به گزارش خبرنگار ما، شانزدهم خرداد ماه امسال، ساکنان ساختمانی در خیابان جمالزاده پلیس را از ماجرای ناپدید شدن ناگهانی پیرزن همسایه با خبر کردند. زمانی که مأموران کلانتری جامی خود را به محل رساندند، یکی از همسایهها گفت مریم پیرزن ۸۱ سالهای است که تنها در خانهاش زندگی میکند. او وضعیت مالی خوبی دارد و بیشتر اوقات به سفر میرود. یک ماه است از او خبر ندارم و به تماسهایم نیز جواب نمیدهد. مأموران پس از شکستن قفل در وارد خانه شدند و با استشمام بوی تعفن، جسد مریم را در حالی که مدت زیادی از مرگش میگذشت، پیدا کردند. اولین بررسیهای تیم جنایی به سرپرستی قاضی رسولی، بازپرس کشیک قتل از شعبه پنجم دادسرای جنایی نشان داد، مریم یک ماه قبل با اصابت ضربه چاقو به قتل رسیده است. نخستین تجسسها نشان داد چیزی از خانه مقتول سرقت نشده است. بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی یکی از همسایهها به کارآگاهان پلیس آگاهی گفت: مریم دائم به سفر زیارتی میرفت. آخرین بار یک ماه قبل او را دیدم و گفت قصد دارد با یک تور مسافرتی به گردش برود. در حالی که فکر میکردم به سفر رفته، چند روزی بود که احساس میکردیم از خانهاش بوی بدی میآید. چند بار همراه همسایهها به در خانهاش رفتم اما کسی در را به روی مان باز نکرد تا اینکه کنجکاو شدیم و خودمان را پشت پنجره طبقه دوم رساندیم، جسد پیرزن را دیدیم و با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتیم. بررسیهای پلیس نشان داد، پیرزن بعد از مرگ شوهرش به تنهایی زندگی میکرد. مأموران در تحقیقات بیشتر فهمیدند آخرین بار مردی به نام هدایت از خانه مریم خارج شده و بعد از آن هرگز به خانه او برنگشته است. بعد از شناسایی هدایت – ۶۴ ساله، سرانجام وی ۲۹مهرماه در اسلامشهر دستگیر شد. متهم پس از دستگیری مورد بازجویی قرار گرفت و کمتر از یک ساعت به جرم خودش اقرار کرد. او به افسر پرونده گفت: من نقاش ساختمان، هستم. حدود پنج سال پیش برای نقاشی به خانه پیرزن رفتم و خانهاش را نقاشی کردم. او گفت میخواهد پس از بازسازی و رنگ زدن ساختمان آن را به قیمت ۲۵ میلیون تومان بفروشد به خاطر همین تصمیم گرفتم پول نیمی از خانه را به او بدهم تا هم در خرید خانه سرمایهگذاری کرده باشم و هم پیرزن مجبور به فروش خانه نشود. پیشنهاد خرید سه دانگ خانه را به پیرزن دادم و قرار شد طبقه اول را اجاره بدهد و پول آن را هر ماه مساوی با هم تقسیم کنیم. پس از توافق، ۲۵ میلیون تومان را به او دادم و قرار شد تا سه دانگ را به نام من بزند اما هر بار به بهانههای مختلف این کار را به زمان دیگری میانداخت تا اینکه پنج سال از این موضوع گذشت و هر وقت به در خانهاش میرفتم، همسایهها میگفتند به مسافرت رفته است. ساعت ۹ صبح نوزدهم اردیبهشت دوباره به آنجا رفتم اما او خانه بود با هم درباره سه دانگ خانه صحبت کردیم که ناگهان پیرزن در جوابم گفت سه دانگ خانه را به نام من نمیکند. من که از رفتار او خیلی عصبانی شده بودم، چاقویی را از آشپزخانه برداشتم و هشت ضربه به شکم و سینه او زدم و فرار کردم. سرهنگ کارآگاه آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: متهم پس از اعتراف با صدور قرار بازداشت موقت جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است. |
جوان آنلاین – آخرین عناوین حوادث