لیونل مسی‌های سینمای ایران در جشنواره فیلم فجر

۱۹ام بهمن ،

حسین عیدی‌زاده: برخلاف بازیگران چهره سینمای ایران که در اغلب فیلم‌های جشنواره فیلم فجر آنطور که باید و شاید و آنطور که انتظارش را داشتیم جلوه نکردند، بازی دو بازیگر خردسال فیلم‌های «حوض نقاشی» و «دهلیز» به شدت غافلگیرکننده بودند.

 

«حوض نقاشی» ساخته مازیار میری داستان والدینی دچار اوتیسم است که فرزندشان در کلاس چهارم ابتدایی درس می‌خواند و تازه متوجه بحرانی بودن بیماری والدینش و تاثیر آن بر زندگی خود می‌شود و به خانه ناظم مدرسه پناه می‌برد.

 

نقش این پسر را سپهراد فرزامی بازی می‌کند که با توجه به سن و سالش به نظر می رسد بیش از آنکه برای ایفای نقش خود بر فیلمنامه تکیه کرده باشد، کار خودش را انجام داده است، صحنه‌ای که گونه ناظم را می‌بوسد و بعد فرار می‌کند یا صحنه‌ای که در آن سبب انجام ندادن تکلیف‌هایش را توضیح می‌دهد، همگی حسی از واقعیت دارند که جدا از فضای کلی فیلم است، این حس واقعی بیشتر به استعداد ذاتی این بازیگر خردسال برمی‌گردد.

 

اگر برای نگار جواهران و شهاب حسینی بازی در نقش فردی دچار اوتیسم دشوار بوده، اما به هر حال این دو بازیگران توانایی می باشند و انتظاری جز بازی خوب از آنها نداریم اما سپهراد فرزامی بازیگر حرفه‌ای نیست و مطمئنا در خانواده‌ای که والدینش دچار اوتیسم بوده‌اند بزرگ نشده، همین سبب می‌شود بازی او در «حوض نقاشی» بیشتر در یاد بماند و بیننده را امیدوار کند اگر در مسیر درست بیفتد در آینده بازیگر قابلی شود.

 

اما کار محمدرضا شیرخانلو در فیلم «دهلیز» ساخته بهروز شعیبی به مراتب دشوارتر بوده است. شیرخانلو در «دهلیز» نقش پسری هفت ساله را بازی می‌کند که ناگهان متوجه می‌شود پدر دارد، پدرش در زندان است و تا مدتی دیگر سرش بالای دار می‌رود. اگر سپهراد فرزامی در «حوض نقاشی» می‌توانست با تکیه بر تجربیات اندک خودش از مدرسه و خانه، بازی باورپذیری ارائه دهد، شیرخانلو برای ارائه تصویر قابل قبول از کودکی در مواجهه با قصاص کاری بس دشوار در پیش رو داشته.

 

«دهلیز» که فیلمنامه‌اش به مراتب بهتر از «حوض نقاشی» است روند تغییر برخورد پسرک با پدرش را در سه مرحله ناباوری، باورپذیری و دفاع نهایی در برابر اولیای دم به خوبی تصویر کرده است و در این بین سه صحنه تماشای شبانه فیلم تولد یک سالگی، دست دادن به پدر در زندان و دفاع از پدر در برابر مادر مقتول در صحنه نهایی کلیدی می باشند.

 

سکوت و نگاه شیرخانلو، سکوت و نگاه یک نابازیگر نیست. این بازیگر خردسال با تکیه بر استعداد ذاتی خود (مثل مسی آرژانتینی که در فیلم پسرک چندین بار ادایش را درمی‌آورد) و همچنین رفتارهایی که از یک کودک انتظار داریم سبب شده داستان ساده و نه چندان تازه «دهلیز» برای بیننده جذاب باشد و به واسطه نقش‌آفرینی همین بازیگر از آن لذت ببرد.

 

دفاع کودکان این پسرک در انتهای فیلم از پدرش منجر به پایان خوشی می‌شود که تلخی سراسری فیلم را می‌زداید و باورپذیر هم هست، چه کسی می‌تواند دل این پسرک کوچولوی شیرین را بشکند و مگر همین مسی کوچولو بسیاری از دروازه‌بان‌های بزرگ فوتبال را به زانو درنیاورد!

۵۷۲۴۱

دانلود   دانلود


خبرآنلاین
باز بازنشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.