرین اخبار و جدیدترین مطالب در مورد , IT, آموزش, آی تی, خبرها آی تی, خبرها تکنولوژی, اختراعات, اختراعات جدید, اپل, ترفند, جدیدترین تکنولوژی ها, سیستم عامل ها, فرق فروشگاه مایکروسافت با فروشگاه اپل, فروشگاه, فروشگاه اپل, فروشگاه مایکروسافت, مایکروسافت, معرفی کالاها, معرفی گوشی, معرفی گوشی ها, کالا
مجله اینترنتی عکس ، دانلود اهنگ ، اس ام اس ، خبرها روز