۲۳فروردین۱۳،
الهام نداف: جمعه شب بخشی از برنامه سینمایی «هفت» به میزگردی در خصوص نقد آثار شهید آوینی اختصاص داشت.
بهروز افخمی کارگردان سینما و اکبر نبوی کارشناس سینمایی از مهمانان این برنامه بودند. در ابتدا افخمی با اشاره به تاثیرگذاری شهید اهل قلم در سینمای ایران گفت: «اصلی ترین نکتهای که سبب میشود غیبت سید مرتضی بیشتر احساس شود، این است که او مربی بزرگی بود.»
در ادامه اکبر نبوی اهمیت سینما برای شهید آوینی را متذکر شد و ادامه داد: « شهید آوینی جزء معدود کسانی است که به حوزه تفکر و اندیشه متعلق بود و در عین حال سینما برایش مهم بود. سینما برای او مهم بود نه به این معنا که سینما را تقدیس کند، و آن بت را سجده کند. او از منظر دیگری به سینما نگاه میکرد.»
او همچنین افزود: «کدام رویکرد سینما برای شهید آوینی مهم بود و به آن میپرداخت؟ سینما سه وجه بیشتر ندارد، هنر، صنعت و رسانه. آیا سینما به خاطر اینکه یک رسانه جذاب است که با آن پیام را منتقل میکرد برای آوینی مهم بود یا چون هنر است؟ موجودیتی که سینما دارد به عنوان یک عنصر مهم، حکیم و اندیشمند امروز نمیتواند از خود دور کند. کسی که فرزند زمان خودش باشد میان مناسبان میان فردی در شکل گیری یک مدل از فرهنگ و خرده فرهنگها، نمیتواند نسبت به سینما بیتفاوت باشد. به همین خاطر دو وجه رسانه و هنر سینما برای آوینی قابل اهمیت بود.»
در ادامه این بحث افخمی در پاسخ به سئوال گبرلو مبنی بر تعریف شهید مرتضی آوینی از سینما، توضیح داد: «شهید آوینی تعریفی از سینما نداشت و در آن سطح و ساحتی که بود بسیار قائل به تعریف نبود. او بیش از آنچه به نظر میآمد اهل فلسفه و اهل فن بود و به تدریج این مساله معلوم شد. سید مرتضی به لحاظ فلسفی آدم سنگینی است و مستند او را به عنوان مستند اشراقی میشناسند. رفتن به سمت حقیقت اشیاء با تعریف به سمت فلسفه تحلیلی جور درنمیآید و بیشتر این آدم ها به دنبال کشف می باشند نه تعریف کردن. کوشش برای تعریف کردن و محدوده و حد و حصر قائل شدن قائل نمیشد و بیشتر دنبال طرح پرسش بود. اصل گرایش سید مرتضی همان چیزی است که در فلسفه غرب از آن به عنوان پدیدارشناسی یاد میکنند.»
کارگردان «کوچک جنگلی» در ادامه اظهار داشت: «سینما یک روشی برای نزدیک شدن به حقیقت اشیاء است. ما باید به این شیوه عادت و آن را کشف کنیم و مناسب هر دوران باید بدانیم این شیوه چه تغییراتی میکند. سیدمرتضی روی این مساله مسلط بود. او به بچههایش میگفت سراغ خود چیزها در جبهه بروید نه پیشفرضی از چیزها. تفاوت بارز «روایت فتح» با دیگر مستندهای جبهه نیز در همین بود.»
در ادامه این بحث نبوی با تاکید بر دو وجه هنر و رسانه سینما یادآور شد: «وقتی می گوییم سینما هنر و رسانه است یعنی این پدیده را در شاخههای هنر استثنا تلقی میکنیم. موسیقی و نمایش هم مخاطبان مختلف دارد، اما وجه رسانهای سینما را ندارند. نزد یک حکیم مسلمان اندیشمند مثل آوینی، هنر باید به کشف حقیقت کمک کند. رسانه به کشف واقعیت کمک میکند و واقعیت و حقیقت با هم تفاوت بسیاری دارند. هنر باید به بروز آزادی از خود کمک کند. یکی از تاکیدات اساسی شهید آوینی دریدن حجابهای مختلف است. اولین این حجابها، حجاب تکنیک است. آزادی از حجاب خود برای آوینی مهم بود و هنر باید به این مساله کمک کند. هنری که به کشف حقیقت کمک میکند، باید به این مساله بپردازد که ما به آزادی از خودمان برسیم.»
او خاطرنشان کرد: «هنری که نزد مرتضی است و از آن خاستگاه به سینما نگاه میکند هنر قدسی است. او یک سالک مستمر بود. کسی که سالک مستمر است با کسی که سلوک ندارد متفاوت است. آثار مستند شهید آوینی در «روایت فتح» به روایت نظربازانه نزدیک میشود و میتواند به شاخص و پایه روایت ملی ما نزدیک شود. انسان نظرباز یعنی کسی که تشرف حضور پیدا کرده است. البته آوینی خود معرف خود است و من پانوشت بعضی ویژگیهای او در یک برنامه سینمایی هستم. در مجموعه آوینی در «روایت فتح» مشقهای اولیه نظربازی خودش را میکند.»
در بخش دیگری از این میزگرد بهروز افخمی با اشاره به لزوم حضور شهید مرتضی آوینی در جامعه امروز، خاطرنشان کرد: « جای خالی مرتضی بیشتر احساس میشود چرا که او به عنوان مربی برای بچههایش بود و آنها را پرورش میداد و بدون او نمیتوان این کار را انجام داد. بعضیها حضور بهنگام در دوران خودشان دارند و نمیتوان شیوهشان را خشک کرد و به عنوان ایدئولوژی استفاده کرد. ایراد آنهایی که سید مرتضی را مال خود کردند این است که به نوشتههای شهید آوینی به عنوان ایدئولوژی نگاه میکنند. او مثل کسی که به یک وضعیت عکسالعمل زنده نشان میدهد، رفتار کرد و با او نمیتوان این کار را کرد.»
نبوی نیز در ادامه صحبتهای افخمی در خصوص لزوم نقد آثار شهید آوینی گفت: «سینما یک کنش جمعی از انسانهاست. وقتی کسی در مورد کنشهای انسانی حرف میزند مدعی نیست که حرف آخر را میزند و دیگران هم نباید این برداشت را کنند. من ۱۷ سال است به بعضی از دوستان میگویم، اگر اجازه ندهید آراء شهید آوینی نقد شود به مرگ یک متفکر کمک کردهاید. متفکر نیاز به بزرگداشت ندارد، نیاز به نقد دارد. افلاطون و ارسطو ماندند چون آراء آنها نقد شد. ما تلاش کردیم آوینی خودشکن را با تجلیلهای اغراقانه و صادقانه کمرنگ کنیم. من به آراء آوینی نقد جدی دارم و باید اجازه داد این نقدها وارد شود. فکر میکنم به مرتضی آوینی ظلم شده و نقد آثار او از بزرگداشتها واجبتر است.»
۵۸۲۴۶
خبرآنلاین
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com