|
محمدرضا حسینیان:
برترین ها : چند وقت پیش با آژانس مسیری را میرفتم؛ بعد از سلام و احوالپرسی با راننده آژانس مشغول صحبت بودیم که او پرسید: «چرا اینقدر لاغر شدهاید؟!» من هم جواب دادم: «رژیم لاغری گرفتهام!» راننده آژانس خیلی جدی گفت: «وای، تو رو خدا این کار را نکنید! تپل بودن به شما خیلی میآید! اگر شما لاغر شوید، من و خانوادهام کلی غصه میخوریم!»
من از ۲۰ اسفندماه سال ۹۰ که به مطب دکتر مراجعه کردم، تا امروز توانستهام از وزن۱۰۰ کیلوگرم به وزن ۸۹کیلوگرم برسم و خیلی خوشحالم که بعد از مدتها، امروز که روی ترازو میروم، عقربه عددی زیر ۹۰ را به من نشان میدهد! درواقع من به اندازه یک باکس آبمعدنی وزن کم کردهام!
وقتی فکر میکنم که در عرض ۳سال گذشته یک باکس آبمعدنی همیشه همراهم بوده، واقعا نفسم بند میآید و جدا هم همینطور بود؛ هیچوقت نمیتوانستم بدون نفستنگی از پله بالا بروم اما امروز خیلی راحتتر راهپیمایی و پلهنوردی میکنم. وقتی وزنم کم شد، آنقدر ذوق کردم که یک هندوانه خیلی بزرگ را به زور بغل گرفتم و روی ترازو رفتم اما وزن من و هندوانه با هم، هنوز به ۷/۱۰۰ نرسیده بود! وقتی به این شکل به کاهش وزنم فکر میکنم، پر از انرژی میشوم و برای من که تازه نیمه راه هستم، انگیزه بسیار خوبی ایجاد میشود.
نانهای افغانی ۱۲ کیلو چاقم کرد!
عبدالرضا امیراحمدی:
راستش من هیچوقت به مفهوم واقعی چاق نبودهام و درنهایت اضافهوزن داشتهام! اما از ۲۷ مهرماه سال ۸۹ که برای حج تمتع و ضبط برنامه بهمدت ۶۰ روز به مکه و مدینه رفته بودیم، اوضاع تغذیهای من فرق کرد و همهچیز از همانجا شروع شد! آب و هوای مکه و مدینه بسیار بهتر از تهران بود و از آنجا که معمولا در مکانهایی که هوا تمیزتر است، اشتها هم بیشتر میشود، من هم اشتهایم زیادتر از معمول شده بود. البته من هیچ اشتیاقی برای خوردن غذاهای مختلف نداشتم اما از آنجا که علاقه زیادی به نان دارم و در مکه هم افغانیها نانهای بسیار خوشمزهای میپزند که میتوان بدون هیچ مخلفاتی آن را میل کرد، من هم بهشدت به این نانها علاقه پیدا کردم و همین نانهای افغانی به اضافه مقداری پنیر و زیتون به خوراک روزانه من تبدیل شده بود. قبل از عزیمتم به مکه مکرمه، ۹۴ کیلوگرم بودم و بعد از ۶۰ روز با وزن ۱۰۶ کیلوگرمی به تهران بازگشتم؛ یعنی ۱۲ کیلوگرم در عرض ۶۰ روز! فشار کار در مکه به قدری زیاد بود که بعد از بازگشت، حدود ۲ هفته فقط استراحت کردم بنابراین بعد از بازگشت هم، وزن من اضافهتر شد که کمتر نشد! این اضافهوزن با من بود تا اینکه در ۱۸ اردیبهشت سال ۹۰ به مطب دکتر مراجعه کردم و حالا بعد از گذشت یکسال وزنم به ۸۴ کیلوگرم رسیده است؛ یعنی ۲۲ کیلوگرم کاهش وزن در یک سال.
سلامت مهمتر از لاغری است
دکتر رضا راستمنش:
تمام ذهن ما نباید مشغول کاهش وزن باشد، باید برای بهبود کیفیت زندگی تلاش کنیم. ممکن است فردی به هر ضرب و زوری بتواند وزن ایدهآل خود را حفظ کند و از نگاه دیگران، کاملا متناسب و خوشاندام باشد اما خود فرد بهدلیل گرسنگی کشیدنهای غیراصولی و حذف برخی گروههای موادغذایی کیفیت زندگیاش بهشدت افت میکند و بهدلیل متحملشدن چنین سختیهایی، بهشدت شکننده شده و با کوچکترین فشاری از پای درمیآید و هیچ اثری از چابکی و شادابی یک فرد سالم در او دیده نمیشود. پس بهتر است به جای سختیکشیدنهای غیراصولی و موقتی، با کمک افراد متخصص در مسیر درست قرار گرفته، راههای اصولی و درست را انتخاب کنیم و بهعنوان سبک زندگی در پیش بگیریم زیرا بهترین فوتبالیستها هم به مربی نیاز دارند؛ پس ما فقط با مطالعه مقالات تغذیهای نباید فکر کنیم که همهچیز را میدانیم و نیازی به راهنمایی متخصص نداریم! در راه کاهش وزن، فراز و نشیبهایی وجود دارد که با کمک متخصص میتوان آنها را راحتتر پشت سر گذاشت. در ضمن، همین که فرد مجبور میشود هر هفته یا هر دو هفته یکبار پاسخگوی متخصص باشد، باعث جدیتر شدن و نظاممند شدن دوره رژیمدرمانی میشود.
محمدرضا حسینیان از تجربه کاهش وزن می گوید
خیلی ذوقزده هستم
تا روز ۶ فروردین که قصد داشتم به مسافرت بروم، وزنم به کمتر از ۹۵ کیلوگرم رسیده بود اما در روزهای عید کمی از برنامه خارج شدم و بیشتر از حد مجاز شیرینی و آجیل خوردم و دوباره وزنم بیشتر از ۹۵ کیلوگرم شد. البته بعد از بازگشت از مسافرت دوباره رژیمم را سفت و سخت رعایت کردم و امروز وزنم به کمتر از ۹۰ کیلوگرم رسیده و خیلی ذوقزده هستم. حداقل هزار روز بود که وزن زیر ۹۰ کیلوگرم را تجربه نکرده بودم! همیشه طی افزایش و کاهشهای پیش از این، وزنهای ۹۵، ۹۶ و ۹۷ کیلو را تجربه کرده بودم اما این نخستین باری بود که وزن بالای ۱۰۰ کیلو را میدیدم؛ واقعا وحشتناک بود و این کاهش وزن برایم بسیار لذتبخش است.
تجربه قبلی؟ تا دلتان بخواهد!
من هم قبلا رژیم گرفته بودم؛ در واقع تا پیش از این حداقل ۳ بار رژیم گرفته بودم اما همیشه سفرهای وقتوبیوقت ما برای تهیه برنامههای تلویزیونی سر و سامان زندگیمان را به هم میریخت؛ بهخصوص سفرهای خارجی که سبک زندگیمان را هم تحتتاثیر قرار میدهد. البته باعثو بانی این امر، سید نورالدین سرکیشیکیان بود؛ او آهنگساز بنام سازمان صدا و سیماست که بیشترین فعالیتش آهنگسازی برای برنامههای کودک و تولیدی سیماست. البته چند وقتی است که در همایشهای سازمان با هم همراه شدهایم و بهحق همراهی خوبی بوده است. یک روز سرکیشیکیان از آقای امیراحمدی و کاهش وزن موثرش یاد کرد و پیشنهاد داد با هم به مطب دکتر راستمنش مراجعه کنیم و در این همراهی، مشوق هم باشیم تا کم نیاوریم!
تا ابد باید رژیم داشته باشم؟!
راستش من به عطر و طعم غذا همیشه اهمیت زیادی میدهم و تمام دوستانم وقتی دنبال رستوران خوب میگردند، از من پرسوجو میکنند! من به غذاهای گیلکی علاقه زیادی دارم و گاهی پیش میآمد که به یک رستوران گیلکی سر میزدم و یک پرس چلوی حسابی را با یک عدد کباب ۴۵ سانتیمتری میخوردم! اما الان اصلا یادم نمیآید که چطور آن همه غذا را در یک وعده میخوردم! البته حالا در رژیمم تقریبا همه سختیها را پشت سر گذاشتهام؛ تقریبا همه چیز برای من حل شده است فقط یک سؤال در ذهنم دارم؛ گاهی فکر میکنم که تا کی باید به این شیوه زندگی کنم؟!یعنی تا آخر عمرم مجبورم دور تمام غذاهای مورد علاقهام را خط بکشم؟!
عبدالرضا امیراحمدی و تجربه کاهش وزن ۲۲ کیلویی
آهسته اما پیوسته، بهتر است!
همان روز اول دکتر از من پرسید که میخواهم سریع وزن کم کنم یا آهسته؟! و من هم جواب دادم که ماهانه بین یکونیم تا ۲ کیلوگرم برایم کافی خواهد بود و تقریبا طبق همین برنامه پیش رفتم. راستش من با دکتر زیاد چانه میزدم؛ نهاینکه حوصله سختی کشیدن و… را نداشته باشم اما هیچ عجلهای برای کاهش وزن نداشتم؛ صرفا به دلیل سلامت بدنم اقدام به کاهش وزن کردم؛ چون قبل از شروع رژیم، آزمایشهایم نشان میداد که کلسترول و غلظت خونم افزایش یافته و کمکم داشتند برایم دردسرساز میشدند. اما ترجیح دادم آهسته و پیوسته حرکت کنم تا بتوانم تا آخر ادامه دهم که به لطف خدا و راهنماییهای دکتر موفق شدم به هدفم برسم.
تجربه قبلیام ناموفق بود!
چند سال پیش هم یک بار رژیم لاغری را تجربه کرده بودم؛ در عرض ۱۴ ماه ۱۴ کیلوگرم وزن کم کردم و به وزن ۸۰ کیلوگرم رسیدم اما دوباره برگشت! بهنظرم رژیم گرفتن احتیاج به تمرکز و برنامهریزی دارد و وقتی فرد پرمشغله باشد، نمیتواند نتیجه خوبی بگیرد. من هم بعد از نخستین دوره رژیمم، ۶ ماه به خارج از کشور سفر کردم که قاعدتا برنامه خورد و خوراکم را خودم تعیین نمیکردم و به معنای واقعی کلمه «زندگی نباتی» داشتیم! صرفا برای تامین انرژی غذا میخوردم. همین شد که دوباره وزنم زیاد شد و به مرور به ۹۴ و بعد هم ۱۰۶کیلوگرم رسید.
توصیههای دکتر راستمنش برای کسانی که قصد کاهش وزن دارند
شبکاری چاقتان میکند!
کسانی که در شیفتهای شب فعالیت دارند، نسبت به دیگران بیشتر دچار چاقی شکمی میشوند. در واقع نباید فکر کنیم که تمام چاقیها بهدلیل پرخوری فرد ایجاد میشود بلکه موقعیتهای استرسزا که شبکاری و بههم خوردن ساعت خواب هم جزو و آن است، باعث افزایش ترشح هورمون استرس (کورتیزول) شده که همین باعث نامنظم شدن عادات خورد و خوراک و در نهایت چاقی فرد میشود. آقای امیراحمدی هم به همین دلیل دچار چاقی شده بود، البته زمانیکه به من مراجعه کرد، آنزیمهای کبدیاش حسابی بههم ریخته بود و بیشتر نگرانی ما اوضاع اندام داخلی ایشان بود؛ بنابراین در نخستین قدم سعی کردیم، اوضاع آنزیمهای کبدی را مرتب کنیم و بعد به کار کاهش وزن بپردازیم.
نیازی نیست تا ابد رژیم بگیرید!
آقای حسینیان با وجود اینکه در بدترین موقع سال (نزدیک عید نوروز) رژیم خود را شروع کرد اما با اراده بسیار خوبی که داشت، توانست طبق برنامه تعیین شده پیش برود و تا امروز ۱۰ کیلوگرم کاهش وزن داشته باشد. اما در پاسخ به سؤال و درگیری ذهنی آقای حسینیان و سایر دوستانی که در مرحله رژیمگرفتن قرار دارند، میخواهم یک مثال بزنم؛ فرض کنید شما هر روز صبح برای بیدارشدن از خواب، ساعت کوک میکنید.
یک هفته، دو هفته یا درنهایت یک ماه بعد، دیگر نیازی به کوککردن ساعت ندارید و خودتان راس همان ساعت بدون زنگ ساعت از خواب بیدار میشوید؛ زیرا مغز شما این فرایند را یاد گرفته است. رژیمگرفتن هم همینطور است؛ اگر بخواهیم زودتر از موعد، زنگ ساعت را ببندیم، قاعدتا خواب میمانیم و این همان اتفاقی است که برای خیلیها میافتد؛ همان افرادیکه میگویند بعد از قطع رژیم، دوباره چاق شدیم، پیش از آنکه مغزشان حد و حدود سبک زندگی جدیدشان را یاد بگیرد، رژیم را رها کردهاند و توقع دارند که نتیجه رژیمها ماندگار و همیشگی باشد؛ درصورتیکه قطع بیموقع و زودتر از موعد رژیم، میتواند شما را به سبک زندگی قبلیتان برگرداند و دوباره همانقدر چاقتان کند. توصیه همیشگی ما به افراد این است که استمرار رژیم، آن هم دستکم برای یک تا ۲ ماه، مهمتر از خود رژیمگرفتن است. درنهایت اینکه بد نیست یک سؤال از خودمان بپرسیم؛ وقتی چربیها به شکل ناموزون و تجمعیافته از زیر پوست بیرون میزنند و در مناطقی مثل شکم و پایینتنه خودنمایی میکنند، داخل رگها و عروقی که قرار است خون و اکسیژن را به تمام اعضای داخلی بدن برسانند، واقعا چه خبر است؟
گردآوری : پایگاه اینترنتی ممتازنیوز
تاریخ نشر شنبه ۱۷ تیر مشاهده : ۶۴۳۲ | بازدید از صفحه اول
ممتازنیوز – گزارش تصویری