نقد فیلم کلاه قرمزی و بچه ننه

کارگردان: ایرج طهماسب

فیلمنامه: حمید جبلی، ایرج طهماسب

مدیر فیلمبرداری: ابراهیم غفوری

تدوین: میثم مولایی

تهیه کننده: حمید مدرسی

خلاصه داستان:

بی احتیاطی پسرعمه زا در استفاده از گاز، موجب انفجار و خرابی خانه و همچنین خسارت دیدن خانه همسایه ها شده که به همین دلیل پسرعمه زا در زندان است و خانواده او یعنی کلاه قرمزی، پسرخاله و آقای مجری (ایرج طهماسب) در خانه خراب زندگی می کنند و آقای مجری مجبور به پرداخت خسارت شاکی ها می باشد. یک خبرنگار نیز برای تهیه گزارش به سراغ آنها می آید. آنها در فقر زندگی می کنند و این فقر ماجراهایی را به دنبال دارد. برای مثال مدرسه رفتن کلاه قرمزی با یک لنگه کفش یا مشکلات آنها برای دست شویی رفتن و… کلاه قرمزی که برای دردودل با فرشته ها از خانه بیرون می رود به صورت اتفاقی نوزادی را پیدا می کند و او را با خود به خانه می برد ولی در نگهداری از آن و عوض کردن پوشکش با مشکلاتی روبه رو می شود. هیچ کس به او کمک نمی کند و در نهایت بچه را به کلانتری می برد که همانجا او را با پسرعمه زا اشتباه می گیرند و به بازداشتگاه می برند و پسرعمه زا با بچه به خانه می رود.

درنهایت کلاه قرمزی برای نگهداری از بچه تصمیم می گیرد ازدواج کند و برای همین به خدمت سربازی می رود. کلاه قرمزی که از زن گرفتن نا امید می شود خودش برای بچه مادری و پسرخاله نیز برای او پدری می کند که مبادا بچه احساس تنهایی کند. در نهایت شکایت همسایه های خسارت دیده و مادر واقعی بچه آنها را به دادگاه می کشاند. صحبت های پسرخاله و یادآوری کارهای خوبش از قبیل نان و نفت گرفتن برای همسایه ها، آنها را از شکایتشان منصرف میی کند. مادر بچه خانم گل قرمزی نیز در ماجرای دادگاه به کلاه قرمزی علاقه پیدا می کند و در آخر خبرنگار به خانه یکی از افراد ثروتمند می رود و در آنجا کلاه قرمزی را درحالی که بچه در آغوش گرفته می بینیم.

بعد از دیدن برنامه های نوروزی کلاه قرمزی و پسرخاله و جذابیت و شیرینی آن مجموعه های تلویزیونی باعث شد که بازی آنها در یک فیلم سینمایی مرا نیز مانند بسیاری دیگر راهی سینما کند و با شوق و اشتیاق در صف تهیه بلیط بمانم تا موفق به تماشای فیلم کلاه قرمزی و بچه ننه شوم می خواستم همانطور که با تماشای برنامه های نوروزی کلاه قرمزی خندیدم و لذت بردم در سینما هم لذت ببرم اما به نظر می آید که جبلی و طهماسب در برنامه های تلوزیونی موفق تر می باشند. در فیلم کلاه قرمزی و بچه ننه فامیل دور، ببعی، آقای همساده و جیگر حضور ندارند که دلیلش را نمی دانم، شاید با آقای مجری و تهیه کننده به توافق نرسیده اند که عدم حضور این هنرمندان کمی توی ذوق می زند. بعد از کمی که داستان پیش می رود متوجه می شویم که جذابیت برنامه های تلویزیونی را هم ندارد. اما اگر برنامه های تلوزیونی کلاه قرمزی را ندیده باشیم این فیلم سینمایی بسیار جذاب می باشد و فوق العاده جالب.

فیلم ضعف داستانی هم دارد چراکه معلوم نیست اصلا شخصیت اول فیلم کلاه قرمزی است یا پسرعمه زا. باید گفت که پسرعمه زا به دلیل شباهتش به کلاه قرمزی است که پیشرفت کرده است البته استعداد او در بازیگری را نباید نادیده گرفت. پسرعمه زا بقدری به کلاه قرمزی شباهت دارد که در کلانتری آنها را اشتباه می گیرند. آقای مجری هم که نقش کم رنگی دارد، آقای مجری همیشگی نیست که شاید به دلیل بالا رفتن سن و سالش باشد. آقای مجری که می بیند مخاطب فیلمش تنها کودکان نیستند سعی کرده تا شوخی هایی در سطح و درک بزرگترها داشته باشد که البته فراموش کرده چه تاثیری روی بچه ها خواهد داشت. مثلا جایی که صحبت از تعیین جنسیت بچه ننه است یا جایی که کلاه قرمزی به خاطر تخم گذاشتن مرغ در رختخوابش با او بحث می کند برای بچه ها مناسب نیست.

حیف شد که موضوعاتی مثل سربازی رفتن و ازدواج کلاه قرمزی به همین سادگی تمام شد. ای کاش آقای مجری هرکدام از این موضوعات را جداگانه در یک فیلم سینمایی نشان می داد با شوخی های بسیار شیرین و سرگرم کننده..

این را هم بگوییم که سوپراستارهای ما، کلاه قرمزی و پسرخاله نتوانستند با خواندن ترانه در این فیلم، خاطره (سلام الاغ عزیز) یا ( آقای راننده) را زنده کنند. ولی با وجود این موسیقی فیلم جالب و شیرین است و زماتی که تماشاچیان در رده های سنی مختلف هیجان زده با آن تکرار می کردند: «چی گفتی» نشان از ترانه ای دوست داشتنی دارد ولی نه به اندازه ترانه های قبلی که ماندگار شدند.

ناگفته نماند که آقای مجری نیز علاوه بر جلوی دوربین، در پشت دوربین نیز با تمرکز و دقت بالایی عمل کرده است. نماهای زیبا و بستن قاب های صحیح گواه بر این موضوع است. البته ترتیب نماها در روایت داستان به دل نمی نشیند و از این رو می شود به تدوین کار راف کات ها را ایراد گرفت هرچند فاین کات ها خوب انجام شده است.

اما اگر بخواهیم از نظر مفهوم و محتوا به فیلم نگاه کنیم، باز هم به همان پیام هایی می رسیم که مجموعه کلاه قرمزی تاکنون سعی داشته به مخاطب منتقل کند. در کلاه قرمزی و بچه ننه علاوه بر نکات آموزشی برای کودکان، برای بزرگترها هم حرف دارد. طهماسب و جبلی به رابطه والدین و فرزندان نیز پرداخته اند. آنها رفتار گروهی از مادران جوان و بی مسئولیت به صورتی زیرکانه و عمیق نقد می کند و از مادران امروزی می خواهد که کمی در توجه به فرزندانشان توجه بیشتری داشته باشند.

به هرحال با گذشت بیست سال سوپراستارهای عروسکی ما با محبوبیت بیشتری در سینمای کودک یکه تازی و خاطره سازی می کنند. برای این عروسک های دوست داشتنی و جناب جبلی و طهماسب آرزوی موفقیت داریم. باشد که روزی فرزندانمان نیز با فرزندانشان به تماشای برنامه ها و فیلم های این سوپراستارهای بانمک بنشینند.

سردبیر

به پیشنهاد ما بخوانید :

• بیوگرافی سوپراستارهای بزرگ ؛ کلاه قرمزی و پسر خاله
• کمی در مورد سوپراستارهای دوست داشتنی (کلاه قرمزی و پسرخاله)

این مطلب را به اشتراک بگذارید: