نقاشی قهوه خانه‌ای در دل مردم جا خوش کرد

نقاشی قهوه خانه ای در دل مردم جا خوش کرد

هیچ کتابی بدون خواننده،هیچ فیلمی بدون بیننده و هیچ نمایشگاه آثار هنری بدون بازدید کننده زنده نمی ماند. نقاشی قهوه خانه ای همواره و در هر زمان از سوی مراجع رسمی کشور ترد شده است. در مراجع هنری، دانشگاه ها و در میان تحصیل کرده ها ، اما در مهمترین و اصلی ترین جا ، جا خوش کرد…دل مردم!

چرا؟ کلک زدند؟! جادو و جنبل کردند؟! به این نقاشی نرسیدند و دست اش را نگرفتند و آدم های با سواد پا جلو نگذاشتند و کمک نکردند تا با تلفیقی از سواد و تجربه راهی به بیرون از مرزهای خود باز کنیم تا همه ما ،یعنی شما تحصیل کرده ها و ما امی ها حرفی برای گفتن داشته باشیم!

همه ما ایرانی ها مگر نه این است که منابع هنری فراوانی داریم؟ چرا آنها از هیچ همه چیز می سازند؟ و ما از همه چیز ، هیچ؟!بعضی از فیلمهایشان را دیده اید، موضوع فیلم واقعا هیچ چیز نیست اما عجب ساخت و سازی! و ما ؟ همدیگر را دک می کنیم! رد می کنیم! قبول نداریم! به همدیگر فخر می فروشیم ! تو ایرانی مسلمان به من ایرانی مسلمان. آیا چیزی از تو کم می شد اگر یکی از سالن هایت نه یکی از اتاق هایت را در اختیار ما می گذاشتی؟و در ازای چهل سال تجربه هنری ام ، مقدار کمی از معلومات ات را در اختیارم می گذاشتی؟ حیف! حالا دیگر دو سه نفر بیشتر نیستیم و رو به سرازیری!

حالا دیگر خود دانید و جوانان علاقه مند . چی؟ باور ندارید؟ باور نمی کنید که کسی هم علاقه مند باشد؟ این که گفتم دو سه نفر منظورم نقاشان سالخورده ای اند که سالیان سال است که در این راه قلم می زنند، می روند و کسی نمی تواند کاری بکند. اگر هم قرار باشد بماند می ماند. شناخته شده اند. وگرنه از میان تازه واردان و علاقمندان جوانانی هستند که این هنر را دنبال می کنند.

به هر حال اگر قرار باشد به خاطر تغییر زمانه و حرکتی که رو به جلو است ، پدیده ای و هنری از میان برود ، می رود و کسی هم کاری نمی تواند بکند و اگر هم قرار باشد بماند، می ماند.

استاد احمد خلیلی در بخشی دیگر از خاطرات خود نوشته است: شعر گفته ام ، اما شاعر نیستم. مجسمه ساخته ام ، اما مجسمه ساز نیستم. کاریکاتور کشیده ام ، اما کاریکاتوریست نبوده ام. مطلب و مقاله بسیار نوشته ام اما نویسنده نیستم . با حروف و کلمات اشکال و خطوط بدیعی خلق کرده ام ، با این حال تایپو گرافیست هم نیستم. آثار بسیار دقیق و زیبا از نقاشی قاجاریه مو به مو کپی کرده ام ، اما نقاش قاجاری نیستم. ده ها تابلو رنگ و روغن به سبک و سیاق سورئال کشیده ام ، بی آنکه شناختی از آن مکتب داشته باشم . از ذهنیات ، رویاها و خواب های خودم نقاشی کرده ام ، بی آنکه سورئالیسم باشم. این همه را گفتم و نوشتم تا تو بدانی صدها تابلو نقاشی قهوه خانه ای کار کرده ام ، بی آنکه نقاش قهوه خانه ای باشم! ای عجب که میان هستم و نیستم! آثارم به نقاط مختلف دنیا می رود. خود ستایی؟ ابداً! من خاک پای همه ام. آن که گفتم واقعیت است. واقعیت تلخ. تلخ از آن جهت که هر کدام از موارد بالا را کافی بود مجدانه همراه با تحصیلات دانشگاهی ادامه می دادم. ببینید نیرو و انرژی چگونه پخش و پلا شده است؟!

به جای اینکه تمام شور و اشتیاق ناشی از عشق به هنر را در یکی از آن موارد متمرکز کنم و خیلی راحت به نتیجه برسم ….معلوم است دیگر ، شده ام اینکه حالا هستم. باز خدا را صد هزار مرتبه شکر که اقلاً در کوچه پس کوچه های هنر پرسه زدم.

(از دفتر خاطرات استاد احمد خلیلی نوشته شده در سال ۱۳۸۶)

استاد احمد خلیلی در سال ۱۳۲۲ در شهر قزوین به دنیا آمد و از سال ۱۳۵۳ در آتلیه نقاشی سازمان صدا و سیما مشغول به کار و در سال ۱۳۷۲ بازنشسته شد. از سال ۱۳۷۳ با احیاء قهوه خانه هایی به صورت نمادین و زنده در قهوه خانه سنتی آذری اقدام به خلق آثار نقاشی قهوه خانه ای داشت و در دهه هفتاد و هشتاد آثار بسیاری از ایشان خلق شد. وی در بیست و یکم تیر ماه سال ۱۳۸۷ براثر عارضه سرطان ریه در بیمارستان کسری تهران دیده از جهان فرو بست.

فاطمه خلیلی همسر زنده یاد احمد خلیلی ضمن گرامیداشت یاد و خاطره زنده یاد استاد محمد فراهانی آخرین بازمانده نسل گذشته نقاشان قهوه خانه ای که هفته گذشته در نهایت تاسف و تاثر پس از سالها تلاش بی وقفه و خلق آثار بی نظیر و جاودانه به دیار باقی شتافت از سازمان میراث فرهنگی استان قزوین که در سال ۱۳۹۰ بزرگداشت استاد احمد خلیلی را در زادگاهش برگزار کردند تقدیر و تشکر کرد و در خصوص آثار به جا مانده از او گفت: تعداد بسیاری از آثار ایشان در موزه های هنرهای معاصر ، نیاوران، آزادی، سعد آباد، بنیاد ایرانشناسی ، شهرداری تهران و… در داخل از کشور و دیگر اقصا نقاط دنیا نگهداری می شود، اما برای تعداد معدود از آثار به جا مانده ایشان مشکلات مهمی وجود دارد که نیازمند توجه مسئولین رادارد.

وی به تابلو نقاشی با عنوان جنگ هفتاد و دو ملت اشاره کرد که در سال ۱۳۵۸ خلق شده که دارای ۲۷۵ سانتی متر ارتفاع با عرض ۱۷۵ سانتی متر است و متاسفانه بر اثر جا بجایی جهت نمایش دربزرگداشت سومین سالگرد استاد احمد خلیلی دچار اسیب شده است.

رضا خلیلی

فرزند مرحوم استاد احمد خلیلی


آخرین مقالات آفتاب

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.