آزاده نامداری ناگفته هایی را بیان کرده که به نوعی علت طلاق و جدایی اش را بیان می کند. در ادامه خلاصه ای از گفت و گوی آزاده نامداری با مجله آهنگ زندگی را می خوانید:
تفاوت دو دنیا بود.خوب ما باید این تفاوتها را زودتر از این متوجه می شدیم،اما به هر حال اینجوری شد. بعد هم گفتم حالا که قرار است این زندگی را تمام کنیم،خیلی طبیعی،فرهنگی،آرام و بی حاشیه این کار را خواهیم کرد.
اما عده ای که شاید لیدرشان را هم بشناسم،اجازه ندادند و آن جنگ را شروع کردند. خیلی راحت بگویم من جنگیدن به روش آنها را در شان خود نمی دانم. اصلا اعتراض من به همین روش ها باعث چنین اتفاقی در زندگی ام شد،پس من باید به روش خودم بجنگم. جنگیدن من این است که زندگی خودم را بکنم و آرام باشم. برای همین این روزها یک شغل جدید دارم، به کلینیک می روم و بیمار می بینم و این خیلی اتفاق خوبی است. لذت هایی دارد که تا حالا تجربه اش نکرده بودم.
من با بعضی چیزها کنار نمی آیم. نمی توانم تحملشان کنم. هستند هنرمندان یا چهره هایی که از هم جدا شده اند، اما این موضوع را اعلام نمی کنند.
حالا یا به دلیل فرار از حاشیه ها یا تبعات اجتماعی و خانوادگی یا هر چی. یک اسمی هم برایش گذاشته اند؛ازدواج سفید!من نخواستم به این شیوه تن بدهم. این کارها از دست من بر نمی آید. من آزاده نامداری هستم و اینجوری بزرگ نشده ام. بعضی ها سرزنشم می کنند که اگر این کار را نمی کردی و حرفی نمی زدی حالا این قدر عذاب نمی کشیدی، اما من راستش را گفتم،من دروغ را دوست ندارم. چون فکر می کنم آن شیوه اخلاقی نیست.
بگذارید من زندگی ام را بکنم، این جنگ را تمام کنید لطفا. چرا یک دفعه من را از همه قانون طبیعی ام محروم می کنید. باور کنید من کاری به کار شما ندارم. من اصلا جنگیدن به شیوه شما را بلد نیستم و تازه بلد هم که باشم از این شیوه متنفرم. این همه دشمنی را بس کنید و جور دیگری وانمود نکنید.
عده ای می خواهند از من تصویر زنی روشفکر نما را بسازند که مثلا طلاق گرفته برای این که خاص باشد و سوژه مطبوعات باشد. اصلا چنین چیزی نیست یک سیلی که آمد من را برد. توی این زندگی از جایی احساس کردم که خوب نمی شود، وقتی که نمی شود، قطع ارتباط کردم. این قطع ارتباط کردن بعد از وقتی که کارد به استخوان می رسد، هولناک نیست.
– .
نمناک
باز نشر: سایت خبری تحلیلی ممتاز نیوز www.momtaznews.com
در نوشته بالادر خط پنجم کلمه همسرتان درست تایپ نشده که در اینجا اصلاح می کنم(منظورم آقای فرزاد حسنی بود)
خانم نامداری عزیز:کسی که در سنین بسیار جوانی و به سرعت معروف می شود و بقول معروف یک شبه ره صدساله را طی می کند باید منتظر چنین عواقب و طوفانهایی هم باشد
آنزمان که لذت شهرت رابه عنوان اولین زن چادر رنگی در سیما می چشیدید و غنج می رفتید باید فکر چنین حاشیه هایی را هم می کردید
در ازدواج اولتان سرمست بودید و دست در دست همسران در صداوسیما با همکاران عکس می گرفتید و حاشیه درست می کردید.یادتان هست؟
به زندگی همه سرک کشیدید و عنوان جمع کردید حالا می خواهید کسی در زندگیتان سرک نکشد و آرام وبی حاشیه زندگی کنید؟نه این نمی شود
باهر دست که بدهی با همان دست پس می گیری.این قانون طبیعت و عدالت است
در نوشته بالا خط پنجم همسرتان درست تایپ نشده که در اینجا اصلاح می کنم(منظور آقای فرزاد حسنی بود)
سلام به خانم نامداری عزیز،من یکی ازپرطرفدارترین بیننده تلویزیونی شمابودم،الانم بطوراتفاقی ازاین سایت واردشدم،خیلی متاسفم برای این اتفاق تلخ که در زندگی شمااتفاق افتاد،چرااینطورتصمیم گرفتید؟میدونم اون آقاازموقعیت شمااستفاده کردتاآینده تلخی داشته باشی،اماخداخیلی بزرگه شمایک خانم باشخصیت هستیدمن کاری به مردم ندارم فقط نظرخودم روبهتون میگم شمانه تنهاظاهری متین وآرام داشتیدبلکه قلب رعوف ومهربانی هم داریدپس خداوندبه کسی که بابهترین بندش ظلم کنه جوابشو میده انشاالله که آینده درخشنده شماروهرچه زودتر ببینم..آمین
سلام مازنان ایرانی راترسوندن اگه کسی هم مثل خانم نامداری پیدابشه متهم میشه به اینکه چرا همه چیز زندگیشوبیان کرده وکسی نمیپرسه چرا اقای حسنی اینطوررفتارکرده