نقد و بررسی Splinter Cell: Blacklist

گرد آوری توسط گروه فن آوری اطلاعات پایگاه اینترنتی خبری ممتاز نیوز

سم فیشر. این مرد خستگی ناپذیر با تغییراتی فروان ولی همچنان قدرتمند در Splinter Cell: Blacklist بازگشته تا باری دیگر رعب و وحشت را دل دشمنانش برانگیزد.

سم فیشر. این مرد خستگی ناپذیر با تغییراتی فروان ولی همچنان قدرتمند در Splinter Cell: Blacklist  بازگشته تا باری دیگر رعب  و وحشت را دل دشمنانش برانگیزد. یوبی سافت وعده های بسیاری را با Blacklist از جمله نقش پر اهمیت تر مخفی کاری داده بود و حال که بازی انتشار یافته و وقت قضاوت کردن است، باید دید که آیا یوبی سافت توانسته به وعده های خود عمل کند؟ آیا شعار راه تو و قوانین تو در Blacklist معنی پیدا کرده است ؟

سری Splinter Cell یکی از بهترین بازی های مخفی کاری است که صنعت بازی های ویدویی در حیات خود به آن دیده و تاکنون تمامی نسخه های بازی مورد استقال فراوان منتقدان قرار گرفته است. سم فیشر خلق شده از ذهنیت نظامی Tom Clancy آنچنان از نظر قبل و شخصیت پردازی پرداخته شده بود که توانست در دل هزاران نفر جای باز کند و مسلما صدای افسانه ای مایکل آیرونساید (Michael Ironside) تاثیر بسزایی روی محبوبیت سم داشته بوده است. که البته دیگر از او در این قسمت نیست. با این حال شاید عدم صدای مایکل ایرونساید نا امیدی اشخاص بسیاری را به همراه آورد، ولی Splinter Cell: Blacklist هنوز هم موارد مفرح بسیاری برای ارایه کردن دارد که سبب لذت بردن بازیباز از آن خواهد شد.

تئوری توطئه، لیست سیاه و سوپرمن بودن آمریکا

SC:BL هنوز هم با دارا بودن تم سیاسی قوی خود روایت داستان قوی دارد که انتظارات را برآورده می کند. بر خلاف داستان Conviction که داستانی شخصی تر از قبل داشت و حول شخصیت سم فیشر می گردید، این بار داستان SC:BL تماما در مورد کارهایی است که سم انجام می دهد، نه این که نشان بدهد او چه کسی است و با آغازی طوفانی مخاطب را میخکوب می کند. یک گروه تروریست که خود را مهندسین می دانند ، با حمله به پایگاهی آمریکایی در گوام، آن جا را با خاک یکسان می کنند و تهدید می کنند که تا زمانی که ایالات متحده نیروهای نظامی خود را از کشورهایی که در آن است و به خصوص خاورمیانه خارج نکند، این حملات هر هفته به نقاط حساسی از آمریکا از جمله آب شهر و بیشتر ادامه دارد.

اما مگر ایالات متحده گوشش به این حرف ها بدهکار است؟ پاتریشیا کالدول، رئیس جمهور ایالات متحده، نه تنها به خواسته ی تروریست های عمل نمی کند، بلکه تیمی را با نام “Fourth Echelon” به رهبری سم فیشر تاسیس می کند که تروریست ها را منهدم کنند. حال سم باید در نقاط مختلف جهان به شکار تروریست ها پرداخته و از هدف واقعی آن ها با خبر شود. بعضی از شخصیت های قدیمی بازگشته اند و بعضی دیگر هم تازهند و شما در هواپیمایی با نام Paladin می توانید خود را سفارشی سازی کنید، با اعضای گروه حرف بزنید، ماموریت ها را انجام دهید وبیشتر. در این بین BL شما را در بخش هواپیما به یاد یک بازی دیگری خواهد انداخت. بله درست است این بازی، عنوانی نیست جز mass effect . که عوض شدن صدای سم هم سبب شده او بسیار شبیه به فرمانده شپرد باشد. با این حال سم همچنان خشونت بی حد و حصر خود را دارا است ، نمی توان ته مایه های ظنزی در وجود او دید و مثل جک باور از سریال ۲۴، برای به سرانجام رساندن ماموریت هایش هر خطری به جان می پذیردو هیچ رحمی در مقابل تروریست ها از خود نشان نمی دهد.

البته نمی توان از شخصیت پردازی نه چندان جالب بعضی از اشخاص بی تفاوت گذشت. برای مثال بریگس که همکار شما می باشد یکی از بدترین شخصیت پردازی ها در تاریخ بازی های ویدیویی را دارد که به هیچ وجه نمی توانید با او ارتباط برقرار کنید یا چارلی که به نوعی بار طنز بازی را به دوش می کشد! اصلا حرکاتش جالب توجه نیست. در نگاه اول داستان SC:BL کلیشه‌ای است،‌ سوپر من بودن کشور آمریکا و آدم‌ بدهای تشنه قدرتی که در دولت کارهای بسیار بدی می‌کنند، بعد از داستان حمله بیگانه‌ها به آمریکا تکراری‌ ترین کلیشه تاریخ داستان نویسی می باشد اما نوع روایت داستان و پروژکشن‌های روی دیوار و از همه مهم تر سورپرایزهای هرچند کلیشه‌ای اما جذاب؛ داستان بازی را به یک داستان گیرا با کشش بالا تبدیل کرده است.

بازگشت به ریشه ها

گیم پلی Blacklist را می توان بهترین بخش بازی و به نوعی نقطه ی قوت آن نامید. که واقعا از جذابیت و هیجان بالایی برخوردار شده، چرا که روند آن بسیار تند و سریع می باشد! با نگاهی به بازی می توان گفت که بیشتر بخش های بازی به بهترین نحو ممکن در کنار هم قرار گرف تا تجربه ای لذت بخش را به ارمغان آورد.  البته هسته اصلی گیم پلی Blacklist همچنان دنباله ای بر Conviction می باشد. ولی شاهد تغییرات و اضافات خوبی در آن هستیم و نه تنها عهد شکنی نسبت به نسخه های قبل نداشته ، بلکه سبک مخفی کاری را به طور کلی دچار یک جهش بزرگ کرده و گیم پلی تازه آن نوآوری های بسیاری همراه دارد.

اول از همه باید گفت که در Blacklist به لطف اضافه شدن راه های فراوانی برای پیش برد ماموریت ها، یک دو جین گجت های متنوع و بیشتر دست شما را در پیش برد ماموریت ها کاملا باز می گذارد. Blacklist در کل یک بازی سخت است و حتی شلیک تنها چند گلوله در درجه ی سختی متوسط سبب مرگ شما خواهد شد. راه حل این مشکل چیست؟ بله، پناه بردن به مخفی شدن در میان سایه ها و هر جا که تاریکی باشد، انتخاب خوبیست. اگر از کم تر شدن عناصر مخفی کاری در Conviction مقداری نا امید شده بودید، باید بگوییم که Blacklist همان انتخابی است که برای یک بازی مخفی کاری می خواهید و به نوعی میتوان گفت که این عنوان بیشتر یک بازی مخفی کاری می باشد تا عنوانی اکشن. در بعضی مراحل بازیباز می تواند به مانند یک روح و حتی بدون کشتن یک دشمن ماموریت را به اتمام برساند. تمامی این موارد وقتی ممکن می گردد که بدانید که حتی برای وارد شدن به یک مکان یا حتی اتاق چندن راه در برابر شما قرار خواهد گرفت. استفاده از درها برای وارد شدن به مکان ها ساده ترین راه ممکن برای انجام دادن ماموریت هاست.ولی راه های کم خطر دیگری هم از جمله وارد شدن به کانال هوا و یا رفتن به پشت بام و وارد شدن از طریق پنجره برای رسیدن به مکانی که مد نظر شماست وجود دارد و در این بین تمرکز بیشتر بر روی حرکات پارکور سبب شده تا سم به مانند سری ASSASSINS CREED حتی بتواند از صخره ها هم بالا برود تا مخفی کاری بازی نمود بیشتری پیدا کند. اما یکی از جالت ترین بخش های بازی قابلیت صدا کردن دشمنان است که اگر می خواهید بدون خارج شدن از کاور خود و در میان سایه ها دشمنی را از پای درآورید کافی است او را صدا کرده و با خیال راحت دخلش را بیاورید. البته مراقب باشید که بیشتر از یک بار دشمنی را صدا نکنید، چرا که او احمق نیست و متوجه ی خطر خواهد شد.

دو دشمن به سمت شما می آیند و در صورت خارج آمدن از کاور خود به سرعت لو خواهید رفت، از طرفی دیگر نمی خواهید که بازی را هم به سمت بخش های اکشن بکشانید. پس راه چاره چیست ؟ به یک باره یادتان می آید که گجت های شما بهترین دوستتان می باشند و در این لحظه می توانید با پرتاب گجتی که از خود صدای خاصی در می آورد، حواس دشمنان را پرت کرده و در این هنگام از کاور خود خارج آمده و این دو دشمن را از پشت از پای درآورید. که این بار با قابلیت حمل کردن جنازه ها و قرار دادن آن ها در مکانی خلوت، کم تر شک دشمنان را خواهید برانگیخت. بعد از از پای در آوردن دشمنان به وسیله ی نبرد تن به تن،قابلیت Mark & Execute فعال می گردد. از آنجایی که بازی سعی دارد هم اکشن باشد و هم یک مخفی کاری ، وجود M&E بسیار به برقراری یک بالانس درست و سویچ مناسب بین این دو حالت کمک کرده. اگر در موقعیتی عده ی بسیاری دشمن وجود داشته باشد می توانید به صورت کاملا اکشن همه را از پای در بیاورید . ولی اگر کسی بخواهد این قسمت را مخفی کاری برود چطور ؟ تعداد بسیار دشمنان و وجود منابع نور قوی عملا کشتن یک گارد را بدون شناسایی شدن غیر ممکن می کند. در این جا است که سیستم M&E یک راه چاره درست می کند. می توانید سه نفر را در یک زمان مارک کرده و با زدن دکمه Y از پا در بیاورید. کسی موقعیت شما را متوجه نشده و حالا با تعداد کمتری دشمن رو به رو میباشید. با این حال در بعضی لحظات هم می بینید که بعضی از دشمنان حتی با مارک گذاری هم از بین نمی روند و این زمان خوبی است تا کمی با سم سرگرمی داشته باشید و تک تک گاردها را مخفیانه نابود کنید !.

بازی مدام ما را به شهرهای مختلف ایالات متحده تا روستاها و مناطق شناخته نشده خاورمیانه خواهد برد تا تنوع در گیم پلی همیشه حفظ شود. مپ های بازی شامل اوایل صبح، زیر نور آفتاب، در شب، در زیر باران و طوفان، در محیط های داخلی، محیط های خارجی و بیشتر می باشند . و اگر یک اکشن بی حد و حصر را از بازی می خواهید سریع ، خشن و بی رحمانه جزو بزرگ ترین برگ برنده Blacklist در سرعت مبارزات است و همچنین باید مهارت بسیار بالایی نیز برای بخش های اکشن داشته باشید، چرا که همان طور که اشاره شد، Blacklist بازی سختی می باشد. سازندگان دست شما را در نحوه پیش برد ماموریت ها کاملا باز گذاشته اند تا تجربه ی خوبی از یک اکشن ماجرایی ایجاد شود. هر وسیله ای در بازی برای سم فیشر حکم یک سلاح مرگبار و برای دشمنان کابوسی خواهد بود. راه های بسیاری برای کشتن دشمنان وجود دارد. به عنوان مثال برای وارد شدن به خانه ای که در آن تعداد بسیاری از دشمنان وجود دارد ، می توان با استفاده از دوربین Snake Cam از زیر در ، اطلاعات دقیقی از مکان دشمنان پیدا کرد و با مارک گذاری کردن و شکستن در ، آن ها را کسری از ثانیه به دنیایی دیگر رهنمون کنید. یا این که به پشت بام خانه رفته و با بستن طنابی به خود از طریق پنجره وارد شده  ، بمب دودزا را به داخل اتاق انداخته و با عینکی که قابلیت دید در شب و همچنین ملاحظه دشمنان از پشت دیوار ها را دارا می باشد آن ها را نابود کرد.نکته جالب اینجاست که حتی در این مواقع پیش می آید که دشمنان به سبب استرس بالا حتی خودشان را هدف قرار می دهند. البته دیگر فقط انسان ها را دشمنان خود ندانید . این بار سگ ها هم به لیست دشمنان بازی اضافه شده است تا چالش برانگیز بودن بازی را دو چندان کند . این حیوان ها می توانند در بازی بوی شما را حس کنند ، با کوچک ترین سر و صدایی متوجه حضورتان خواهند شد و البته اگر به وجود شما پی ببرند در هر سوراخی که باشید شما را پیدا خواهند کرد.

یک حرفه ای نیازمند گجت ها ( ابزار های ) بسیاری برای پیش برد ماموریت های خود است و این نکته ای است که سازندگان به طور دقیق به آن پی برده اند. در Blacklist انواع و اقسام گجت ها وجود خواهد داشت. چاقو که یکی از دوستان همیشگی سم در قسمت های قبل بوده و اغلب برای کشتن بی سر و صدا از آن استفاده می شد ، در این شماره کارایی بیشتری پیدا کرده، این بار علاوه بر کشتن بی رحمانه دشمنان با چاقو ، می توان چادر های دشمنان را پاره کرده و به مقر آن ها نفوذ کنید. اسلحه ی تازهی که دارای شوکر برقی است این اجازه را به بازیباز می دهد تا در آب نوعی جریان الکتریسته وارد کند. با هواپیمای بدون سرنشینی که در اختیارتان قرار گرفته می توان محل دشمنان را پیدا و آن ها را مارک گذاری کرد تا یادی هم از ghost recon future soldier در بازی زنده شود. نوعی نارنجک تازهی هم به بازی اضافه شده که در صورت انفجار تکه تکه خواهد شد و هر قطعه این نارنجک به دشمنان اصابت خواهد کرد و همچنین تنوع بی نظیری از اسلحه ها از M416 تا AK-47 گرفته گیم پلی بازی را بیش از هیجان انگیز تر می کند.

با انجام دادن هر کدام از ماموریت ها سه رتبه با نام های Ghost (  بدون کشتن حتی یک نفر)، Panther ( کشتن دشمنان به شکل خفی کاری) و Assault ( حمله ی مستقیم به قلب دشمنان به شما تعلق خواهد گرفت. البته این سه رتبه فقط برای خالی نبودن عریضه نیست و با رتبه ای بهتر، پولی به شما تعلق می گیرد که در آپگرید کردن و خرید وسایلی مثل جلیقه ها و اسلحه هایی بهتر که بسیار متنوع تر از قسمت قبلی شده، کارایی خواهد داشت. Goggle های محبوب سم هم بازگشته و این بار از دید درشب تا دوربین حرارتی در دسترس شما قرار خواهد گرفت تا دید بهتری نسبت به مکان دشمنان داشته باشید. در آخر در بعضی از ماموریت ها که بسیار شبیه به COD می باشد، شما وظیه دارید که نقش پشتیبانی هوایی را بر عهده بگیرید که بسیار لذت بخش بوده و تنها ایراد آن این است که که این مراحل چندان در بازی بسیار نیستند.

حد وسط بین هوش مصنوعی دشمنان وجود ندارد. از یک طرف نمی توان گفت که بسیار خوب عمل می کند و از طرفی دیگر بد هم نیست. برای مثال حتی اگر یک پنجره را باز کنید و یا به سرعت بدوید دشمنان حتی از فاصله ای دور هم به اوضاع مشکوک می شوند، ولی در بعضی لحظات همین دشمنان، اگر مقداری کمی از پشتشان به سمت سم باشد ولی متوجه شما نمی شوند. ولی اگر موقعیت شما لو برود، آنها با نارنجک و تیراندازی بی امان سعی می کنند تا شما را از سنگر خود خارج بیاورند و در حالی که چند نفر به سمت سنگر شما تیراندازی می کنند ، عده ای از طرفین کاور شما را دور زده و از پشت، سم را محاصره می کنند که واقعا انجام دادن چنین کارهایی تسین برانگیز است. ولی درست در روی دیگر سکه، اگر دشمنی شما را ببیند، حتی اگر عربده هم بکشد باز هم دشمنان دیگر متوجه ی خطر نخواهند شد و حتما باید آن دشمنی که متوجه ی موقعیت شما شده، تیراندازی بکند تا بقیه هم تازه متوجه بشوند که خطری در راه است. یا اگر ماموریتی را دوباره تکرار کنیید، ممکن است ملاحظه کنید که نحوه ی گشت زنی نگهبانان فرق کرده و حرکات تازهی نسبت به قبل انجام می دهند. به همین سبب است که می گوییم که حد وسط بین هوش مصنوعی دشمنان وجود ندارد و یا بسیار خوب است و سبب تحسین شما می گردد و یا آن قدر مضحک عمل می کند که نمی دانید بالاخره باید آن تاکتیک های متنوع دشمنان را بپذیرید و یا چنین اشتباهات مسخره و خنده داری را.

دو روح در یک بدن

جدا از بخش گیم پلی در این قسمت ما با Mod هایی مثل Hunter (کشتن تمام دشمنان بدون شناسایی شدن) ، Last Stand (مراقبت از بمب های EMP ) و Face-Off رو به رو هستیم که بخش Hunter با تکیه کردن به بخش مخفی کاری روی درجه سختی Realstic مسلما به مزاج طرفداران قدیمی این سری بازی خو می آید. همچنین تمام Map های این قسمت ها در بخشی به نام Deniable OPS هم وجود دارد که به صورت تک نفره می توان آن را رفت. همچنین ماموریت هایی به شکل دو نفره داستانی نیز برای بازی ساخته شده که نقش همکاری در آن حرف اول را می زند و یک اشتباه کافیست که هر آن چه انجام داده اید دود شود !در کل بخش Co-Op مکمل خوبی برای بازی است و کم بودن مدت زمان بخش تک نفره را جبران می کند و قسمت Deniable OPS می تواند برای کسانی که توانایی Co-Op بازی کردن ندارند جالب باشد.

دوست دیروز، دشمن امروز

البته یکی از بهترین بخش های بازی، بازگشت حالت Spies Vs Mercs است که آخرین بار آن را در Pandora Tomorrow تجربه کردیم که البته نکته ی جالبیش اینجاست که به صورت اول شص می باشد. در این حالت بازیکنان با تیم های دو نفره یا چهار نفره به مبارزه در تاریکی خواهند پرداخت. در بخش تیم های دو نفره، گروه Mercs وظیفه دارند که هم دو چشم در پشت سر خود داشته باشد و هم مراقب باشد که توسط بازیکنان رقیب به داخل تاریکی کشیده نشود و این در حالیست که گروه Spies ، با ماندن در سایه ها، تنها زمانی می توانند حمله کنند که به این اطمینان برسند که بازیکن گروه رقیب را خواهند کشت. حالت های سنتی Team Deathmatch و فتح قلمروی گروه حریف نیز از دیگر بخش های مولتی پلیر بازیست که سبب شده تجربه ی این بخش لذت بسیاری داشته باشد و مطمین باشید که از تجربه ی مولتی پلیر بازی پشیمان نخواهید شد.

گرافیک

SC:BL همانند برادران بزرگتر خود از موتور Unreal Engine 2.5 استفاده می کند و شاید واقعا سبب تعجب باشد که هنوز هم بعد از گذشت این همه مدت، تیم سازنده بازی هنوز هم به این موتور علاقه دارد و حتی از نسخه ی سوم ان هم استفاده نمی کند. با این حال این عنوان به غیر از چند مورد در بیشتر زمینه ها پیشرفت بسیاری کرده است و بعید است که متوجه ی آن شوید که بازی با موتور منقرض شده ی UE2.5 ساخته شده است. تنوع بالای محیط به همراه استفاده از چندین فیلتر رنگ متفاوت یکی از عواملی است که هر بازیبازی را در نگاه اول به خود جذب می کند. یکی از بزرگ ترین مشکلات UE2.5 دیر لود شدن بافت ها بود که به وضوح در قسمت های قبلی دیده می شد، ولی خوشبختانه در SC:BL این مشکلات به کم ترین حد ممکن رسیده است. البته به این سبب میگوییم کم ترین حد ممکن، چرا که هنوز هم بافت های بعضا بی کیفیت در گوشه و کنار محیط دیده می شوند.

درگیری های بازی بسیار شلوغ و با انفجارهای هیجان انگیزی همراه بوده که با این که کیفیت انفجارها بسیار عالی نیست ولی فریم ریت بازی حتی در این لحظات هم در سطح ثابتی قرار می گیرد. اما بزرگ ترین پیشرفت این شماره مربوط به بخش نورپردازی و سایه زنی است که با استفاده از سیستم نوپردازی پیشرفته ای که از تکنیک منحصر به فرد Global illumination استفاده می کند، سبب شده تا نورپردازی بازی بی نهایت جذاب شود. با استفاده از یک سیستم موشن کپچر تازه انیمیشن های سم فوق العاده عالی طراحی شده است و شما به خوبی نرمی حرکات او را در هنگام درگیری ها، انجام حرکات پارکور و مخفی کاری حس خواهید کرد و دیگر بر خلاف SCC ، بالا رفتن سم از پله عجیب و غریب نمی باشد و کاملا شاهد انیمیش بالا و پایین آمدن از پله ها نیز برای سم می باشیم، همچنین دیگر خبری از قسمت های تیز در وی نیست. جزییات چهره ی سم نیز عالی طراحی شده و حس خوبی را به شما خواهد داد.

البته متاستفانه همچنان بعضی از شخصیت های فرعی جزییات چندان جالبی ندارند و مصنوعی می باشند و شاید حتی در ذوق شما هم بزند و بعضی از پس زمینه های بازی هم از جمله کوه ها به مانند یک نقاشی است. در این بین نمی توان از ایرادات دیگری نیز در گوشه و کنار گرافیک بازی گذشت. با این حال با وجود چنین ایراداتی، نمی توان بخش گرافیک بازی را کاملازیر سوال برد و به لطف گرافیک بهبود یافته، SC:BL یکی از بازی های قابل قبول امسال را در این بخش ارایه داده است.

مایکل، کجایی که یادت بخیر!

چهره ی جوان تر شده ی سم فیشر کار خودش را سرانجام کرد و سبب تغییر در صداپیشه ی این شصیت شد. به جرات می توان گفت که یکی از دلایل محبوبیت بالای این سری و همچنین سم به سبب صداگذاری خشن و بی نقص مایکل ایرون ساید بود، که طرفداران بسیاری را جذب این بازی کرده است. خوب یا بد دیگر باید ایرونساید را فراموش کنید و اریک جانسون این بار وظیفه ی صدایشگی سم فیشر را بر عهده دارد. دیگر خبری از آن صدای گرفته ی سم نیست و این بار حس خواهید کرد که به تنها چیزی که سم فکر می کند فقط انجام دادن کارش است. البته نمی خواهیم که فاز منفی بدهیم و از این بابت گله کنیم، چرا که انصافا جانسون هم توانسته از عهده ی کار خود به خوبی بر آید و اگر یکی از اشخاصی باشید که برای اولین بار مشغول بازی کردن این سری میباشید ، هیچ اشکال خاصی در صداپیشگی سم نخواهید دید. اما همان طور که اشاره شد اگر بخواهیم مقایسه ای با صدای قبلی سم فیشر داشته باشیم، قطعا مایکل ایرونساید جذاب تر بوده است. صداگذاری شخصیت های دیگر هم خوب است و از اشخاص حرفه ای در این کار استفاده شده و اگر از یک سیستم سوراند خوب بهره ببرید احتمالا از درگیری و صدای واقع گرایانه اسلحه ها و محیط لذت فراوانی خواهید برد.

اما بهتر از همه موسیقی های گوش نواز بازیست که با حال و هوای لوکشین ها ، صحنه ها ، چه در بخش های اکشن و چه در مخفی کاری و داستان سیاسی بازی هماهنگ است. موسیقی آنقدر عالی کار شده که گاهی حس می کنید راوی داستان بازی می باشد و این موزیک قدرتمند در طول بازی به قدری شاهکار عمل می کند که تاثیر به سزایی در درگیر کردن مخاطب با جریان بازی دارد و نشان دهنده هنر هرچه تمام نوازندگان و طراحان این بخش بازی است.

راه تو، قوانین تو

بعد از انتشار یافتن Conviction، عده ی بسیاری به یوبی سافت خرده گرفتند که چرا مخفی کاری بازی تا این حد پایین آمده، اما حال یوبی سافت با Tom Clancy’s  نشان داد که اگر بخواهد، می تواند بازگشتی شایسته به ریشه ها داشته باشد. البته در کل Blacklist بازی بی ایرادی نیست و به اشکالاتی در گوشه و کنار گیم پلی و به خصوص گلایه هایی در مورد صداپیشه ی سم می توان اشاره کرد. ولی  با ایجاد نو آوری های تازه و داستانی جذاب به نوعی توانسته هم طرفداران قبل خود را راضی کند و هم بسیاری دیگر که تا به حال SC بازی نکرده بودند را جذب خود خواهد کرد. اگر یکی از اشخاصی میباشید که سری Splinter Cell را می پسندید و به شبح بودن علاقه دارید پس خودتان را آماده کرده و با سم به داخل سایه ها بروید.


سایت ممتاز|خبر ممتاز
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.