دوشنبه, ۲۵ اردیبهشت ساعت ۰۱:۲۳ آریان گلصورت
کافه سینما- آریان گلصورت: مدتی است که در جامعه ما و به خصوص در فضای مجازی، عدهای منتظر بهانهاند تا فردی را به قهرمان تبدیل کنند. کافی است سری به شبکههای اجتماعی بزنید و یا در جمعهای مختلف پای صحبت افراد بنشینید؛ هر هفته شاهد قهرمان شدن فردی هستیم که بیدلیل و به واسطه وجود جوی سطحی، بیش از اندازه بزرگ میشود. میزان این اظهارنظرهای اغراق شده و جبههگیریهای سطحی دارد روز به روز در جامعه ما بیشتر میشود. همه منتظرند تا اتفاقی بیفتد تا به سرعت به دو دسته تقسیم شوند و هرگونه برداشتی را که دلشان خواست از آن اتفاقِ در برخی از موارد بیاهمیت بکنند.
یکی از بازیگران زن ایرانی که به خارج از کشور مهاجرت کرده، در اقدامی کاملا شخصی در فیلم کوتاهی برهنه ظاهر میشود. اما همین حرکت بیاهمیت از سوی عدهای اقدامی ساختارشکنانه و قهرمانانه توصیف میشود و آن بازیگر زن به سرعت تبدیل به نماد آزادی و برابری حقوق زن و مرد! عدهای دیگر نیز از آن طرف بام میافتند و همین اقدام را بهانه قرار میدهند تا به سینمای نحیف و نیمهجان ایران ضربههای بیشتری وارد کنند.
اخیرا نیز شاهد اظهارنظرهای عجیبی در مورد فریدون جیرانی بودهایم. جیرانی به واسطه صراحتی که در چند برنامه اخیر هفت پیدا کرده بود، از این برنامه کنار گذاشته شد. شخصا طرفدار کنار گذاشتن جیرانی و گروهش از هفت نبودهام (هرچند انتقادهای فراوانی به او و نحوه اجرا و مدیریت برنامهاش داشتم) و مطمئنم این اقدام نادرست به ضرر این برنامه تمام خواهد شد. اما در عجبم که چطور و طی چند روز، فریدون جیرانی به یک قهرمان در فضای مجازی ما تبدیل شد. باید واقعبین بود و فرق میان عدم رضایت از کنارگذاشتن جیرانی و تبدیل کردن او به نماد آزادی بیان را دانست! چرا باید به همین سادگی فردی را در جایگاه قهرمان بنشانیم و چند روز بعد هم یادمان برود که او چه بوده و چه کرده است. جیرانی حرفهایی زد که مورد تائید مسئولان نبود. آنها نیز همین را بهانه کردند و او که بعد از گذشت دو سال هنوز نتوانسته بود جایگاه محکمی برای خود دست و پا کند را از برنامه هفت کنار گذاشتند. چرا تلاش میکنیم که ابعاد این اتفاق را بزرگتر از آن چه هست به نمایش بگذاریم و افراد را در جایگاهی بنشانیم که نباید؟
خدا ایرج قادری را رحمت کند. اما این همه ستایش از او و کارنامه فیلمسازیاش دلیلی جز مرگ او دارد؟ شخصا چندین مطلب بسیار ستایش آمیز بعد از مرگ مرحوم قادری خواندم که کارنامه فیلمسازی او را بسیار ارزشمندتر از آنچه بود توصیف میکرد. چرا عدهای اصرار دارند که با چسباندن برچسب «فیلمسازی که برای مردم فیلم میساخت» کارنامه ضعیف قادری را توجیه کنند؟ حالا بگذریم از کسانی که بدون دیدن حتی یک فیلم از قادری در فضای مجازی لب به تحسین او گشودند و از کارنامه پربار هنریاش گفتند! تعارف که نداریم، واقعا کدام یک از فیلمهای مرحوم قادری در سینمای ایران ماندگار شدهاند یا میتوانند که بشوند؟ آیا میخواهم زنده بمانم که از آن به عنوان بهترین فیلم قادری یاد میشود در بهترین حالت چیزی جز یک اثر متوسط بود؟ مرگ ایرج قادری و اصلا مرگ هر انسانی قابل تاسف است. اما این دلیل نمیشوند که فرهنگ غلط مرده پرستی ما ایرانیها باعث شود که افراد از دست رفته را بزرگتر از آنچه بودند توصیف کنیم. مطمئنا تاریخ بهترین قضاوت را درباره اشخاص و عملکردشان میکند و مانند بسیاری از ما عجولانه و سطحی داوری نخواهد کرد. باید مسیر حرفهای یک کارگردان، بازیگر و یا مجری را ملاک قضاوت خود قرار دهیم. این دیگر چه فضایی است که یک شبه از یک نفر قهرمان میسازد و به سرعت نیز او را از یاد میبرد.
میتوان این مثالها را ادامه داد و برای روشنتر شدن بحث موضوعگیریهای افراد مختلف با طرز تفکرهای مختلف را در مورد اقدامات فلان خواننده رپی که در خارج از کشور فعالیت میکند پیش کشید. اما به علت حساس بودن بعضی از مسائل و اینکه ما زیاد هم دنبال دردسر نمیگردیم، به همین چند مورد اکتفا میکنیم! نتیجه اینکه بیاییم تا این حد احساسی برخورد نکنیم و هر اتفاق را در مقیاس خودش بسنجیم. انقدر دنبال قهرمان ساختن از افراد مختلف و نسبت دادن القاب جور واجور به افراد نباشیم. هر کس را واقعا آنگونه که عمل کرده مورد قضاوت قرار دهیم تا فرقی باشد بین قهرمان واقعی و قهرمان پوشالی!
آریان گلصورت/کافه سینما
کافه سینما-آخرین اخبار و یادداشت های سینمای ایران و جهان