قتل زن در ساختمان نیمه‌کاره

یک‌سال قبل دو مرد به اتهام قتل زنی جوان بازداشت شدند. آنها متهم هستند زنی را به یک ساختمان نیمه‌کاره کشانده و او را مورد آزار جنسی قرار داده و بعد به قتل رسانده‌اند. این دو که در دادگاه کیفری‌ استان البرز محاکمه شده‌اند حاضر به قبول اتهام خود نیستند.

به گزارش گروه وبگردیممتازنیوز، نماینده دادستان کرج که در حین محاکمه کیفرخواست را قرائت کرد ، می‌گوید: یک سال قبل جسد زنی جوان در یک ساختمان نیمه‌کاره در اطراف کرج پیدا شد.
صاحب ساختمان به ماموران خبرداد که هنگام حفر چاه این جسد پیدا شده‌ است. پلیس به محل حادثه رفت و تحقیقات خود را در این خصوص آغاز کرد.

جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت و تحقیقات از صاحب ساختمان آغاز شد. این مرد به پلیس گفت که برای حفر چاه کارگری را استخدام کرده‌است و این کارگر گودالی حفر کرده و این جسد را پیدا کرده ‌است.

بررسی‌ها نشان داد قتل، کار کارگر حفار نبوده‌ است.چرا که او تازه یک روز بود که به آن خانه آمده‌ بود و با کسی هم آشنایی نداشت بنابراین ذهن پلیس به سمت کسانی رفت که پیش از این در آنجا زندگی می‌کردند.

آنها دو مرد افغان بودند که به گفته صاحب‌ساختمان تا یک روز قبل از پیدا شدن جسد در آنجا زندگی می‌کردند و نگهبانی می‌دادند.

با شناسایی دو مرد افغان آنها مورد بازجویی قرار گرفتند و مشخص شد دو مرد افغان- که حسن و شیرمحمد نام دارند- بعد از این‌که زن جوان را مورد تجاوز قرار دادند او را به قتل رسانده و جسدش را دفن کردند.

شیرمحمد که متهم ردیف اول بود گفت که با مقتول از قبل آشنایی داشته ‌است و آن روز هم با او برسر پول درگیر شده ‌است.

نماینده دادستان کرج ادامه می‌دهد: او حتی اعتراف کرد که دوبار به مقتول تعرض کرده‌ است که یکبار قبل از قتل بوده و یکبار هم بعد از قتل بوده‌ است. این اعترافات با واقعیت منطبق بود چراکه پزشکی قانونی هم تایید کرد به مقتول تعرض شده ‌است. جسد مقتول عریان از میان گودال بیرون کشیده ‌شده ‌بود و همه شرایط حکایت از آن داشت که متهمان او را به عنف مورد آزار قرار داده و بعد خفه‌اش کردند.

با توجه به این اقاریر و با توجه به شکایتی که اولیای‌دم ارائه داده‌اند به عنوان نماینده دادستان برای آنها درخواست مجازات کرده‌ام.

ترسیدم، دروغ گفتم

شیرمحمد متهم ردیف اول این پرونده می‌گوید آنچه اعتراف کرده درست نیست و دوستش حسن دست به این قتل زده‌ است.

مقتول را می‌شناختی؟

بله. پیش از این چندبار با او دیدار داشتم.

چطور با او آشنا شدی؟

چندبار با هم رابطه داشتیم. در خیابان با هم آشنا شده‌ بودیم.

چرا او را کشتی؟

من او را نکشتم. دوستم این‌کار را کرد.

اما پیش از این اعتراف کردی که تو این‌کار را کردی؟

من اعتراف کردم اما به‌خاطر فشارهایی بود که به من آوردند و قولی که دوستم داده ‌بود. اما حالا می‌بینم دلیلی برای این اعتراف دروغ نیست.

کجای گفته‌هایت در اداره آگاهی دروغ بود؟

همه آن چیزی که گفتم درست بود فقط جای خودم را با دوستم عوض کردم.

توضیح بده قتل چطور اتفاق افتاد؟

دوستم به مقتول تجاوز کرد و بعد او را با روسری خفه کرد. من هم که دیدم چاره‌ای جز کمک به او ندارم پاهای مقتول را گرفتم و دوستم او را کشت.

چرا بعد از قتل دوباره به او تجاوز کردید؟

من این‌کار را نکردم دوستم کرد.

تو مقتول را می‌شناختی. چه لزومی داشت که او این‌کار را بکند؟

وقتی من با آن زن دعوا کردم دوستم به سمتش حمله کرد و به او تجاوز کرد.

تو به دوستت اعتراض نکردی؟

البته رابطه‌اش با او زوری نبود. مقتول مقاومتی نکرد.

تو مقتول را می‌شناختی چه لزومی داشت که دوستت با او درگیر شود؟

نمی‌دانم چرا این‌کار را کرد. عصبی شد و او را کشت.

مقتول چرا به تو اعتراض کرد؟

او از من پول می‌خواست. گفت پول لازم دارد و از من خواست به او بدهم. گفتم این مبلغی که تو می‌خواهی ندارم و نمی‌توانم بدهم اما اصرار کرد و گفت حتما باید این‌کار را بکنی. مقاومت کردم و پول را ندادم.

خب تو که پول را به او ندادی، پس چرا او را کشتی؟

چون به من گفت اگر پول را ندهم پیش پلیس می‌رود و می‌گوید که من او را ربوده‌ام. اگر پیش پلیس می‌رفت حتما بازداشت می‌شدم. تا ثابت کنم این‌کار را نکردم، باید مدت‌ها در زندان می‌ماندم. به همین خاطر هم با دوستم به او حمله کردیم و کشتیمش.

اولیای‌دم برایت درخواست قصاص کردند. فکر می‌کنی بتوانی رضایت بگیری؟

هنوز دادگاه حکمی صادر نکرد‌ه ‌است، اما من این‌کار را نکردم و فکر می‌کنم دادگاه هم من را به اتهام قتل محکوم نکند. البته از کاری که کردم خیلی پشیمان هستم و امیدوارم اولیای‌دم هم من را به خاطر کاری که کردم ببخشند.

قاتل باید مجازات شود

خواهر مقتول که اولین‌بار جسد را دید و شناسایی کرد، می‌گوید: سال‌ها بود که خواهرم از شوهرش جدا شده ‌بود و زندگی جداگانه‌ای داشت. او پسرش را بزرگ می‌کرد و زندگی سالمی داشت. کار می‌کرد و سختی زیادی می‌کشید اما تحمل می‌کرد چون پسر داشت و همه تلاشش این بود که برای پسرش زندگی راحتی درست کند.

او در مورد آخرین روزی که خواهرش را دید می‌گوید: آن روز به خانه من آمد. مدتی بود که برسر مساله‌ای با هم درگیری داشتیم. خواهرم از من خواست که کمکش کنم اما من با کارش مخالف بودم. آن روز وقتی آمد دوباره با هم جروبحث کردیم و خواهرم با حالت قهر خانه من را ترک کرد.

فکر می‌کردم به خانه‌اش رفته ‌است. یک روز بعد پسرخواهرم با من تماس گرفت و گفت مادرش به خانه نیامده و از من کمک خواست. خیلی نگران شدم. با خواهرزاده‌ام همه بیمارستان‌ها را گشتیم و جاهایی که فکر می‌کردیم خواهرم رفته ‌باشد را رفتیم و سراغش را گرفتیم اما نبود. به پلیس هم خبر دادیم. آنها مشخصات خواهرم را خواستند من هم عکس و مشخصاتش را دادم. بعد از یک ساعت با من تماس گرفتند و خواستند که به پزشکی قانونی بروم، وقتی به آنجا رفتم جسد خواهرم را به من نشان دادند و خواستند شناسایی کنم. خودش بود.

این زن می‌گوید: هرگز آن روز را فراموش نمی‌کنم. وقتی به خانه برگشتم نمی‌دانستم باید به خواهرزاده‌ام چه بگویم. او پسری نوجوان است و مادرش را که تنها کس او بود خیلی دوست داشت و او را از دست داده‌ بود.

خواهرم زن پاکی بود و تهمت‌هایی که به او می‌زنند درست نیست. آنها به خواهرم تجاوز کردند و کشتندش اما می‌گویند این‌طور نبوده و خواهرم با میل خودش با آنها رابطه برقرار کرده‌ است. اگر این‌طور بود چرا بعد از مرگش هم او را مورد آزار قرار دادند. این نشان می‌دهد دروغ می‌گویند. خواهرم سال‌ها تنها زندگی کرد اما هرگز رابطه نامشروع نداشت و زن پاکدامنی بود. افرادی که خواهرم را به قتل رساندند و او را مورد آزار قرار دادند باید مجازات شوند و ما از گناه آنها نخواهیم گذشت و نمی‌بخشیم.

خواهرزاده نوجوان من چه گناهی دارد که باید بعد از این بدون مادر زندگی کند؟ در سال‌هایی که بیشتر از همیشه به مادرش احتیاج دارد، چرا باید این‌طور تنها شود؟ من سعی می‌کنم به او کمک کنم و جای خالی مادرش را پر کنم اما می‌دانم نمی‌شود.

 


باشگاه خبرنگاران

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.