نکته مثبت تغییر نخست وزیر در پاکستان

*ابراهیم طاهریان

طوفان سیاسیِ پاکستان سرانجام پس از یک هفته کشمکش میان یوسف رضا گیلانی نخست وزیر سابق و دیوان عالی پاکستان با سوگند رجا پرویز اشرف، نخست وزیر جدید پایان یافت. ساعات پایانی روز جمعه بود که اشرف توانست با ۲۱۱ رأی از سوی مجلس ملی به عنوان نخست وزیر جدید پاکستان انتخاب شود.
نگاهی به روند تحولات پاکستان(نه در یک هفتۀ گذشته بلکه) در چند ماه اخیر در سطوح خرد و کلان اینگونه می نماید که تحولات در این کشور حامل یک پیام مهم است و آن اینکه به نظر می رسد کارکرد ارتش نسبت به گذشته و در مقایسه با تاریخ ۶ دهه ای این کشور تغییر کرده و علت آن هرچه باشد، امروز دیگر نظامیان کارکردی شبیه به گذشته ندارند. دلیل و ریشه های آن یا باید تن دادن به قانون باشد و یا اینکه شاید مسائل منطقه ای و فرامنطقه ای به ترتیبی رقم خورده که از توان ارتش برای اجرای مانورهایی برابر با سوابق گذشتۀ سیاسی کاسته است.
سایر تحولات در فضای سیاسی پاکستان در سطوح خرد در این کشور قابل بررسی است. اینکه قوۀ قضائیه اجازه دارد برابر قانون نخست وزیر را خلع کند، اینطور نبوده است، این قوه مصونیت قوۀ پارلمانی صدراعظم را به دلیل مقاومت در برابر حکم سلب کرد و طبعاً این اقدام در حوزه و چهارچوب اختیارات قوۀ قضائیه نیست. از آنجایی که هر عنصر دولتی باید عضو مجلس ملی نیز باشد، سایر نقش های وی نیز تاحدی تحت تأثیر این مسئله قرار می گیرد. بدین معنا که اگر صلاحیت وی در پارلمان زیر سوال برود، طبیعتاً باقی سمت های وابسته به آن نیز از نخست وزیر گرفته می شود.

از این رو اگر پیامی که برخی از کارشناسان از فضای سیاسی پاکستان استنباط می کنند، درست باشد، اتفاق مهم اینست که امروز دیگر مثل گذشته ارتش حرف تمام کننده را در کشور نمی زند و همۀ قوا سعی می کنند در چهارچوبی که از قانون اساسی کشور فهم می کنند، عمل کنند که این تحولی جدی در پاکستان است. هرچند برای قضاوت در خصوص تبعات مثبت و یا منفی این اتفاق زود است، اما مهم آنست که مسائل منطقه ای و فرامنطقه ای به ترتیبی شکل گرفته که نقش و بازیگری ارتش را تغییر داده است. مجموعه تحولاتی که حتی باید آن را به اولین نقش آفرینی قضات نیز نسبت داد آنهم زمانی که آنها برای اولین بار وارد بازی قدرت شدند و شرایطی را فراهم کردند که زمینه های استفعفای پرویز مشرف را سبب شد. اینکه ورود قضات به بازی قدرت تا چه میزان در آرایش نیروها و یا وزن کشی ها موثر خواهد بود، شاید در مقطع فعلی چندان از اهمیت برخوردار نباشد، اما مهمترین پیام تحولات پاکستان در یک هفتۀ اخیر اینست که ارتش به تحولات اخیر ورود نکرده است تا بار دیگر این کشور شاهد روی کارآمدن حکومتی نظامی باشد. در واقع این حرکت ارتش از سه حالت خارج نیست: یا نتوانسته، یا نخواسته و یا نگذاشته اند.
نکتۀ مهم و قابل توجه دیگر اینست که حزب و دولت فعلی به لحاظ طول زمانی که توانست در ساختار قدرت باقی بماند، رکورددار است که این در تاریخ پاکستان بی سابقه است، اگر نخست وزیر جدید بتواند در ۸ ماه باقی مانده از دولت به کار خود ادامه دهد، اولین باری است که یک دورۀ انتخاباتی ۵ ساله در این کشور کامل خواهد شد.
روند تحولات داخلی پاکستان نیز از دیگر مولفه هایی است که باید آن را در نظر داشت. به جز روند برکناری گیلانی، پاکستان در دوران حاکمیت حزب مردم دو اتفاق مهم را به خود دید: اولی کشته شدن رهبر جریان افراط و دیگری نامه نگاری و درخواست یک مقام پاکستانی به مقامات آمریکایی و هشدار نسبت به بروز کودتای نظامیان در کشور بود. این بحران منجر به برکناری استعفای سفیر پاکستان در واشنگتن شد. هر کدام از این دو اتفاق می توانست همانند گذشته دست ارتش برای ورود به تحولات را بازتر کند اما ارتش باز هم ورود نکرد و در کنار آن اتفاق سومی رخ داد که از هفتۀ پیش تاکنون، پاکستان را در بحران سیاسی فرو برده بود. نکتۀ قابل توجه دیگر این بود که این اقدام دیوان عالی کشور از سوی دولت پذیرفته شده و دولت به این تصمیم گردن نهاد و حتی رد صلاحیت کاندیدای اول را نیز پذیرفت.
در نگاهی کلی به نظر می رسد تحرکات پاکستان به نوعی در چهارچوب قانون در حال تعریف است و برخلاف روندی است که در گذشته شاهد آن بودیم. اگر تحولات به همین منوال ادامه پیدا کند، به نظر می رسد که این کشور وارد فاز جدیدی شده است. هرچند که هنوز در خصوص اینکه این فاز تا چه میزان می تواند پایدار و موجب توسعه شود همچنان جای تأمل دارد، اما تنها نکتۀ مثبت این اتفاق اینست که ارتش وارد میدان نشده و این اتفاق هم برای پاکستان و هم برای منطقه مطلوب است.

*سفیر اسبق ایران در پاکستان
۴۹۲۶۳

دانلود   دانلود


خبرآنلاین

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.