فصل‌های خوانده نشده فرهنگ

جام جم آنلاین: فرقی نمی‌کند غزل‌های حافظ را از بر باشید یا نه، داستان‌های شاهنامه را بدانید و قهرمانان آن را بشناسید یا نه، از بوستان و گلستان سعدی حکایاتی شنیده یا نشنیده باشید یا تا چه میزان از رشادت‌ها و نقش بی‌بدیل شخصیت‌های ادبی معاصر در خیزش‌های اجتماعی و حفظ و حراست از فرهنگ ملی و پاسداشت هویت ایرانی آگاهی داشته باشید. مقصود، سنجش اطلاعات تاریخی و ادبی نیست.

بی‌تردید هریک از ما با شنیدن این اسامی بر ملیت و پیشینه فرهنگی خود می‌بالیم و دلمان می‌خواهد اطلاعات خود را در این زمینه وسعت ببخشیم.

در دنیای مجازی که فضای حقیقت را تا حدودی خدشه‌دار کرده است و به جای رجوع به ورق‌های کاغذی کتاب، این یار همیشه مهربان صفحه‌هایی گاه بی‌هویت را در شبکه جهانی وب رصد می‌کنیم، بازنمایی فرهنگ، ادب و هنر سرزمین ایران در قالب تصویر نه یک کارکرد سرگرم‌کننده که یک ضرورت انکار‌ناپذیر است.

بدیهی است متون و اشعار ادبی کتب درسی که به شکلی پراکنده و با حجمی کم‌ آشنایی مختصری با بزرگان ادبیات برای دانش‌آموزان فراهم می‌سازد یا برنامه‌ها و جستارهایی که به نوعی سعی در معرفی این شخصیت‌ها و عصر حیات آنها به بینندگان دارد یا راهکارهایی از این دست همراهان شایسته و قابلی برای هم مسیر شدن با ادبیات هزار و صد ساله ایران نخواهد بود.

از این‌رو بهره‌گیری از رسانه‌هایی همچون تلویزیون که دارای برد وسیع و مخاطبانی گسترده از سنین و اقشار مختلف است و استفاده از قالب نمایش و تولید مجموعه‌های فاخر تلویزیونی و در خور ‌شأن و شخصیت بزرگان فرهنگی و ادبی کشور می‌تواند روشی کاربردی و موثر برای تصویرسازی بخشی از تاریخ ادبیات پربار ایران زمین باشد.

گذشته از آن، جذابیت‌های ذاتی و پرکشش نمایش به شرط برخورداری از عناصر پژوهشی و پشتوانه تحقیقاتی وسیع خود، بستر مناسبی برای عرضه بسته‌های ادبی خواهد بود.

در ضمن پرداختن به حیات زندگی بزرگان ادبی می‌تواند حواشی و جزئیات دوران زندگی آنها و شرایط اجتماعی‌ای که زایش‌های ادبی آنان را سبب شده است به تصویر کشیده و نقش آنان را در جریانات تاریخی برای جامعه مخاطبان آشکار کند.

همه آنچه ذکر شد، شرح شدنی‌هایی است که تاکنون در رسانه ملی تحقق نیافته یا در صورت تحقق، تنوع نداشته یا چندان مورد اعتنا و محل استناد نبوده است.

هنوز جای خالی‌های زیادی برای ساخت آثار شخصیت محور در حوزه ادبیات وجود دارد و گزینه‌های وافری که می‌توانند این جای خالی‌ها را پرکنند.

برای بررسی دلایل کمبود مجموعه‌های نمایشی در حوزه ادبیات، الزامات ساخت این آثار، موانع و محدودیت‌های پیش‌رو برای تولید آثاری در این رابطه باید سراغ آنهایی برویم که در کارنامه کاری خود آثار تاریخی دارند.

براستی چرا تاکنون ما سریال‌هایی با موضوع زندگی بزرگانی همچون حافظ ، نظامی، مولوی، فردوسی، سعدی و… نساخته‌ایم با این‌که می‌دانیم چنین آثاری اگر تولید شود چقدر مورد استقبال قرار خواهد گرفت.

شرایط نامتعادل فرهنگی

سید‌ضیاء‌الدین دری، کارگردان مجموعه تلویزیونی «کیف انگلیسی» که این روزها سریال «کلاه پهلوی» را از شبکه یک سیما روی آنتن دارد، نظر خود را با بیان مقدمه‌ای درخصوص طرحی که برای ساخت اثر درباره فردوسی نگاشته بود، این‌طور آغاز می‌کند: من حدود دو سال گذشته طرحی نسبتا جامع درباره زندگی فردوسی نوشتم. به من گفته بودند بنا به سفارش رهبری بودجه‌ای به حوزه فرهنگ اختصاص یافته است تا تحت نظر دولت این بودجه بین استان‌ها توزیع شود. این طرح پس از تصویب به مرحله معرفی هم رسید، اما پس از مدتی پروژه به طور کلی متوقف شد. شاید هم بودجه آن در حوزه دیگری هزینه شده باشد که من اطلاعی ندارم.

کارگردان و نویسنده فیلم‌های سینمایی «لژیون» و «باد و شقایق» با اشاره به تفاوت‌های میان مجموعه‌های تاریخی ودیگر مجموعه‌ها ادامه می‌دهد: بودجه در آثار تاریخی حرف اول را می‌زند. طبیعی است ساختمان بصری این نوع مجموعه‌ها در قیاس با دیگر سریال‌ها به بودجه و امکانات بیشتری نیاز دارد. در سینما هم تولید این آثار به دلیل بومی بودن سینمای ایران با برگشت هزینه همراه نیست. مگر این که دولت یارانه‌ای در نظر بگیرد که این هم به ندرت اتفاق می‌افتد و در همین موارد نادر هم گاهی به افرادی تعلق می‌گیرد که باعث می‌شود نتیجه نهایی، کاری قابل قبول نباشد.

برای مثال اگر من طرح ساخت سریال درباره فردوسی را پیشنهاد کردم به این معنی نیست که من فردوسی‌شناس هستم، بلکه من پیشنهاد دادم دست‌کم ۱٫۵ میلیون دلار به بخش تحقیق و پژوهش اختصاص داده شود تا بتوانیم در قالب یک سمینار از نظرات کارشناسان سراسر دنیا بهره ببریم؛ بنابراین باید بررسی کرد که آیا واقعا این امکان برای کار وجود دارد یا نه؟

گذشته از آن وقتی یک یا دو کار در این زمینه ساخته می‌شود، متاسفانه جنجال‌هایی ایجاد می‌شود که سازندگان آن کار پشیمان می‌شوند و برای مدتی طولانی دیگر به این بخش توجهی نمی‌شود.

وی ضمن ارائه راهکارهایی برای بهبود وضع آثار تولیدی در حوزه ادبیات می‌گوید: باید در این زمینه مراکزی وارد میدان شوند که مدیریت مجموعه‌های تاریخی را به عهده بگیرند. در غیر این صورت ساخت این مجموعه‌ها در حد یک آرزوی دست‌نیافتنی باقی می‌ماند و مطبوعات هم فقط به‌عنوان یک کمبود آن را بررسی می‌کند. متاسفانه ما در یک شرایط متعادل فرهنگی قرار نداریم و همه منتظر آن هستند تا عقده‌گشایی‌شان را به نوعی مطرح کنند. در ضمن بودجه بعضا به افراد یا آثاری اختصاص داده می‌شود که برترین نیستند.

اولویت‌های ادبی

حسن هدایت، کارگردان فیلم‌های سینمایی ناسپاس، گرداب، گراند سینما و… نیز علت کمبود آثار در حوزه تاریخ ادبیات را هزینه‌بر بودن ساخت این آثار می‌داند و می‌گوید: ساخت کارهایی درباره شخصیت‌های ادبی در سینما صرفه اقتصادی ندارد و در تلویزیون هم تا وقتی سفارشی وجود نداشته باشد این مجموعه‌ها تولید نمی‌شود؛ بنابراین باید علت این کمبود را از مدیران سیما پرسید.

نکته مهم دیگر این است که شخصیت‌های تاریخی و ادبی که قابلیت و جذابیت سریال‌سازی از آنها وجود داشته باشد، کم هستند و گاهی ساخت یک فیلم یا تله‌فیلم درباره بزرگانی چون حافظ و امثال او کافی است، زیرا حافظ مثل سعدی زندگی پرتلاطمی نداشته است. بنابراین تلویزیون باید یک تقسیم‌بندی درباره این شخصیت‌ها داشته باشد و به فراخور هرکدام بودجه‌ای را به آنها اختصاص دهد.

وی با اشاره به تصویرسازی غیرواقعی صورت گرفته درباره برخی از این شخصیت‌ها چنین ادامه می‌دهد: متاسفانه تصاویری که تاکنون از برخی شخصیت‌های ادبی ارائه شده، چندان واقعی نبوده است، زیرا برخی ملاحظات و جهان‌بینی‌ها باعث می‌شود به بعضی از قسمت‌های زندگی آنها توجه کنند و بخش‌هایی را نبینند یا اساسا به برخی شخصیت‌ها بپردازند و به برخی توجهی نکنند.

بنابراین باید ابتدا بررسی کنیم کدام شخصیت‌ها در اولویت معرفی قرار دارند، زندگی آنها چقدر دارای قابلیت نمایشی است و در کدام‌یک از قالب‌های فیلم، سریال، مینی سریال و تله‌فیلم به آن پرداخت. مرحله مهم‌تر، انجام تحقیقات جامع درباره زندگی این افراد است که بعدها به فیلمنامه تبدیل می‌شود.

هدایت می‌گوید: تلویزیون باید با تقسیم‌بندی و توزیع درست بودجه درباره تعداد بیشتری از این شخصیت‌های ادبی اثر تولید کند و با تهیه فهرستی، شخصیت‌های تاریخی، ادبی و فرهنگی را اولویت‌بندی کرده و طبق یک زمان‌بندی و بودجه مشخص آثاری را درباره آنها ساخته و عرضه کند. متاسفانه در این زمینه کمبود‌های زیادی داریم و کارهای تولید شده در حوزه ادبیات جذابیت‌های زیادی نداشته‌ است تا مخاطب را به دنبال کردن مجموعه تشویق کند و کنجکاوی او را برانگیزد و تاریخ گاهی چنان خشن و آکادمیک تصویر شده که مخاطب امروزی را دلزده کرده است. بنابراین زندگی این بزرگان باید از منظری جذاب برای تماشاگر تصویر شود.

وی علت بیشتر پرداختن به تاریخ معاصر در مجموعه‌های تلویزیونی را در پیوند خوردن این دوره با زندگی امروز ما می‌داند و ادامه می‌دهد: ما امروز متاثر از بسیاری از سیاست‌های تاریخ معاصر هستیم، بنابراین شاید به این دلیل همت بیشتری برای ساخت آثاری در این زمینه صورت می‌گیرد تا گوشه‌هایی از این تاریخ واکاوی و ریشه‌یابی شود تا بدانیم چه بحران‌هایی را پشت سر گذاشته‌ایم که اکنون در این نقطه ایستاده‌ایم اما از نظر منابع تاریخی برای ساخت آثاری درباره شخصیت‌های ادبی غیرمعاصر هم با کمبودی مواجه نیستیم حتی درباره فرهنگ عمومی دوران حیات آنها هم اطلاعات زیادی در دسترس است که بررسی آن جذاب خواهد بود. اما به تصویر کشیدن آن مستلزم همتی واقعی نه بخشنامه‌ای است.

از میان گفته‌های این دو کارگردان تاریخی‌ساز می‌توان به نتیجه رسید که تحقیق و پژوهش برای ساخت آثاری در حوزه تاریخ ادبیات، رکن اول و اساسی است، بویژه این‌که زندگی بسیاری از مشاهیر ادبیات فارسی به‌رغم همه شیرینی‌ها و جذابیت‌ها در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. مثلا درباره زندگی حافظ میان حافظ‌شناسان اختلاف نظرهای زیادی هست.

برای این کار باید استادان و متخصصان دور هم جمع شوند و نتیجه تحقیقات آنها می‌تواند دستمایه خوبی برای فیلمنامه‌نویس باشد. به هر حال این نیازی است که باید مورد توجه قرار بگیرد.

رویای امکان‌پذیر

ضیاء‌الدین دری، کارگردان مجموعه‌های تاریخی کیف انگلیسی و کلاه پهلوی به کاستی‌های تولید اثر در حوزه تاریخ ادبیات اشاره می‌کند و می‌گوید: به نظر من پرداختن به زندگی شخصیت‌های ادبی صد سال گذشته چه‌بسا مهم‌تر از هم عصران فردوسی است، زیرا خدمات صدسال اخیر این افراد به ادبیات فارسی اگر نگوییم بی‌سابقه، اما کم‌سابقه بوده است و علت آن را هم می‌توانیم در تفاوت میان تکلم و زبان مورد استفاده ایرانیان با کشورهای فارسی زبانی مثل تاجیکستان پیدا کنیم، زیرا زبان آنان هنوز مغلق و رشد نیافته باقی مانده است.

او ادامه می‌دهد: حتی هیچ وقت درباره ایران بزرگ، کاری نساخته‌ایم؛ یعنی ایران و دیگر کشورهایی که در گذشته به ایران متعلق بوده‌اند و ایران برای آنها سرزمین مادر محسوب می‌شده است. در مجموع جای خالی ساخت اثر درباره شخصیت‌های ادبی و تاریخ ادبیات بشدت احساس می‌شود و این نوع کارها به افرادی نیاز دارد که از صمیم قلب انرژی و وقت صرف ساخت این آثار کنند و بر زندگی این شخصیت‌های ادبی به قدری مسلط باشند که به قلم او هم نزدیک شوند. ما شخصیت‌های مشکوک، منفور، خنثی و محبوبی در حوزه ادبیات داریم که پرداختن به آنها می‌تواند به شناختن هویت ملی و فرهنگی‌مان منجر شود اما آنقدر فضای بلبشویی در این بخش وجود دارد که این اتفاق بیشتر به یک آرزوی محال شباهت دارد. (جام جم – ضمیمه قاب کوچک)

رکسانا قهقرایی


jamejamonline.ir – 22 – RSS Version
بانشر: ممتازنیوز

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.