مقاله صبح شنبه امیر قادری: ارزش‌اش را دارد تیتر یک “کافه”را یک بار دیگر به “هفت” بدهیم/طبقه متوسط مدرن قرار است صاحب اولین نماینده‌اش در تلویزیون شود؟/مسیر تفکر تغییر خواستگاه می‌دهد: از روشنفکر قدیمی، به سنت در طلب تغییر/همین که صدای سنتور علی بلند شد…

شنبه, ۰۹ اردیبهشت ساعت ۰۱:۱۷ کافه سینما

کافه سینما-امیر قادری: به نظرم ارزش‌اش را دارد که برای چندمین بار در چند هفته گذشته به برنامه هفت بپردازیم. تاثیر این برنامه روز به روز دارد بیش‌تر می‌شود. گفتگوی جمعه شب فریدون جیرانی با مسعود ده‌نمکی، جدا از این که هر کدام از دو طرف، حرف خودشان را گفتند و به بخشی از حقیقت اشاره داشتند؛ از این نظر جالب بود که برای اولین بار مجری رسمی یک برنامه زنده تلویزیون، یعنی فریدون جیرانی، در این بحث، به عنوان نماینده طبقه شهری نورسته در ایران صحبت ‌کرد. اتفاقی که تا به حال در صدای و سیما نیفتاده بود. حالا دیگر برنامه هفت، تنها یک برنامه سینمایی نیست. می‌تواند نقش یک تاک شوی تلویزیونی را ایفا کند که بحث‌هایی در آن اتفاق می‌افتد که تا به حال در تلویزیون سابقه نداشته است. که خط قرمزهای همیشگی را به عقب می‌راند و گروه‌های مختلف را درگیر بحث در رسانه‌ای که قرار است ملی باشد، می‌کند.

طبعا زود است که همه چیز کامل باشد. برنامه هفت هم به سنت فکری ایرانی، فعلا همه چیز را قطب بندی می‌کند و مرز‌های واضح و روشن می‌کشد.‌ مشکل بعدی هم این است که همچنان آدم‌های حاضر هنگام بحث درباره یک موضوع اجتماعی، خودشان را وام‌دار یک تفکر و یک گروه و یک جریان سیاسی و اجتماعی می‌بینند و نمی‌توانند در موضع «فرد»، با ماجرا رو به رو شوند. مثل ده‌نمکی در برنامه این هفته که حواس‌اش بالاخره بود که از کجا برخواسته و وامدار کدام جریان است. پس طبعا نمی‌توانست درباره اتفاقی مثل اکران خلوت «سیب و سلما» چیزی بگوید. اما به هر حال این قدم‌های اول است. امیدوارم تحلیل‌گرانی با ذهن آزاد خلاق که همه فکرشان خیر کشور و مردم‌شان باشد؛ کم کم شکل بگیرند و وارد این قبیل تاک شوها شوند. چنین متفکرانی طبعا می‌توانند برخواسته از گروه و طبقه و طرزفکر خاصی باشند، اما این وابستگی نباید تفکر و حسن نیت و عدالت‌شان را مخدوش کند. پیشرفت و امنیتی اگر در کار باشد، در این مسیر شکل می‌گیرد و نه در دعوای آدم‌هایی که هر کدام خودشان را کارمند و نماینده و عضو اداره‌ای، گروهی، جریانی، چیزی می‌دانند.

این چند برنامه اخیر هفت، همچنین ما را متوجه این نکته کرده که جایگاه طبقه متفکر دارد جا به جا می‌شود. در شرایطی که روشنفکرهای قدیمی ایرانی و نماینده‌های امروزی‌شان، در همان تئوری‌ها و چارچوب‌ها و نتیجه‌گیری‌های قدیم باقی مانده‌اند، گروه دیگری که پیش از این به سنت‌ها نزدیک‌تر بوده‌اند، تصمیم گرفته‌اند دنیاهای تازه را کشف کنند، که خودشان را با علم و تجربه روز وفق بدهند. باید منتظر نتایج این تغییر خواستگاه در سال‌های آینده باشیم. حالا انگار روشنفکر قدیمی و سنتی ایران بیش‌تر در طلب حفظ نظم موجود و خط کشی‌هاست تا سنتی‌هایی که در طلب مدرن شدن‌اند.

از فریدون جیرانی و برنامه هفت متشکرم. فعلا – برخلاف چند ماه گذشته- خوشحالم که بخشی از روند این برنامه در این یکی دو سال بوده‌ام. این برنامه‌ای است که برای اولین بار باب بحث گروه‌های مختلف (که خیلی‌های‌شان تا به حال نماینده‌ای در تلویزیون ما نداشته‌اند)، باز کرده است. چه خوب است که مسئولان تلویزیون هم نگران این نکته نشده‌اند و به این اتفاق کمک کرده‌اند. به هر حال این برنامه‌ای است که برای چند ثانیه هم شده، این هفته از دور، صدای سنتور علی سنتوری از گوشه و کنارش آمد. گیرم که زیر صدای مهرجویی، بدون تصویر، بدون آواز… اما خدا می‌داند که همین‌اش هم چه قدر غنیمت است.

امیر قادری/کافه سینما

Tags:

کافه سینما-آخرین اخبار و یادداشت های سینمای ایران و جهان

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.