۰۴م آذر ،
همایش شیرخوارگان حسینی به یاد طفل شش ماهه امام حسین(ع) در آستان مقدس امامزاده حید(ع) بهبهان برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری فارس از بهبهان، در این مراسم که صبح امروز در آستان مقدس امامزاده حیدر(ع) برگزار شد، تعداد بسیار بسیاری از مادران در حالی که کودکان شیرخوار خود را در آغوش گرفته بودند، همراه با مداحیهای سوزناک در ماتم و عزای طفل شش ماهه دشت نینوا گریستند و عزاداری کردند.
جمعیت حاضر به حدی بود که تمام صحن و حیاط امامزاده حیدر(ع) مملو از مادران و کودکان شیرخوار بهبهانی بوده و مراسم به صورت بسیار باشکوهی برگزار شد.
در این ایام که علمهای سرور و سالار شهیدان در آسمان بهبهان برافراشته شده است، کودکان این شهر نیز به یاد طفل شش ماهه کربلا در همایش بزرگ شیرخوارگان حسینی این شهرستان شرکت کرده و بار دیگر ارادت خود به اهل بیت(ع) را نشان دادند.
مادرانی که فرزندان شیرخوار خود را در آغوش گرفته بودند با مداحیهایی که صحنههای آن روزگار را تداعی میکرد، خود را در آن موقعیتها دیده و به مظلومیت امام حسین(ع) و یاران وی به خصوص طفل شیرخوار آن حضرت گریسته و بر سر و سینه خود میزدند.
در هر گوشه از صحن و حیاط امامزاده حیدر(ع) که میرفتی، مادری را میدیدی که کودک خود را در آغوش گرفته با با چشمانی قرمز و پر از اشک، به یاد مظلومیت علیاصغر(ع) عزاداری میکرد.
اما شاید سخنان کوتاه این مادران در گفتوگو با خبرنگار فارس گوشهای از حالات داخلی آنها را بهتر نمایان میکند.
مادری که فرزند خویش را با حرارت و حسی متفاوت در آغوش خود گرفته بود، میگوید: برای ما دور ماندن از فرزندمان برای مدتی کوتاه با وجود نبود خطر هم بسیار سخت است اما حال میفهمم که چقدر باید ایثارگر باشی تا کودک خود را به دست مولایت بدهی تا به میدان ببرد، زیرا میدانم جدا شدن فرزند شش ماههات که به تازگی با او خوی گرفتهای چقدر سخت و جانفرسا است.
مادر دیگری که کودک خود را بر دستان خویش گرفته و با لالاییهای مداح عزاداری کرده و وی را تکان میداد نیز گفت: سخت است و گفتن از میزان آن به آسانی نیست اما حال فداکاریها و ایثارگریهای امام حسین(ع) و یاران با وفای ایشان را درک میکنم و میدانم که دشمنان آنها به معنای واقعی کلمه ناجوانمرد بودهاند که حتی به یک کودک ششماهه نیز اینگونه هجوم آوردهاند.
امروز صحنههای تلخی را نیز میبینی، مادری که کودک خود را از دست داده اما باز هم در این مراسم شرکت میکند و وقتی از او میخواهیم که سخنی بگوید، بغض و اشک و ماتم مجالی به حنجره او نمیدهد، مادری را میبینی که کودکش سه سال سن دارد اما باز هم به عشق امام حسین(ع) و طفل شیرخوارش به این مراسم آمده است.
صحنهای که دل هر بینندهای را به درد میآورد، خانمی است که فرزندی ندارد و به جای فرزند عروسکی را درست کرده و بر وی لباس سفید و پیشانیبند سبز بسته است و در حالی که سرش را به آن تکیه داده، آرام میگرید.
از حال داخلی او که میپرسی، در جواب میگوید: سالها است که ازدواج کردهام اما تاکنون خداوند من را لایق مادری ندانسته است، امروز که همه به مظلومیت شیرخواره کربلا با کودکان خود در این مراسم حاضر شدهاند، من نیز با این ساختهام آمدهام و از خداوند طلب اعطای لیاقت مادری را دارم.
اوج عزاداری مادران حاضر در این مراسم هنگامی است که گهواره خالی علیاصغر(ع) را به میان جمع میآورند، گویا آتش غم داخل آنها اوج گرفته و زبانه میگیرد.
صدای گریه و عزاداری حاضران در مراسم با گریههای معصومانه کودکان در هم آمیخته میشود و دیگر فضای غمبار مراسم، چشمی را از اشک بینصیب نمیکند.
و مداح چه زیبا میخواند:
چرا مادر نمی خوابی عزیزم
گمانم تشنه ابی
علی رود علی رود
مادر چه سر داری علی دودم علی رود
چرا مادر علی اصغر گلوی خون فشان داری
عزیزم چرا چشمان پر آب تبسم بر لبان داری علی رود
sadkhabar.ir
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com