نقش اساسی مدیریت مصرف در اقتصاد مقاومتی

نقش اساسی مدیریت مصرف در اقتصاد مقاومتی

جمال میریان

اقتصاد مقاومتی که موجبات قوام جامعه اسلامی است، اقتصاد مبتنی بر پایه های منابع داخلی است که در برابر فشارها و تحریم ها دچار بحران نمی شود. از مهمترین مولفه های اقتصاد مقاومتی، تکیه بر منابع داخلی از مادی و انسانی، رهایی از ساختارهای تک محصولی و تامین همه نیازها از منابع داخلی، برنامه ریزی و مدیریت صحیح اقتصادی و مدیریت مصرف است.

در آموزه های اسلامی، برای مدیریت صحیح مصرف، احکام متعددی بیان شده است. بخش های مهمی از آموزه های اقتصادی اسلام به حوزه مصرف و چگونگی مدیریت آن باز می گردد؛ چراکه مدیریت مصرف موجب ثبات اقتصادی و افزایش کمی و کیفی بهره وری است. اصولا اقتصاد که به معنای میانه روی است، ناظر به چگونگی مدیریت مصرف و تدبیر امورخانه و جامعه در این حوزه است. مباحثی چون شکر نعمت، اسراف، تبذیر، قناعت، زهد و مانند آن، برای تبیین الگوهای اسلامی مصرف است. نویسنده در این مطلب بر آن است تا نقش مدیریت مصرف را در تحقق اقتصاد مقاومتی براساس آموزه های وحیانی اسلام تبیین کند.

● الزامات اقتصاد مقاومتی

اقتصاد، مایه قوام جامعه است. به این معنا که استوانه اصلی تحقق جامعه و ثبات و حفظ آن، اقتصاد است. (نساء آیه ۵) از این رو در آموزه های اسلامی، تصحیح روابط اقتصادی جامعه، همپای مسائل اعتقادی و عبادی مطرح شده و امور اقتصادی و معیشتی مردم، دارای جایگاهی مهم درحد مسائل اعتقادی و عبادی (بقره، آیات ۳و ۴۱ و ۴۳ و ۸۳و ۱۷۷و ۲۷۷؛ نساء آیه ۳۹؛ انفال، آیات ۲و ۳ بشمار می رود. چرا که براساس آموزه های وحیانی قرآن، تامین سعادت واقعی انسان درسایه یکتاپرستی، سلامت امور اقتصادی و پرهیز از فسادانگیزی است (اعراف، آیه ۸۵؛ هود، آیات ۸۴ تا ۸۶) و بر همین معیار و ملاک، برخورداری های اقتصادی از اموری است که بیانگر سلامت جامعه و عنایت خداوندی است و انسان ها می بایست شاکر نعمت های اقتصادی باشند. از این رو خداوند معیار بهره مندی دایمی و پایدار جامعه از اقتصاد سالم و شکوفا را پاکی مردمان و جامعه و تقواپیشگی و عدالت ورزی می داند. (سباء، آیه ۱۵؛ اعراف، آیه ۹۶)

البته داشتن یک اقتصاد سالم درجهانی که دشمنانی درونی از منافقان و بیرونی از کافران و مشرکان همواره درحال تهدید و فشارهای گوناگون فیزیکی و روانی هستند، به سادگی امکان پذیر نیست. لذا دست یابی به اقتصادی که قوام جامعه باشد و جامعه بر ستون آن تکیه کند، نیازمند مدیریت اقتصادی صحیح است. از این رو پیامبران درکنار آموزه های اعتقادی و توحیدی، به بیان آموزه هایی پرداختند که اقتصاد سالم و قوام بخش را پدید می آورد.

حتی برخی از پیامبران، تمام اهتمام خویش را مبذول حوزه اقتصاد سالم مقوم کردند و دستورهایی برای اصلاح وضعیت اقتصادی جامعه صادر نمودند. حضرت شعیب (ع) از جمله پیامبرانی است که بیشترین توجه را به حوزه اقتصادی معطوف داشته و در اصلاح آن کوشیده است. (اعراف، آیه ۸۵؛ هود، آیه ۸۴ و ۸۷؛ شعراء آیات ۱۷۷تا ۱۸۳)

درمقام عمل حضرت یوسف (ع) نیز درحوزه اقتصادی فعال بوده و مقام نخست وزیری مصر را برای مدیریت بحران اقتصادی به عهده گرفته است. (یوسف، آیه ۵۵ و آیات دیگر)

آموزه های اسلامی، خواهان اقتصادی قوام بخش، سالم و عدالت محور است تا بتواند جامعه اسلامی را در برابر دشمنان و فشارهای آنان حفظ کرده و در برابر محاصره ها و تنگناهای اقتصادی که دشمنان تحمیل می کنند مقاوم باقی بماند و به رشد و شکوفایی خود ادامه دهد. برای تحقق چنین اقتصاد قوام بخش و مقاومتی سالم، آموزه های دستوری بسیاری در آیات و روایات وارد شده است.

این آموزه های دستوری همه حوزه های اقتصاد از تولید، توزیع تا مصرف را دربر می گیرد تا اقتصاد مقوم و مقاومتی شکل گیرد. درچنین اقتصادی اموری چون ایمان و تقوا (اعراف، آیه ۹۶)، کار و تلاش (هود، آیه ۶۱؛ نحل، آیه ۱۴)، عدالت (بقره، آیه ۲۷۹)، مالکیت های چندگانه خصوصی، مشارکتی و تعاونی و عمومی (بقره، آیات ۱۸۸، ۲۷۹؛ نساء، آیه ۲۹؛ انفال، آیات ۱و ۴۱؛ حشر،آیه ۷)، گردش سالم اقتصادی، ممنوعیت انحصار و تمرکز اموال و ثروت (حشر، آیه ۷) و نیز ممنوعیت خارج کردن نقدینگی از جریان و استفاده عموم (توبه، آیه ۳۴)، تامین نیازمندان و تکافل و بیمه اجتماعی (بقره آیات ۱۷۷ و ۲۱۵ و ۲۷۳؛ نساء، آیه ۸) و اعتدال در مصرف (انعام، آیه ۱۴۱؛ اعراف، آیه ۳۱؛ اسراء، آیه ۲۶؛ فرقان، آیه ۶۷) نقش کلیدی و اساسی دارد و به عنوان اصول اقتصادی اسلامی مطرح می شود.

الگوهای اسلامی که قرآن بیان کرده و پیامبر(ص) درجامعه مدنی به اجرا درآورده است،الگویی برای همه جوامع است؛ چرا که این الگوی اسلامی توانست نمونه برتر از جامعه سالم ایمانی با اقتصاد مقاومتی و مقوم را در مدینه النبی (ص) شکل بخشد. (بقره، آیه ۱۴۳؛ آل عمران، آیه ۱۱۰).

درجهان معاصر نیز اگر بخواهیم جامعه اسلامی پیشرفته و شکوفا و توسعه یافته در همه عرصه ها داشته باشیم، می بایست همان الگوهای اسلامی را سرمشق عمل قرار دهیم. درجهان امروز که گفتمان اسلامی با ام القرای ایران اسلامی می خواهد دولت اسلامی معاصر را به جهانیان عرضه کند، باید با توجه به گفتمان های رقیب دیگر، اقتصاد مقاومتی موفق و تمدن اسلامی معاصر را شکل بخشد.

بنابراین لازم است تا به الزامات اقتصاد مقوم و قوام بخش مقاومتی توجه داشته باشد.

البته با توجه به مقتضیات زمان و مکان،لازم است تا در برخی از جزئیات تغییراتی داده شود، اما اصول اقتصاد مقاومتی سالم و قوام بخش همچنان یکسان است. ازاین رو رهبری گفتمان اسلامی معاصر در تبیین الزامات اقتصاد مقاومتی، به همان اصول در قالب و شکل امروزی و مقتضیات ام القرای ایران اسلامی اشاره می کند تا با درپیش گرفتن و تحقق این الزامات، به اقتصاد سالم اسلامی موفق دست یابیم.

مقام معظم رهبری امام خامنه ای (مدظله العالی) با اشاره به فشارهای گفتمان های رقیب جهانی علیه اقتصاد اسلامی، به چگونگی رسیدن جامعه اسلامی ایران به اقتصاد مقاومتی اشاره می کند.

ایشان می فرماید: از چند سال قبل مشخص بود که طراحی دشمن بر اقتصاد کشور متمرکز شده است و بر همین اساس شعارهای سالهای اخیر همچون اصلاح الگوی مصرف، همت مضاعف کار مضاعف،جهاد اقتصادی و تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی به عنوان حلقه هایی برای ایجاد یک منظومه اقتصادی مطرح شد تا حرکت عمومی کشور در عرصه اقتصادی ساماندهی شود.

ایشان راه مقابله با فشارهای اقتصادی را اجرای اقتصاد مقاومتی دانستند و در نتیجه الزامات اقتصاد مقاومتی افزودند: مردمی کردن اقتصاد با اجرای سیاستهای کلی اصل۴۴ و توانمندسازی بخش خصوصی، کاهش وابستگی به نفت، مدیریت مصرف، استفاده حداکثری از زمان، منابع و امکانات و حرکت براساس برنامه و پرهیز از تغییر ناگهانی قانونی و سیاستها از ارکان اقتصاد مقاومتی بشمار می روند.

رهبر انقلاب اسلامی در خصوص مدیریت مصرف تأکید کردند: امروز تعادل در مصرف یک حرکت جهادی است و همه دستگاههای دولتی و غیردولتی و همچنین آحاد مردم باید موضوع پرهیز از اسراف و استفاده از تولیدات داخلی را جدی بگیرند. (مقام معظم رهبری، ۳/۵/۱۹)

● نقش اساسی مدیریت مصرف در اقتصاد مقاومتی

همانگونه که در آیات و روایات و نیز بیانات مقام معظم رهبری آمده، دست یابی به اقتصاد مقاومتی الزاماتی دارد که مدیریت مصرف یکی از اصول اساسی آن است. در اصولی که اموزه های وحیانی برای اقتصاد اسلامی سالم بیان می کند، مسئله اعتدال در مصرف در آیاتی چند مطرح شده است. (انعام، آیه۱۴۱؛ اعراف، آیه۱۳؛ اسراء، آیه۶۲؛ فرقان، آیه۷۶) که این خود نشان دهنده جایگاه و اهمیت ارائه یک الگوی مصرف صحیح و درست برای دست یابی به اقتصاد سالم است.

در آیات و روایات، بخش بزرگی از مباحث اقتصادی، به چگونگی مصرف و رسیدن به الگوی صحیح و درست و معتدل از آن پرداخته است. جلوگیری از هرگونه اسراف و تبذیر مهمترین اصل در ارائه یک الگوی اسلامی مصرف است که در آیات پیش گفته به آن پرداخته شده است. اگر چنین اتفاقی در حوزه مصرف رخ دهد، اقتصاد به قوام می رسد. از این رو خداوند در آیه۷۶ سوره فرقان، حرکت در مداری به دور از افراط و تفریط (اسراف و تقتیر) را رسیدن به قوام دانسته است. پس فرد یا جامعه ای که در مسیر قوام در مصرف حرکت کند، به قوام در اقتصاد می رسد و جامعه به همان مطلوب اقتصاد سالم و شکوفا و مقاومتی دست خواهد یافت.

● قدرالکفایه، میزان مصرف صحیح

در آموزه های اسلامی تنها به بیان کلیات بسنده نشده است و همان گونه که به مفاهیم کلی چون عدالت و قوام اشاره می کند، چگونگی تحقق آن را نیز بیان کرده و الگوهای عینی و ملموسی را مطرح می کند تا این کلیات در این جزئیات ومصادیق عینی خودنمایی کند. لذا آموزه های روایی سرشار از ارائه جزئیات و بیان مسائل و موضوعاتی است که کلیات و جوامع الکلم قرآنی را تفسیر و تاویل می کند.

از جمله الگوهایی که آیات و روایات برای تحقق اصول اقتصاد مقاومتی سالم بیان می کند، مسئله قناعت است. امیرمومنان علی(ع) بهترین اقتصاد و زندگی سالم اقتصادی که آسایش انسان را تأمین می کند، اقتصاد مبتنی بر قناعت تعریف می کند و می فرماید: اطیب العیش القناعه ؛ خوش ترین زندگی، زندگی با قناعت است. (غررالحکم، ح۲۹۱۸)

آن حضرت(ع) در تبیین معنای واقعی قناعت می فرماید: من اقتصر علی بلغه الکفاف فقد انتظم الراحه و تبوا خفض الدعه ؛ هرکس به مقدار کفایت، بسنده کند، آسایش و نظمی در زندگی می یابد و برای خویش زمینه گشایش فراهم می کند و در آسودگی و رفاه منزل می گیرد. (نهج البلاغه، حکمت ۳۷۱ و ۷۷۳)

پس قناعت و اقتصاد واقعی به معنای مصرف به مقدار کفایت است. مثلا در علوم تغذیه این معنا ثابت شده که میزان دریافت کالری بدن برای یک فعالیت طبیعی چه مقدار است، هرچند که این مقدار بستگی به سن، قد، زمان، مکان و مانند آن دارد، ولی این معنا ثابت است که بدن بیش از آن مقدار کالری موردنیاز خود را یا از طریق مجاری ادراری و مانند آن دفع می کند یا در جایی دیگر به شکل چربی و مانند آن ذخیره می کند که گاه این ذخیره سازی خود موجبات بسیاری از بیماری ها چون افزایش چربی یا قند و مانند آن می شود.

قناعت این است که درهر چیزی به مقداری که موردنیاز است مصرف شود. این مقدار همان چیزی است که از آن به قدر الکفایه تعبیر می شود. اگر کسی این گونه زندگی خود را سامان دهد و در مصرف هر چیزی مقدار کفایت خود را به دست آورده و به کار برد، هم در زندگی فردی به نظام و انتظام می رسد و هم آسایش پایدار و منظمی را به دست می آورد و هم از تبعات آن در امان مانده و دست نیاز به سوی دیگری دراز نخواهد کرد.

امام صادق(ع) در تفسیر اسراف به این نکته توجه می دهد که هرکسی می بایست به خودش نگاه کند و مصرف موردنیاز خود را به دست آورد؛ چرا که میزان و قدر کفایت هرکسی با دیگری فرق دارد. پس باید نگاه کند که تا چه مقدار مصرف برای او مفید است و بیماری زا نیست. امام می فرماید: لیس فیما اصلح البدن اسراف… انما السراف فیما اتلف المال و اضر بالبدن؛ در آنچه بدن را سالم نگه می دارد اسراف نیست؛ بلکه اسراف در چیزهایی است که مال را از بین ببرد و به بدن صدمه بزند. (بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۳۳۰، ح ۶)

امام صادق(ع) در تبیین نشانه های اسراف می فرماید: للمسرف ثلاث علامات: یشتری مالیس له و یلبس ما لیس له و یاکل ما لیس له؛ اسراف کننده سه نشانه دارد: آنچه در شأنش نیست خریداری می کند، آنچه در شأنش نیست می پوشد و آنچه در شأنش نیست می خورد. (تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۲۷۷، ح ۳۱۳)

نقل شده است که امام صادق(ع) مشاهده کردند که سیبی را نیم خورده از خانه بیرون انداخته اند، خشمگین شدند و فرمودند: اگر شما سیر هستید، خیلی از مردم گرسنه اند خوب بود آن را به نیازمندش می دادید. (بحارالانوار، ج ۶۶، ص ۲۴۳، ح ۶۱)

امام صادق(ع) همچنین در بیان الگوی درست مصرف و مدیریت اقتصاد در شکل قوام یافته آن در پاسخ به سؤال از کمترین حد اسراف فرمودند: کمترین اندازه آن این است که لباس بیرونت را لباس خانه دم دستی قرار دهی و ته مانده ظرفت را دور بریزی. (کافی، ج ۴، ص ۵۶، ح ۰۱)

در آیات و روایات، قناعت و مصرف به مقدار کفایت و نیاز مهم ترین عامل در آسایش پایدار و راحتی دانسته شده است. زیرا چنین شخصی نه تنها باقیمانده را پس انداز می کند یا به دیگری انفاق می کند که نیازمند است و اینگونه خود و جامعه را در امنیت تأمین آن چیز قرار می دهد، بلکه توانایی مدیریت خود را بالا می برد و بر نفس خود و هواهای آن غلبه می کند.

به سخن دیگر، هواهای نفسانی است که انسان را به سوی اسراف و تبذیر سوق می دهد و بیش از نیاز بدن و یا آسایش خود از چیزی استفاده می کند و بقیه را دور می کند. این دورریزی و ریخت و پاش یا به شکل کالاهایی است که در زباله دان قرار می گیرد یا به شکل مدفوع از بدن خارج می شود یا در بدن می ماند و به شکل بیماری بروز کرده و ثروت و سرمایه مادی و جسمی انسان را تحلیل می برد.

اما اگر انسان بتواند به هواهای نفسانی خود غلبه کند، به میزان نیاز از هر چیزی بهره خواهدبرد. اینگونه است که همت و اراده او تقویت شده و توانایی کارهای بیشتر و مفیدتری را به دست می آورد.

امام علی(ع) در بیان آثار زیاده روی درمصرف و حرص و آز بیش از اندازه مردم نسبت به مصرف کالا یا خدمات می فرماید: حرم الحریص خصلتین ولزمته خصلتان: حرم القناعه فافتقد الراحه و حرم الرضا فافتقد الیقین؛ حریص از دو خصلت محروم شده و در نتیجه دو خصلت را با خود دارد: از قناعت محروم است و درنتیجه آسایش را از دست داده است، از راضی بودن محروم است و در نتیجه یقین را از دست داده است. (غررالحکم، ج۳، ص ۳۳۰، ح ۴۳۶۴)

به سخن دیگر، حرص و آز در مصرف نه تنها آسایش و راحتی را از انسان سلب می کند بلکه از نظر روانی او را دچار تردید و تشکیک می سازد و از دایره یقین خارج می کند. بی گمان انسانی که دچار تردید است و از دایره یقین بیرون رفته، تعادل شخصیتی خود را از دست می دهد و دچار بحران های روحی و روانی می شود. پس نمی بایست دایره تأثیرگذاری حرص و آز را به حوزه مادیات محدود ساخت؛ بلکه آثار روانی آن نیز بر شخص تأثیرات منفی به جا خواهد گذاشت و او را از انسان سالم و متعادل به انسانی غیرمتعادل و بیمار روحی و روانی تبدیل می کند. می توان گفت که حرص و آز در برابر قناعت، دشمنی است که در دو حوزه جنگ نرم و جنگ سخت، به مقابله انسان آمده است و او را تهدید و خرد می کند و آسیب های جدی به جسم و روان او وارد می سازد.

از این رو امام علی(ع) حرص و آز را دشمنی می داند که می بایست با او به شدت برخورد و مقابله کرد؛ آن حضرت در سخنی می فرماید: انتقم من الحرص بالقناعه کما تنتقم من العدو بالقصاص؛ از حرص، با قناعت انتقام بگیر، چنانکه با قصاص، از دشمن انتقام می گیری. (کافی، ج۲، ص۸۳۱،ح۳)

جامعه ای که همت قناعت در او تقویت شده و به این شرافت و بزرگی رسیده باشد، جامعه ای بی نیاز از دیگران خواهد بود و می تواند بی آن که دست نیاز به سوی دیگران دراز کند خود را مدیریت کند و مسائل خود را حل و فصل نماید. از این رو، اقتصاد مقاومتی و مقوم شکل می گیرد و دیگر تحت تأثیر فشارها و تحریم ها شانه خم نمی کند و بر پای خود می ایستد. امام صادق علیه السلام در بیان نقش بی بدیل قناعت در مصرف برای رسیدن به مقام بی نیاز استغنا از دیگران می فرماید: آدم دین دار چون می اندیشد، آرامش بر جان او حاکم است. چون خضوع می کند، متواضع است. چون قناعت می کند، بی نیاز است. به آنچه داده شده خشنود است. چون تنهایی را برگزیده از دوستان بی نیاز است. چون هوا و هوس را رها کرده آزاد است. چون دنیا را فرو گذارده از بدی ها و گزندهای آن در امان است. چون حسادت را دور افکنده محبتش آشکار است. مردم را نمی ترساند پس از آنان نمی هراسد و به آنان تجاوز نمی کند پس از گزندشان در امان است. به هیچ چیز دل نمی بندد پس به رستگاری و کمال فضیلت دست می یابد و عافیت را به دیده بصیرت می نگرد پس کارش به پشیمانی نمی کشد. (امالی مفید، ص ۲۵، ح۴۱)

● قناعت، عامل زندگی طیب

پیامبر گرامی(ص) دست یابی به حیات طیب و زندگی پاک و سالم در دنیا و آخرت را متوقف بر عمل صالحی می داند که همان قناعت و رضایت است. ایشان در تفسیر آیه ۷۹ سوره نحل که می فرماید: «هر مؤمنی مرد یا زن کار نیکی انجام دهد، قطعا او را با زندگی پاکیزه ای، حیات می بخشیم و مسلما با آنان بهتر از آنچه انجام داده اند پاداش خواهیم داد» فرمود: زندگی پاک، یعنی قناعت و رضایت به آنچه خداوند مقدر نموده است. (نهج الفصاحه، ح ۶۹۷۲)

پس دست یابی به جامعه سالم و پاک و طیب، قناعت و رضایت مندی از خداوند است نسبت به هر چیزی که نصیب او کرده است. این قناعت همان معنای دیگر اقتصاد است؛ چرا که مصرف به میزان کفایت و نیاز، همان میانه روی و قوام و دوری از افراط و تفریطی است که حرام و ممنوع شمرده شده است. فرد و جامعه ای که به اقتصاد و میانه روی و قناعت رو آورده، از غنا برخوردار خواهد شد و نیازمند دیگران نخواهد بود. از این رو پیامبر(ص) می فرماید: من اقتصد اغناه الله و من بذّر افقره الله و من تواضع رفعه الله و من تجبر قصمه الله؛ هر کس میانه روی کند، خداوند بی نیازش سازد و هرکس ریخت و پاش نماید، خداوند نادارش کند، هر کس فروتنی پیشه کند، خداوند بلندش نماید و هر کس بزرگی کند، خداوند خردش نماید. (کافی، ج ۴، ص ۵۹، ح ۱)

امام باقر(ع) نیز در بیان نقش اقتصاد و میانه روی در رشد اقتصادی و غنا و شکوفایی اقتصاد به فرزندش امام صادق (ع) فرمودند: تو را سفارش می کنم به انجام کار خیر وسط دو کار بد تا آن دو را محو کند، امام صادق(ع) سؤال کردند چگونه چنین چیزی ممکن است؟ امام فرمودند: همانطور که قرآن می گوید مؤمنین کسانی هستند که وقتی خرج می کنند اسراف و یا تنگ گیری نمی کنند؛ چرا که اسراف و تنگ گیری هر دو بد است و میانه روی وسط آنها خوب است. (تفسیر نورالثقلین، ج ۴، ص ۷۲، ح ۸۹)

اما اگر جامعه به سمت و سوی اسراف و افراط در مصرف و تبذیر و ریخت و پاش رود یا حتی تنگ گیری کند و از انفاق و خرج کردن پرهیز نماید و به انباشت و کنز ثروت بپردازد، دچار فقر می شود؛ زیرا مصرف بهینه و مناسب و به میزان کفایت است که موجبات رشد و شکوفایی اقتصادی را فراهم می آورد و اسراف، درهای فقر را به سوی جامعه می گشاید. امام صادق(ع) درباره نقش اسراف در تحقق فقر اقتصادی در شخص و جامعه می فرماید: ان السرف یورث الفقر و ان القصد یورث الغنی؛ اسراف باعث فقر و میانه روی موجب بی نیازی می شود. (وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۸۵۲،ح ۸)

امام علی(ع) مصرف به مقدار نیاز را اسراف نمی داند و در مواردی که شخصی کالایی را در اختیار دارد که بدان نیازی نیست، خواهان صدقه دادن و نفاق آن به نیازمندان می شود تا این گونه هم دیگران در وضعیت مناسب تری قرار گیرند و هم برای آخرت خود توشه ای را فراهم آورده باشد. آن حضرت(ع) می فرماید: فدع السراف مقتصدا واذکر فی الیوم غدا و امسک من المال بقدر ضرورتک و قدم الفضل لیوم حاجتک؛ اسراف را رها کن و میانه روی در پیش گیر و امروز به یاد فردا باش و از مال به اندازه ضرورتت نگه دار و اضافی آن را برای روز نیازمندی ات در قیامت با صدقه و انفاق پیش فرست. (نهج البلاغه، نامه ۱۲)

باید توجه داشت که اسراف در هر چیزی مذموم است. اگر انسان در انفاق زیاده روی کند به گونه ای که خودش در تنگنا قرار گیرد آن هم نادرست است. از این رو خداوند به پیامبرش فرمان می دهد که نه بخیل باش و نه زیاده روی در انفاق داشته باش بلکه در انفاق راه میانه را در پیش گیر (اسراء، آیه ۹۲) اما در کارهای خیر پیشگام باش. به سخن دیگر درانفاقات مالی و کالا به گونه ای عمل کن که برایت مشکلی پیش نیاید، اما در کارهای خیر و کمک های دیگر کوتاهی نکن؛ چون هرچه بیشتر کار کنی اسراف شمرده نمی شود. امام علی(ع) عمل نیک را اسراف نمی شمارد و می فرماید: «السراف مذموم فی کل شیء الا فی افعال البر؛ اسراف در هر چیزی ناپسند است، مگر در کارهای خیر. (غرر الحکم، ج ۲، ص ۸۶، ص ۹۳۹۱) پس اگر کسی کمک بدنی و عملی از تو می خواهد در انجام آن کوتاهی نکن و این گونه کارها، اسراف شمرده نمی شود.

با نگاهی به سیره معصومان(ع) به خوبی می توان الگوهای درست مصرف را در زندگی به دست آورد به گونه ای که به دور از هرگونه افراط و تفریطی باشد. اگر بتوانیم این الگوها را به درستی شناسایی، تبیین و عمل کنیم اقتصاد شخصی و عمومی به شکل درستی درخواهد آمد و فرآیند تحقق اقتصاد مقاومتی سالم و مقوم جامعه شکل خواهد گرفت.


آخرین مقالات آفتاب

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.