به گزارش ممتازنیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان،
مدیریت اپوزسیون خارج از کشور و ورود نفوذی های وزارت اطلاعات به محافل سری آنها در خارج از کشور، تنها بخشی از اقدامات سربازان گمنام امام زمان علیه ضدانقلاب است، اپوزسیون خارج از کشور که به بهانه های مختلف درصدد برگزاری نشست های هم اندیشی جهت وحدت و اتفاق نظر هستند غافل از اینکه نیروهای وزارت توانسته اند مدیریت خوبی بروی آنها داشته باشند هنوز سرگرم برگزاری محافل هم اندیشی هستند.
گزارش سایت خودنویس از تفرقه و اختلاف در گروه های اپوزسیون:
جا انداختن ادبیات پادگانی در گفتمان سیاسی اپوزیسیون خارج کشور جایی که باید الگویی برای درون کشور از حیث دموکراسی باشد، نهایت آرزوی جمهوری اسلامی بوده و هست تا بتواند بدینوسیله هم مردم داخل کشور را به آنها بیاعتماد سازد و هم اینکه موجب واگرایی گروهها و افراد سیاسی در خارج کشور از همدیگر شود.
نگاهی به روند شکل گیری جریانات و گروههای سیاسی همسو و برگزاری انواع و اقسام کنفرانس، کنگره و شوراهای متوالی و متوازی که ظاهراً هرکدام با دست آویزی متفاوت به میان آمدهاند نشان میدهد که استراتژی رژیم [نظام] ایجاد سردر گمی و رقابت حذفی در میان اپوزیسیون خارج کشور میباشد.
چگونه ممکن است فرد یا گروهی [اپوزسیون] ادعای دموکراسی داشته باشد اما از روشهای حذفی در مشی مبارزاتی خویش استفاده کند؟ این امر تنها به یک شکل ممکن است و آن اینکه چنین جریانات به ظاهر مخالف نظام حاکم بر ایران، توسط اتاق فکر وزارت اطلاعات رژیم [نظام] شکل گرفته شده باشد. با این روش و ظهور و حضور ناگهانی افرادی با تفکرات افراطی در میان اپوزیسیون و حتی به عنوان افراد مورد اعتماد در کنار تشکیل دهندگان و سخنگویان شوراها و کنگرهها و افراد برجسته سیاسی، میتواند جای بحث فراوان باشد.
البته در اینراه نیز موفق شده است. روزی نیست که در سایتها و رسانههای خارج کشور کسی متهم به خیانت نشود، روزی نیست که در تلوزیونها و رسانهها شاهد فراخوانی توام با تهدید نباشیم تهدیداتی نظیر اینکه هرکس به آنها نپیوندد خیانتی غیر قابل بخشش مرتکب میشود و به اصطلاح تاریخ در مورد آنها قضاوت خواهد کرد و از این قبیل «اتهامات تهدیدی» غیر اخلاقی دیگر.
توجه شما را به چند مثال مشهود در ارتباط با تاثیر شکل گیری این جریانات بر افزایش ادبیات پادگانی وتهدید وتخریب منجر به واگرایی نیروها در خارج کشور جلب میکنم:
ببینید در طی یکسال اخیر میان طیف سلطنتطلبان چه انشقاق عظیم و عجیبی رخ داده است، این گروه که تا یکسال قبل حول محور شاهزاده رضا پهلوی جمع بودند ناگهان به گروههای کوچکی نظیر هوادران راستین شاهزاده رضا پهلوی، سلطنتطلبان، پادشاهی پارلمانیطلبان، پهلویطلبان و گروههای ریز و درشت دیگر تبدیل شدهاند، یا اینکه اگر نگاهی به روند شکل گیری شبکه سکولارهای سبز بیاندازیم که حقیقتا در نوع خود حرکت بسیار موثری بود و توانست نور امیدی در دل نیروهای سکولار انداخته وتا حدود زیادی آنها را گرد یک میز جمع نماید، ناگهان با پدیدهایهایی موازی با خود همچون سکولار دموکرات، سکولار فدرال، سکولاریزم و دموکراسی و حقوق بشر برای ایران، کنگره دموکراسی خواهان سبز ایران و…روبرو میشود، حزب مشروطه که حزبی ریشه دار و قدیمی میباشد ناگهان مواجه با انبوهی از گروههای ریز و درشتی میگردد که کلمه مشروطه را با خود یدک میکشند نظیر سازمان پرچمدران انقلاب مشروطیت، سازمان مشروطهخواهان ایران خط مقدم و… جبهه ملی رانگاه کنید که با انبوه احزاب و تشکلهای رنگارنگ ملی روبه رو میباشد نظیر سازمان جوانان جبهه ملی خارج کشور، اتحادیه ملی برای دموکراسی ایران،جبهه ملی با پیشوندها و پسوندهای فراوان و شاخههای مختلف… و همینگونه سازمانها و تشکلهایی با اسامی دمکراتیک و دمکراسی و جبهه و جنبش نظیر جبهه آزدیخوهان مردم ایران، جنبش بختیاری، جنبش رهای بخش لرستان، جنبش آذربایجان،جنبش کوروش جبهه متحد بلوچستان و جنبش فرزندان رستم و زال و الی آخر که در همه آنها نه تشکیل دهندگان گروهها معلوم هستند و نه اعضای آنها….
باشگاه خبرنگاران