به گزارش خبرنگار «جوان»، ساعت ۲۲ شامگاه شنبه – ۹ اردیبهشت ماه- مرد سالخوردهای به کلانتری ۱۲۰ سیدخندان رفت و با نگرانی پلیس را از ماجرای ناپدید شدن ناگهانی پسر ۳۷ سالهاش با خبر کرد. او گفت: پسرم سعید امروز صبح مثل همیشه با خودروی ال۹۰ خود برای رفتن سر کار از خانه خارج شد. عصر امروز وقتی ساعتی از زمانی که همیشه به خانه برمیگشت، گذشت نگرانش شدیم و با تلفن همراهش تماس گرفتیم. ابتدا چندبار زنگ خورد و گوشی را برنداشت اما بعدا گوشی تلفن همراهش خاموش شد. بعد با تلفن همکارش تماس گرفتیم. محمد گفت سعید بعد از تعطیلی مغازه، او را به متروی مصلی رسانده و دیگر از او خبر ندارد.
پس از طرح این شکایت به دستور قاضی هاشمیان دادیار شعبه اول دادسرای جنایی، پرونده در اختیار تیم زبدهای از کارآگاهان اداره یازدهم مبارزه با آدمربایی قرار گرفت. در نخستین گام دستور توقیف خودروی مورد نظر به مأموران پلیس در سراسر کشور ابلاغ شد و همزمان با ادامه تحقیقات، مأموران در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ماه از توقیف خودروی ال۹۰ سعید توسط مأموران پلیس امنیت شهرستان آشخانه بجنورد با سه سرنشین باخبر شدند.
مأموران پلیس وقتی به راننده ال۹۰ فرمان ایست دادند او برای لحظهای توقف کرد و پس از مواجهه با مأموران پا به فرار گذاشت. مأموران پلیس ۲مرد همراه وی را دستگیر و با دستور قضایی برای تحقیقات به تهران منتقل کردند.
یکی از متهمان در بازجوییها گفت: از پنج روز پیش احمد که به همراه همسرش درتهران کار میکنند با خودرو ال ۹۰ به شهرستان آمدند. او مدعی بود که خودرو را از تهران خریده است و میخواهد با آن مسافرکشی کند . امروز ماشین احمد را کرایه کردیم تا به یکی از شهرهای اطراف برویم. بعد از اینکه پلیس ماشین را متوقف کرد احمد با جا گذاشتن خودرو و ما از محل فرار کرد. کارآگاهان بعد از اقرار این متهم شناسایی و دستگیری احمد را در دستور کار قرار دادند و سرانجام موفق به دستگیری وی در تهران شدند. وی صبح دیروز مقابل قاضی هاشمیان با اعتراف به قتل سعید در ادعایی گفت: من در تهران کارگری میکنم اما از چندی پیش دنبال کار راحتتری بودم و با همسرم تصمیم گرفتیم سرایداری کنیم.
در حالی که من صبحها سر کار میرفتم همسرم به دنبال جایی برای سرایداری بود. یک بار مقتول که با او آشنایی نداشتیم به طور اتفاقی شماره تلفن همراه همسرم را گرفت تا خانهای برای سرایداری برای ما پیدا کند. مدتی که از ماجرا گذشت فهمیدم او برای همسرم مزاحمت تلفنی ایجاد میکند. همسرم ماجرای مزاحمتهای مقتول را برای من گفت. من هم چند بار با تلفن همراه مقتول تماس گرفتم و به او هشدار دادم اما او توجهی نمیکرد. بنابراین مدتی تلفن همراه همسرم را خاموش کردم و او را برای چند روز به شهرستان فرستادم. ماجرا را برای یکی از دوستانم به نام سیاوش هم مطرح کردم. قرار شد به بهانهای مقتول را به خانه بکشانیم و او را بکشیم.
عصر روز حادثه سیاوش شماره تلفن همراه مقتول را گرفت و با تقلید صدای زنانه با او در خانه قرار گذاشتیم. وقتی به خانه آمد پشت پرده مخفی شدیم و با چاقو به او حمله کردیم و وی را به قتل رساندیم. صبح روز بعد جسد را با ماشین خودش مقابل بیمارستان امام حسین رها کردیم و به شهرستان آشخانه رفتیم و از آنجایی که مدارک ماشین با ما بود قرار شد خودروی ال ۹۰ را بفروشیم که دستگیر شدیم. بعد از اعتراف متهم به قتل با دستور قاضی هاشمیان برای تحقیقات بیشتر و صحت اظهاراتش در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
پس از طرح این شکایت به دستور قاضی هاشمیان دادیار شعبه اول دادسرای جنایی، پرونده در اختیار تیم زبدهای از کارآگاهان اداره یازدهم مبارزه با آدمربایی قرار گرفت. در نخستین گام دستور توقیف خودروی مورد نظر به مأموران پلیس در سراسر کشور ابلاغ شد و همزمان با ادامه تحقیقات، مأموران در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ماه از توقیف خودروی ال۹۰ سعید توسط مأموران پلیس امنیت شهرستان آشخانه بجنورد با سه سرنشین باخبر شدند.
مأموران پلیس وقتی به راننده ال۹۰ فرمان ایست دادند او برای لحظهای توقف کرد و پس از مواجهه با مأموران پا به فرار گذاشت. مأموران پلیس ۲مرد همراه وی را دستگیر و با دستور قضایی برای تحقیقات به تهران منتقل کردند.
یکی از متهمان در بازجوییها گفت: از پنج روز پیش احمد که به همراه همسرش درتهران کار میکنند با خودرو ال ۹۰ به شهرستان آمدند. او مدعی بود که خودرو را از تهران خریده است و میخواهد با آن مسافرکشی کند . امروز ماشین احمد را کرایه کردیم تا به یکی از شهرهای اطراف برویم. بعد از اینکه پلیس ماشین را متوقف کرد احمد با جا گذاشتن خودرو و ما از محل فرار کرد. کارآگاهان بعد از اقرار این متهم شناسایی و دستگیری احمد را در دستور کار قرار دادند و سرانجام موفق به دستگیری وی در تهران شدند. وی صبح دیروز مقابل قاضی هاشمیان با اعتراف به قتل سعید در ادعایی گفت: من در تهران کارگری میکنم اما از چندی پیش دنبال کار راحتتری بودم و با همسرم تصمیم گرفتیم سرایداری کنیم.
در حالی که من صبحها سر کار میرفتم همسرم به دنبال جایی برای سرایداری بود. یک بار مقتول که با او آشنایی نداشتیم به طور اتفاقی شماره تلفن همراه همسرم را گرفت تا خانهای برای سرایداری برای ما پیدا کند. مدتی که از ماجرا گذشت فهمیدم او برای همسرم مزاحمت تلفنی ایجاد میکند. همسرم ماجرای مزاحمتهای مقتول را برای من گفت. من هم چند بار با تلفن همراه مقتول تماس گرفتم و به او هشدار دادم اما او توجهی نمیکرد. بنابراین مدتی تلفن همراه همسرم را خاموش کردم و او را برای چند روز به شهرستان فرستادم. ماجرا را برای یکی از دوستانم به نام سیاوش هم مطرح کردم. قرار شد به بهانهای مقتول را به خانه بکشانیم و او را بکشیم.
عصر روز حادثه سیاوش شماره تلفن همراه مقتول را گرفت و با تقلید صدای زنانه با او در خانه قرار گذاشتیم. وقتی به خانه آمد پشت پرده مخفی شدیم و با چاقو به او حمله کردیم و وی را به قتل رساندیم. صبح روز بعد جسد را با ماشین خودش مقابل بیمارستان امام حسین رها کردیم و به شهرستان آشخانه رفتیم و از آنجایی که مدارک ماشین با ما بود قرار شد خودروی ال ۹۰ را بفروشیم که دستگیر شدیم. بعد از اعتراف متهم به قتل با دستور قاضی هاشمیان برای تحقیقات بیشتر و صحت اظهاراتش در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
جوان آنلاین – آخرین عناوین حوادث