نامه قرائتی در آستانه ماه رمضان

پایگاه اطلاع رسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی «منانشر»، حجت‌الاسلام محسن قرائتی در نامه‌ای سرگشاده با اشاره به دلایل بیست‌و‌سه‌گانه جایگاه پرمنزلت قرآن کریم، از مهجوریت و کم توجهی نسبت به این کتاب آسمانی انتقاد کرده و در ادامه پیشنهادهایی برای رفع این مشکل بیان می‌کند.

متن کامل این نوشتار در پی می‌آید:

بسم الله الرحمن الرحیم

محضر مبارک علاقه‌مندان به قرآن کریم و مفاهیم بلند آن.

جایگاه قرآن بر کسی پوشیده نیست زیرا:

۱٫ در بهترین شب تاریخ (شب قدر) نازل شده.

۲٫ بر قلب بهترین انسان نازل شده.

۳٫ قرآن نازل شد تا غافلان، هوشیار و نشستگان، به پا خیزند و بپا خاستگان بروند و روندگان بدوند.

(خدای قرآن “قائما بالقسط”، هدف قرآن “لیقوم الناس بالقسط”، و به پیامبرش فرمان “قم” و به امتش “قوموا” و نمازش “اقیموا” و حجش “قیاما للناس” و رهبرش “قائم” و رستاخیزش “قیامت” است.یعنی قرآن کتاب تحرک و نشاط و رشد است.)

۴٫ قرآن هم چون دریا است که نگاه به آن،شنای در آن، ماهیگیری از آن، کشتیرانی در آن تا غواصی در آن، برای همه ی گروه ها، نوعی بهره دارد. و انسان را به ساحل خوشبختی می رساند و کسانی که عالم ترند، مثل غواصان، بهره ی بیشتری می برند.

۵٫ قرآن بزرگترین معجزه پیامبر است که حفظ آن واجب است.

۶٫ مأمور به تدبریم و از کسانی که در آن تدبر نمی کنند توبیخ شدید شده است (افلا یتدبرون القران…).

۷٫ قرآن نیاز به سند ندارد، مورد قبول همه فرقه‌های اسلامی است و در هر خانه مسلمان حداقل یک نسخه از آن وجود دارد.

۸٫ تنها کتاب آسمانی است که در آن تحریف صورت نگرفته و در آینده هم بیمه است. “انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون”، “لا یأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه”

۹٫ شفاعت انسان ها گاهی مفید واقع نمی شود “فما تنفعهم شفاعه الشافعین ” ولی شفاعت قرآن قطعا مفید است. “انه شافع مشفع”

۱۰٫ اگر بناست عمری صرف خواندن و دقت بشود کتاب خالق بر کتاب مخلوق مقدم است

۱۱٫ هر چه علم توسعه پیدا می کند عظمت قرآن شفاف تر می شود. هیچ آیه ای از آن، تاریخ مصرف ندارد؛ بلکه برای همیشه است

۱۲٫ دریایی است که به قعر آن دسترسی نیست؛ “بحر لا یدرک قعره”

۱۳٫   عجائب قرآن قابل شمارش نیست؛ “لا تحصی عجائبه”

۱۴٫ قرآن، میزان است و همه باید خودمان را با آن بسنجیم؛ حتی روایات باید با آن سنجیده شود و اگر حدیثی ضد قرآن بود آن را کنار می‌گذاریم

۱۵٫ به گفته روایات متعدد “قرآن و اهل بیت (ع)” حتی برای یک لحظه از هم جدا نیستند؛ “لن یفترقا”

۱۶٫ قرآن جامعیتی دارد که در خداشناسی، حیوان و آسمان را کنار هم می آورد؛ “افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت و الی السماء کیف رفعت”

۱۷٫ در سفارش به عدالت، تعادل کهکشان‌ها تا تعادل ترازوی میوه فروشی را با هم می بیند.”و السماء رفعها و وضع المیزان الا تطفوا فی المیزان”

۱۸٫ در سوگند، هم به خورشید سوگند می‌خورد و هم به انجیر

۱۹٫ بزرگترین آیه آن آیه حقوقی است، همان گونه که بزرگترین نامه حضرت علی (ع) نامه سیاسی است

۲۰٫ در فرمان جهاد آن نیز توجه به عدالت شده است

۲۱٫ عدل و احسان قرآن از هم جدا نیست. دستور قتل قاتل را می دهد ولی نام برادری را از او حذف نمی کند. “فمن عفی له من اخیه شیء …” یعنی حتی نسبت به قاتل کلمه عفو و برادر به کار می‌رود

۲۲٫ در مسائل حقوقی و مدیریتی و تربیتی و سیاسی و نظامی و خانوادگی و اقتصادی هزاران دستور دارد که در کتب دیگر نیست

۲۳٫ قرآن به اهل کتاب می گوید اگر کتاب آسمانی را به پا ندارید هیچ ارزشی ندارید و پوک هستید؛ “یا اهل الکتاب لستم علی شیء حتی تقیموا التوراه و الانجیل و ما انزل الیکم من ربکم”

اما این قرآن مهجور است. تنها در حد سوگند به قرآن، رد کردن مسافر از زیر آن، تجوید و ترتیل و حفظ و کاشی کاری و تابلو و امثال آن به آن پرداخته شده است.

سهم قرآن نه در حوزه ادا شد و نه در دانشگاه و نه در جامعه!

برای تفقه بحمدالله حوزه ها فعالند ولی برای تدبر یا راکدند یا فعالیت کمی دارند.

سال ها قبل اقرار بزرگانی از قبیل ملاصدرا، فیض کاشانی، امام خمینی(ره)، را که در اواخر عمر ناله ها سر دادند، در جزوه هایی منتشر کردم.

به لطف خدا در این سال ها حرکت های خوبی در حوزه ها، سازمان و دفتر تبلیغات، ارشاد، مساجد، دانشگاه ها و ستاد تفسیر و رسانه های گروهی انجام شده است. گر چه کارهای انجام شده حرکت مقدسی است و کاری است مبارک ولی کافی نیست.

به آرزوی روزی که ما برای نسل نو تفسیرهای مناسب که نیازهای ویژه آنان را بر آورده کند نوشته باشیم.

به امید روزی که در هر منطقه‌ای دانشمندی قصه‌های قرآن را برای کودکان و بزرگان ما تحلیل کند.

در انتظار روزی که تفسیر ساده، ولی پر محتوا، جزو دروس رسمی مدارس و دانشگاه ها شود.

به امید روزی که منبرهای ما، به جای نقل برخی مطالب ضعیف و … مملو از انوار قرآن باشد.

به امید روزی که تفسیر را نیز علم بدانیم و اسرار قرآن را کشف کرده و دل‌ها را جذب کنیم.

به امید روزی که از هر طلبه ای بپرسند چه می‌خوانی؟ بگوید تفسیر و مکاسب،  تفسیر و لمعه!

به امید آن که ما کتاب آسمانی را به پا داریم که آن نیز به پا داشتنی است: “ولو انهم اقاموا التوره و الانجیل و ما انزل الیهم”

به امید روزی که بخشی از بودجه‌ها، مدارس، نیروها و درس‌های حوزوی صرف تربیت مفسر شود.

همان گونه که برای روشنی نباید منتظر خورشید باشیم، برای قرآن نیز نباید منتظر دیگران باشیم.

همان گونه که هر طلبه خودش سایر کتاب‌ها را می خواند و مباحثه می‌کند، کتب تفسیر را هم با مشورت برخی از بزرگان بخواند و مباحثه کند و از اساتید خود بخواهد همان گونه که سایر کتب را تدریس می کنند، تفسیر قرآن را نیز تدریس کنند.

و تفسیر قرآن را نیز (همان گونه که مقام معظم رهبری خطاب به چند هزار روحانی در خراسان رضوی فرمودند) در همه سطوح درس اصلی خود قرار دهند.

والسلام علیکم و رحمه الله

محسن قرائتی


۵۹۸٫ir

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.