جام جم آنلاین: حاکم دستنشانده سامشاه در اصفهان میخواهد پادشاهی را از آن خود کند. با طراحی پیشکار (فریدون سورانی)، خواجه نعمان تاجر بزرگ اصفهان و کدخدای کولیباد (بهروز مسروری) را به دارالحکومه دعوت کرده تا با جلب حمایت آنها، طرح خود را عملی کنند.
بعدها معلوم میشود خواجه نعمان با غرق شدن کشتیهایش در مسیر هند ورشکسته شده و کدخدای کولیباد هم آن سلحشور و جنگجویی که تصور میکردند، نیست.
سامشاه (محمود پاک نیت) در انتظار پیشواز حاکم در نزدیکی اصفهان اردو زده است و بنا به خلقیات خاصش و عادت دوران راهزنی هنوز بیاباننشینی و چادرنشینی را به کاخنشینی ترجیح میدهد و به این جهت کنار رودخانه زایندهرود اردوگاهی برایش علم میشود. او حاضر نیست وارد شهر اصفهان شود…
امرالله احمدجو پیش از این در گفتوگو با «جامجم» ویژگی شاخص «پشت کوههای بلند» را زبان اثر دانسته که متاثر از فرهنگ فولکلوریک است.
او میگوید: در زمانهای که زبان فارسی از طرف زبانهای خارجی مورد هجوم فراوان واقع شده است، من در پشت کوههای بلند سعی میکنم به واسطه مطالعه میدانی، تحقیق و علاقهمندی واقعی به اصل زبان و آشنایی با حداقلهای زبانی، ضربالمثلها و اصطلاحات عامیانه، مخاطب را به تفکر وادارم. این کارگردان مضمون اصلی پشت کوههای بلند را همانند روزی روزگاری توجه دادن جامعه به اخلاقیات معرفی میکند.
آنچه احمدجو ویژگی شاخص اثر دانسته، فولکلور بودن اثر است؛ بنابراین برای بررسی این ویژگی در اثر ابتدا لازم است مروری کوتاه داشته باشیم بر این مقوله که ادبیات عامه چیست.
Folklore، کلمهای انگلیسی و مرکب از دو جزء loreبه معنی مردم، گروه، توده و Folk به معنی دانش و فرهنگ است که در فارسی آن را به فرهنگ توده، فرهنگ عامه و دانش عوام ترجمه کردهاند. در اصطلاح به مجموعه افسانهها، داستانها، ضربالمثلها و سایر بخشهای ادبیات عامه گفته میشود.
این نوع ادبیات در واقع بازتاب زندگی اجتماعی، فرهنگی، رفتار، بینش، اندیشه، احساس، مذهب، اخلاق و اعتقادات مردم یک جامعه است.
ساختار ادبیات عامه بر دو اصل واقعگرایی و خیالپردازی استوار است که از درهم آمیختن این دو، اثر هنری دلپذیر و تازهای به وجود میآید.
درونمایه ادبیات عامه نیز اغلب برداشتها و تلقیهای ساده و بیپیرایهای از زندگی عادی و روزمره مردم است که به زبانی روان و ساده بیان میشود.
اینگونه روایات ادب عامه حاصل و بازتاب ذهن جمعی افراد جامعه است که به منظور ارائه راهکارهای مفید برای زندگی و شناساندن ارزشهای اجتماعی به اعضای جامعه پدید میآید. ادب عامه نقش آموزشی دارد و موجب استحکام رفتارهای اجتماعی میشود و اصول اخلاقی را تحکیم میکند.
ادب عامه تلاش انسانهاست در گریز از محدودیتها و ناکامیها و نابرابریها. مهمترین مشخصه یک اثر فولکلوریک، حس نوستالژی است که به دلیل زنجیره تداعیهایش با فولکلور ایجاد میکند.
به همین سبب، سرایش و خوانش یک اثر فولکلوریک نیازمند شناخت همهجانبه زبان عامه است، شناختی که گاه آنقدر علمی میشود که به پیچش میانجامد.
احمدجو پشت کوههای بلند را از این جهت فولکلوریک دانسته که از زبان عامه یا به بیان صحیحتر از گویش محلی بهره گرفته است.
تفاوت عمدهای که بین زبان و گویش وجود دارد، علاوه بر دستور زبان که جزء لاینفک زبان و وجه تمایز آن با گویش است، در وسعت جغرافیایی و به تبع آن، بار فرهنگیای است که در بر میگیرد.
در واقع باید گفت زبان صرفا به معنای کلام برای ایجاد ارتباط نیست، بلکه دیگر ابعاد ارتباطی را در برمیگیرد. گویش به دلیل محدودیت جغرافیایی که در بر میگیرد و نداشتن دستور زبانی که به آن قابلیت آموزش و یادگیری بدهد، نسبت به زبان مهجورتر و در انتقال مفاهیم فرهنگی و آموزههای اجتماعی برای عموم، الکن است.
شاید بتوان گفت این اولین ایراد به فیلمنامه سریال است. اگرچه آشنایی با گویشهای محلی دور از لطف نیست، اما وفور آن برای بینندگانی که الزاما اصفهانی نیستند، کسلکننده و در بعضی موارد نامفهوم میشود.
مبحث دیگری که در داستانهای عامه مطرح است، بیمکانی و بیزمانی است. در واقع اینگونه داستانی، زمان و مکان خاص خود را تعریف میکند.
به عنوان مثال مکانهایی چون زیر گنبد کبود، جهنم دره، عالم هپروت، کوه قاف و زمانهایی چون عهد دقیانوس، عهد بوق، عهد شاه وزوزک.
احمدجو در مصاحبهها چنین عنوان میکند که اثرش مربوط به زمان و مکان خاصی نیست. این که اشخاص به گویش و لهجه اصفهانی مکالمه میکنند و پادشاه در کنار زایندهرود اتراق کرده، بسهولت مکان اثر را معرفی میکند و اما زمان…
یکی از عناصری که در فیلم زمان را به تصویر میکشد، نوع پوشش و آرایش بازیگران است. جنس لباس، نوع طراحی و دوخت لباس ذهن بیننده را به زمان تقریبی اثر سوق میدهد. در این سریال طراحی لباس پادشاه، زیردستان و خانوادههای آنها همان تاج و ردا و سربند و قبایی است که از پادشاهان بعد از دوره صفویه رایج شده و زمان تقریبی اثر را نمایان میکند.
موسیقی سریال از تلفیق سازهای محلی با دیگر سازها، فضای دلچسبی ایجاد کرده و نمونه یک موسیقی فولکلور است، اما متاسفانه موسیقی در بیشتر سکانسها غالب به دیگر اجزای فیلم است.
باید به یاد داشت موسیقی یک ارزش افزوده است و نباید بار دراماتیک یا طنز اثر را بر دوش آن نهاد. در این سریال، کارگردان ناتوانی در بیان لحظات احساسی مختلف را با موسیقی جبران میکند.
نکته دیگر که بیان آن شاید خالی از لطف نباشد، کارگردانی در ژانر است. وقتی ژانر اثر تاریخی است، بیننده توقع دارد بیشتر نماهای لانگ ببیند. اما در این سریال بیشتر از نماهای بسته استفاده شده است و نگاه بیننده به صورت مکرر از بسته چهره یکی به بسته چهره دیگری میلغزد که این مساله چنگی به دل نمیزند، بخصوص وقتی بار هنری و بصری اثر موکول به کلام بازیگران شده باشد.
به عنوان مثال وقتی کدخدای کولیباد از جنگجویی خود میگوید به مدت طولانی بسته او، حاکم و نعمان را میبینیم. در حالی که کارگردان به جای اصرار بر نشاندن این اشخاص در تالار کاخ میتوانست آنها را در فضای بیرونی به حرکت درآورد و فضاهای باز را به تصویر بکشد و این شاید ناتوانی کارگردان در پرداخت میزانسنهای دلچسب باشد.
مطالب بالا را با مطرح کردن یک فیلم که نمونه خوبی در آثار فولکلوریک است و مخاطبان زیادی دارد، میتوان کامل کرد. «خاکستر ستاره» به کارگردانی متیو وان از آثار شاخص فولکلوریک سینمایی است.
این فیلم و فیلمهایی از این دست به ما میآموزند، اولین قدم در ساخت یک فیلم فولکلوریک، به معنای آوردن عناصری از فرهنگ عامه، حال چه فرهنگی برساخته، چه کهن، چه اختلاطی در قالب سینما، اقتباس آنها یعنی تغییر چینش تمامی عناصر آنها، به منظور قرار گرفتن در ساختار مجاز سینماست.
خاکستر ستاره، داستان پسری است از دیواری که دور شهرش کشیده شده و دنیای جن و پری را از دنیای واقعی جدا کرده به آن سو میپرد و دختری را که قبلا ستارهای بوده و اکنون به زمین سقوط کرده، میبیند و او را از دشمنانش که شامل سه جادوگر و شاهزادهای خبیث است، میرهاند و در این فرآیند عاشق او میشود و آنها تا آخر عمرشان به خوبی و خوشی زندگی میکنند.
این چکیده، داستانی فولکلوریک را بازتاب میدهد. ولی قالب سینما برای پذیرفتن این داستان نیازمند اعمال بسیاری تغییرات، است. یکی از این تغییرات، اضافه و کم کردن داستان است.
در داستان باید برای همه کاراکترها انگیزه مشخصی بیان شود و این در سینما به معنای به تصویر درآوردن بخشی از تاریخچه یا زندگی شخصیتهاست که انگیزه را میسازند.
دومین نیاز نمایشی شدن اثر است. پس پرداخت دراماتیک داستان یکی از وظایف اقتباسکننده است. در داستان جن و پری موانع بزرگ پیش روی شخصیتها اهمیت ویژهای دارند، ولی در پیرنگ فیلمنامه همچون رمان این موانع فقط بخشی از نقاط عطف فیلم را رقم میزنند.
شخصیتها در هر لحظه فیلمنامه در یک دو راهی باید تصمیمی اتخاذ کنند و مخاطب سینما همچون مخاطب داستان فولکلوریک فقط به آگاهی از خود تصمیم رضایت نمیدهد، بلکه مدیوم سینما به او نوید حضور را در فرآیند تصمیم داده است.
از همه مهمتر روایت فیلم است، یعنی توزیع دادهها به وسیله پیرنگ که در این فیلم روایت موازی برای داستان شخصیتها انتخاب شده است.
از طرفی کارگردان فیلم برای بازتاب فضای این داستان جن و پری و وفاداری به آن، کار سختی پیش روی داشته که با تمهیدات تصویری بسیار کوشیده از پس آن برآید.
طراحی لباس تلفیقی از لباسهای عهد ملکه ویکتوریا تا لباسهای شرقی است که بخوبی تعریف منطقی ذهن ما را از زمان و مکان به هم ریخته دوره زمانی خود بازتاب میدهد.
ماهیت افسانه، قصهپردازی است
احمدجو پیش از این در روزی روزگاری ـ که یکی از سریالهای موفق تلویزیون است ـ از این مساله بهره جسته بود، اما لازم به یادآوری است که در آن سریال تنها تعدادی از کاراکترها با لهجه صحبت میکردند.
تفاوت دیگر روزی روزگاری با فیلم جدید احمدجو در کنشمندی اثر است که اصل اول هر اثر دراماتیکی است. متاسفانه پشت کوههای بلند، مبتنی بر کلام است و جز کنش اصلی که قصد حاکم اصفهان برای کودتا علیه پادشاه است، کنش و اتفاق قابل ملاحظهای در آن رخ نمیدهد که باعث ترغیب بیننده شود تا سریال را دنبال کند.
همان طور که ذکر شد، یکی دیگر از ویژگیهای آثار فولکلوریک، استفاده از افسانهها، داستانها و ضربالمثلهاست.
ماهیت افسانه، قصهپردازی است؛ قصههایی که هم از واقعیت وام گرفتهاند و هم از خیال. اولین ویژگی قصههای عامهپسندی که به صورت مکتوب یا شفاهی موجود است، اتفاقاتی پی در پی است که برای قهرمان و ضد قهرمان رخ میدهد. این مساله ایجاد هیجان کرده و مخاطب را به شنیدن ترغیب میکند.
در این سریال، کنش اصلی (طمع پادشاهی) میتوانست کنشهای دیگری را که پایه و پیرو آن باشد، رقم بزند، اما اصرار بر اپیزودیک بودن سریال، حاصلی جز آشفتگی و پراکندهگویی نداشته و استفاده از ضربالمثلها و حتی بعضی دستمایههای فولکلوریک مثل جن و پری کارساز واقع نشده است.(جام جم – ضمیمه قاب کوچک)
مریم رها
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version