هنرمند بدقول

جام جم آنلاین: برای رونمایی از آلبوم موسیقی یک خواننده جوان دعوت شده بودم؛ دعوتی که با اصرار زیادی از سوی مدیر برنامه این خواننده همراه بود.

چند بار تماس گرفت و درخواست کرد تا در این برنامه شرکت کنم. برایم جالب بود سری بزنم به این نشست‌ها و از نزدیک ببینم که این خوانندگان جوان که مدام در حال انتشار آلبوم هستند، چه حرفی برای گفتن می‌توانند داشته باشند.

حدود ۱۵ دقیقه دیرتر می‌روم، چون مطمئن هستم برنامه با کمی تاخیر شروع خواهد شد. وقتی می‌رسم، می‌بینم هنوز هیچ خبری از آقای خواننده نیست و هوادارانش هم منتظر ایستاده‌اند تا او از راه برسد.

نیم ساعت از زمانی که اعلام شده بود، می‌گذرد، مدیر برنامه‌های خواننده جوان سلام و عذرخواهی می‌کند و می‌گوید که او تا چند دقیقه دیگر می‌رسد. صبر می‌کنم حدود یک ساعت می‌گذرد و باز هم خبری نیست.

خواننده جوان یا در ترافیک مانده یا همین نزدیکی‌هاست. مدام همین حرف‌ها تکرار می‌شود. به این فکر می‌کنم که کاش او لااقل برای کسانی که به نام هوادار آمده‌اند و اینجا ایستاده‌اند، احترام قائل می‌شد و دست‌کم تاخیر نمی‌کرد.

تصمیم می‌گیرم بیش از این منتظر نمانم. راه می‌افتم که بیایم. باز هم مدیر برنامه می‌آید و می‌گوید: نروید. نزدیک است. همین الان می‌رسد. قبول نمی‌کنم و می‌گویم عجله دارم که لبخند می‌زند و می‌گوید: خانم خودتان بهتر از من می‌دانید هنرمندان بدقول هستند دیگر!

خداحافظی می‌کنم و می‌آیم. به تک‌تک هنرمندان بزرگ و برجسته‌ای فکر می‌کنم که قرارهایشان یک دقیقه هم تاخیر ندارد. همان‌ها که نه مدیر برنامه دارند که مدام بگوید سرشان شلوغ است و نه ذره‌ای قیافه می‌گیرند و خودشان را با آب و تاب فراوان هنرمند خطاب می‌کنند.

مسیر طولانی را قدم می‌زنم و به این فکر می‌کنم که چقدر تعریف هنرمند عوض شده است. حالا هر کس یک آلبوم دارد، هنرمند نامیده می‌شود و هنرمند هم حق دارد که بدقول باشد. هنرمندان قدیم کجا و برخی هنرمندان حالا کجا!

زینب مرتضایی‌فرد – گروه فرهنگ و هنر


jamejamonline.ir – 22 – RSS Version

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.