وقتی ۲۸ قطعه دینامیت در زیر یکی از مکانهای تهیه فیلم در هالیوود منفجر شود نمی توان آن را یک انتقام جویی ساده مثلاً بازیگر از کارگردان دانست. وقتی سلسله این اتفاقات در شهر لس آنجلس در طول سه دهه گذشته بیشتر هم شود باز هم نمی توان به رقبای سینمایی در این شهر ارتباط داد. شاید بتوان روی موضوع اصلی کتاب «داگلاس تامپسون» کمی بیشتر فکر کرد. البته بسیاری از این انفجارهای ثبت شده در پرونده های پلیس لس آنجلس مربوط به رقابت طرفهای تجاری می شود ولی به نوشته داگلاس مشکل اصلی اینجاست که این طرفهای سینمایی در حقیقت همان گروههای مافیایی هستند که در یکی از نمونه این انفجارها جک دراگنا، برای خراب کردن کار رقیب خود یک استودیو با مجموعه ای از ۲۰۰ اثر هنری را روی هوا فرستاد.
داگلاس در این کتاب با عنوان «قلب سیاه هالیوود» از وجود گروههای مافیایی خبر می دهد که در حقیقت سینمای هالیوود و فیلم‌ها و حتی بازیگران آن را کنترل می کنند. در میان تمام گروههای مافیایی که هم اکنون روی فیلمهای هالیوود پدرخوانده های بسیاری به عنوان تصمیم گیرنده دارند که می توان به شخصیتی مثل جانی روسلی اشاره کرد که قدرتش حتی در لاس وگاس هم گسترده شده است. البته پلیس بارها او را به اتهامات مختلف دستگیر کرده ولی تا کنون هیچ مدرکی از او به دست نیامده است. به گفته کسانی که سالها در هالیوود کار می کنند روسلی مردی است که هیچ سمتی در هالیوود ندارد ولی می تواند هر کسی را کارگردان کند و هر بازیگر و خواننده ای را به اوج شهرت برساند.
به نوشته داگلاس در هالیوود او را با نام مستعار «هنری کسینجر مافیا» می شناسند چرا که بیشتر قدرت او ناشی از مهارت و مدیریت دیپلماتیک او است که همه به طور غیر مستقیم از او اطاعت می کنند. یکی از چهره های مشهور که گفته می شود رابطه نزدیکی با او دارد «فرانک سیناترا» خواننده مشهور سالهای نزدیک هالیوود است که بعضی ها خود او را یکی از مقامات مافیای هالیوود خطاب می کنند. یکبار فرانسیس فورد کاپولا کارگردان مشهور هالیوود مکانی برای لوکیشن فیلمش در حومه شهر نیویورک انتخاب کرد ولی در هر بار با مشکلی مواجه شد. «دایان تاورلاسیس» طراح صحنه فیلم کاپولا بعداً گفت که به نظر می رسید در تمام مراحل کار کسی دنبال ما بود. ما قرارداد فیلمبرداری در مکانی را امضاء می کردیم ولی بعد سریع و به دلایل نامعلوم لغو می شد.
داگلاس در کتابش «جو کلبمو» را مثال می زند که یکی دیگر از اعضای مشهور خانواده پنج نفری گروههای مافیایی نیویورک است. او رئیس مافیای مدرن نیویورک بود و برای بد به تصویر کشیدن خانواده اش از فیلمبرداری فیلم کاپولا جلوگیری می کرد. به نظر می رسید کاپولا می خواست در فیلمش انتقاد شدیدی به خانواده مافیا داشته باشد. او بعداً در ملاقات غیر رسمی با کاپولا از او خواسته بود که کلمه مافیا از فیلمنامه و تمام سکانس های فیلمش حذف شود. وقتی قرار بود پدرخوانده ساخته شود همه گروههای مافیای با اعضای خانواده نیویورکی هم عقیده بودند که بالاخره بعد از سانسورهای متعددی فیلم برای اکران آماده شد.
در یکی از پرونده های اخیر پلیس فدرال آمریکا نواری از گفتگوی دو تن از اعضای این گروههای مافیایی به دست آمده که درباره استیون سیگال صحبت می کردند که ظاهراً با رفتارهای او موافق نبودند. سیگال در فیلمی با یک گروه مافیایی ملاقات می کند که این گروه را خشن و زشت معرفی می کند. او در فیلم به این گروه مافیایی، تبعیت از ادیان و سبک زندگی شرقی را پیشنهاد می کند که بعد از فیلم ظاهراً گروههای مافیایی از این کار او خوششان نمی آید و او را به بازگشت به سبک اکشن گذشته خود توصیه می کنند. به گفته پلیس گروههای مافیایی در هر فیلمی که سیگال در آن بازی می کرد حدود ۱۵۰هزار دلار از او می گرفتند که کاری با او نداشته باشند.
اکسپرس/ ۱۸ سپتامبر/ ترجمه محمد حسنلو
۶۰۶۰
دانلود
خبرآنلاین