اردیبهشت ۱۴۰۳
ممتاز نیوز: خیانت نامی است که برای روابط خارج زناشویی بهکار میرود و اگرچه تابو و مذموم است، در طول تاریخ بشر و در هر نقطهای از جهان رخ داده است. این مذموم یا لباس رسمی پوشیده یا خارج از محدوده شرع و قانون مانده و خیانت نامیده شده است. آنچه سبب ورود فرد سوم بهزندگی مشترک اشخاص میشود موضوع بحث ما نیست آنچه قابل تامل است، این است که آیا این نوع روابط میتواند سبب جنایات و حوادث هولناکی شود که در جامعه شاهد و ناظر آن هستیم؟ آیا لزوما آنچه خیانت نامیده میشود جنایتخیز است؟
یکی از عوامل مهم اینگونه جنایتها، ناپسندبودن طلاق و خاتمهندادن به ازدواجهایی است که رضایتمندی فرد را فراهم نمیکند و از طرفی طرفین برای اصلاح یا ترمیم رابطه زناشویی مشکلدار اقدامی جدی انجام نمیدهند و از بهبود رابطه زناشویی ناامید شدهاند اما در چنین شرایطی، فشار خانواده برای ادامه زندگی مشترک، وجود فرزند یا فرزندانی که در صورت طلاق احتمال دارد دچار مشکلات جدی شوند، هراس از ناتوانی در تامین زندگی خود و فرزندان مخصوصا برای زنان، محکومشدن به بیوفایی و سنتشکنی و رفتار نابهنجار از نظر خانواده یا فرهنگ مقبول اجتماعی، سبب میشود فرد به ادامه زندگی مشترک رضایت دهد حال آنکه فشارهای روانی ناشی از چنین زندگی ناخوشایندی در درازمدت میتواند اشخاص را به جستوجوی روابط و دلخوشیهای تازه یا روابط واقعا عمیق و رضایتبخش سوق دهد که در حاشیه به حیات عاطفی فرد رنگ و بوی ارضاکنندهای بدهد.
این نوع روابط در اغلب موارد بعد از مدتزمانی به بنبست میرسد و حتی یک احساس خطر کوچک منجر به تصمیمگیری فرد به حفظ زندگی مشترک میشود، اما در مواردی این روابط حاشیهای، نابهنگام برملا و سبب انفجار هیجانات خطرناکی چه از جانب مرد و چه از جانب زن میشود. در این مواقع تلاش برای جلوگیری از برملاشدن رابطه یا برای انتقام و تنبیه فرد خاطی، تابوبودن این نوع روابط و سعی در پنهان نگهداشتن این روابط حتی در نظر فردی که خود درگیر چنین مناسبتهایی است، گاهی سبب جنایاتی میشود که قابل مقایسه با آسیبها یا جنبههای منفی این نوع روابط نیستند.
کم نشنیدهایم ماجراهای همدستی دو نفر برای کشتن شوهری که از روابط خارج زناشویی بویی برده یا اقدام به قتل همسر توسط مردی که در رابطهای دیگر است اما حاضر نیست برای خاتمهدادن به زندگی مشترک وجهه خود را نزد فرزندان یا خانواده از دست دهد و بهطور جنونآسایی قتل را چاره بیسروصدایی برای خلاصی از زندگی مشترک خود میداند. خیال میانبرزدن عرف و هنجار و قانون در میان چنین کسانی که مساعد افکار ناسالم و بیمارگونه می باشند، میتواند راه سالم طلاق را که حق هر انسانی میتواند باشد به بیراهه ناسالم حقکشی و انسانکشی منتهی کند.
وقتی آموزهها و فرهنگ و هنجارهای ما برای ممانعت از ناپایداری ازدواجها در یک جامعه، به شکل افراطی بر تحمل و گذشت از حقوق فردی پافشاری میکند، راههای غیرمستقیم و غیرشفاف و ناسالم ظهور میکنند و بدیهی است از همه اشخاصی که درگیر چنین روابطی میشوند، نمیتوان انتظار داشت بتوانند در شرایط عادی یا بحرانی تصمیم درست و منطقی بگیرند و پنهانکاری یک رابطه را به یک جنایت تبدیل نکنند. قطعا کسانی که مرتکب چنین اعمال و جنایاتی میشوند در موارد هیجانی دیگر نیز قادر به اعمال زور و خشونت می باشند. آنان احساسی و بدون شناخت واقعی نیازهای خود دست بهعمل میزنند. این موقعیت میتواند برملاشدن یک رابطه احساسی باشد یا از دستدادن کار یا حتی یک تصادف کوچک اتومبیل و هر چقدر درصد تهدید یا آسیب بیشتر باشد، فرد به همان اندازه میتواند تصمیمات آنی خشنونتبار و ناسالمی بگیرد از اینرو باید به جای همبستگی خیانت در زندگی زناشویی و جنایت، از مشخصات اشخاصی که در شرایط بحرانی میتوانند مرتکب جنایت شوند صحبت کرد که یکی از این شرایط میتواند پوشاندن خیانت خویش یا انتقام از خیانت همسر باشد.
منبع:روزنامه شرق
health Rss :salamatnews.com
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com