هنگام دیدار

جام جم آنلاین: اشاره: ارزش روزه به عقیده دکتر علی‌محمد صابری، مدرس فلسفه مرکز آموزش عالی پیامبر اعظم(ع)، در اطاعت محض از فرمان الهی است.

دکتر صابری صاحب کتبی چون «حدیث عشق از دیدگاه چهار متفکر» و «سلطان عشق» و مترجم کتاب «دکارت» است. او علاوه بر تدریس فلسفه، مدرس عرفان نظری نیز است. با او درباره فضیلت و حقیقت ماه مبارک رمضان به گفت‌وگو نشستیم.

آنچه روزهای ماه رمضان را مبارک می‌سازد چیست؟ و چه چیزی سبب تفاوت وخجستگی این روزها با دیگر مواقع است؟

روزهای الهی همه شبیه به هم است و تفاوتی با هم ندارد اما در بعضی روزها اعمال خاصی وجود دارد که انجام می‌شود. این اعمال برحسب عادت نیست بلکه بر مبنای امر الهی و اطاعت از معبود است. پس تفاوت این روزها با روز‌های دیگر بر اساس مصلحت الهی و اطاعت از امر الهی است.

این مساله که در دین ما یک ماه روزه می‌گیریم و از خوردن و آشامیدن در ساعات معینی خودداری می‌کنیم، دلیل دارد که آن هم فقط نفس بندگی خداوند است. این گونه است که در بعضی روزها گرفتن روزه واجب و در بعضی روزها مثل عید فطر و عید قربان حرام است. قرآن نیز از قول حضرت ابراهیم(ع) می‌فرماید: «بگو نماز من، نیایش من، زندگی و مرگ من برای خداوند پروردگار جهانیان است.»

آنچه بر وجود انسان تاثیر دارد نفس روزه گرفتن و اطاعت از فرمان خداوند است که باعث سلوک معنوی انسان می‌شود، نه امساک از خوردن و آشامیدن. اصل روزه مبتنی است بر اطاعت از امر خداوند. که اجری هم به درجه اطاعت و این بندگی داده می‌شود.

جسم و روح انسان در اختیار خداوند است و ما برای این‌که دعوت او را لبیک گفته و بندگی او را کرده باشیم و از سفره الهی و مائده آسمانی بهره‌مند شویم روزه می‌گیریم.

روزه در معنای ظاهری آن امساک از خوردن و آشامیدن است اما در معنای عرفانی آن تمرینی است برای خودادن نفس به مبارزه با خواهش‌های نفسانی و کاهش دادن قوای حیوانی و صفای روح و در عین حال آگاهی یافتن از حال ضعفا و دردمندان.

در فلسفه و شریعت ما حکمتی برای روزه یاد شده است از جمله، افزوده شدن قدرت روح و روان و تندرستی در قبال روزه گرفتن است.

روزه باعث می‌شود تعادلی بین امیال برقرار شده و از افراط و تفریط جلوگیری شود. کسی که با اطاعت محض و فرمانبرداری از امر خداوند روزه می‌گیرد با امیال نفسانی خود مبارزه می‌کند و وسوسه نفس، تاثیر چندانی بر او نخواهد داشت. چنین شخصی شب و روز به یاد خداست و تمام قوای خود را در جهت ارتباط با خدا به کار می‌گیرد و تمام اعضای بدن خود را از مخالفت با خدا و لذت‌های دنیا مصون می‌دارد.

این روایت از رسول گرامی اسلام(ص)که شیاطین در این ماه در زنجیر هستند چه تاویلی دارد؟

آمدن ماه رمضان غنی‌ترین انگیزه برای یاد خدا و تامل در معارف دینی و شئون معنوی وجود انسان است. در روایتی پیامبر اسلام(ص)‌ فرموده‌اند: شیاطین در ماه مبارک رمضان در غل و زنجیر هستند. این در واقع به این معناست که نفس آدمی به دلیل خویشتنداری‌هایی که در این ماه می‌کند به زنجیر کشیده می‌شود و انسان به پیروی از نفس سرکش خود ادامه نمی‌دهد.

نفس و شیطان هر دو یک تن بوده‌اند

در دو صورت خویش را بنموده‌اند

خویشتنداری که انسان در این ماه انجام می‌دهد باعث می‌شود به قدرت روحانی و روانی خویش پی‌ببرد و در نتیجه می‌تواند مقاومت بیشتری در برابر شیطان نفس داشته باشد.

شب قدر که در این ماه واقع شده نیز به معنای احیا و بیدار شدن دل است نه به معنای ظاهری شب زنده‌داری. به همین دلیل یاد خدا و بیداری برای خداوند در این ماه آسان‌تر و روحبخش‌تر از سایر ایام است.

روزه هدیه‌ای است از سوی خداوند برای همه پیروان ادیان الهی که انسان بتواند با محاسبات عقلانی و تقویت روح، با سرکشی‌های نفس، عواطف و احساسات خویش و خواسته‌های نامشروعش مبارزه کند و به لطف الهی و آثار نتایج روزه پی ببرد و مطیع امر خداوند باشد. دوری از منکرات به منظور آمادگی نفس است. این جنبه از نفس در ماه رمضان کشته می‌شود، اما جنبه دیگری از نفس آماده می‌شود برای رسیدن به خدا که نفس مطمئنه انسان است. نفس مطمئنه ندای ارجعی الی ربک را که در این ماه به‌وفور شنیده می‌شود، شنیده و به آن لبیک می‌گوید. در این ماه شیاطین بیشتر از سایر اوقات از اجتماعات انسان دورند و انسان همواره می‌کوشد ارتباط خود را به واسطه دعا و نماز و خصوصا قرآن با خدا بیشتر کند.

ضرورت ترک امیال نفسانی از منظر عرفانی چیست؟ به بیان دیگر چرا باید حتی به حوائج حلال نیز «نه» گفت؟ پرسش دیگر آن است که «سر» ماه رمضان چیست؟

دلیل اصلی اطاعت از خداوند و تامین خشنودی خداست. اطاعتی محض که منوط بر خشنودی تمام و کمال خداوند است. تمام عبادت‌ها سری عرفانی دارد مانند زکات که باعث می‌شود بخشیدن مال لذتی به انسان بدهد که لذت مال‌اندوزی با آن قابل قیاس نیست یا نماز که شیخ احمد غزالی در رساله بحرالحقیقه در بحر (ربوبیت) توضیح می‌دهد که سر نماز چیست. مشاهده خدا و دیدن لطف و کرامت او و آرام شدن انسان در دامن خداوند. حج نیز اسراری دارد، مثل رفتن به سرزمین منی که نشانه پا گذاشتن روی منیت‌هاست، صفا و مروه نشان دوستی و محبت خداوند و قربانی کردن نشانه این است که اسماعیل نفس خود را قربانی کن. در مشعر و عرفات هم انسان به شعور و عرفان الهی می‌رسد. حج یک نشانه برای رسیدن به خداست.

سر ماه رمضان عبادت و بندگی خداست. عبادتی که انسان را به مقام صدق می‌رساند و محبت خداوند در دل او زیاد می‌شود. ماه رمضان ماه پوشیدن لباس بندگی خداوند و دور کردن شهوت و غضب و مسائل دنیوی است. هر چقدر صدق بیشتر باشد محبت انسان نسبت به خدا و خلق او بیشتر می‌شود.

از دیگر ویژگی‌های ماه مبارک که به حقیقت آن ارتباط دارد کدام ویژگی است و به چگونه رشدی منجر می‌شود؟

یکی دیگر از خواص ماه رمضان، وجد و بیداری انسان است و این وجد برای رسیدن به خداوند، غذای روح انسان سالک را فراهم می‌کند. در ماه رمضان ذکرهای زیادی گفته می‌شود اما ذکر لسانی و زبانی اهمیتی ندارد چرا که کسانی که با حضرت علی(ع) و امام حسین(ع) جنگیدند نیز کسانی بودند که قائم‌اللیل و صائم‌الیوم بودند یعنی شب‌زنده‌دار بودند، اما ذکر قلبی انسان کامل مانند اولیا الهی را نداشتند. این احساس قلبی ناشی از تمرکز روح در وجود انسان است که همین تمرکز، غذای معنوی روح را تامین می‌کند.

منظور از شب قدر، بیدار بودن ظاهری و خواندن قرآن و ادعیه نیست. هنگامی که انسان به سمت خداوند تمرکز بیشتری داشته باشد و با ذکر قلبی به او نزدیک شود، آن شب، شب قدر است و در این هنگام است که چشم دل آرام آرام باز می‌شود.

چشم دل باز کن که جان بینی

آنچه نادیدنی‌ست آن بینی

شب قدر به معنای احیا و زنده شدن دل انسان سالک است.

انسان در ماه رمضان با خویشتنداری‌ای که برای رسیدن به ارتباط عمیق با خداوند انجام می‌دهد به مشاهده و مکاشفه خداوند می‌رسد و در نتیجه درمی‌یابد جسم نحیف او چیزی نیست که با تکبر او را از خداوند دور کند.

هنگامی که درمی‌یابد جسم اگر مدتی بی‌خواب و خوراک باشد از پا می‌افتد، می‌فهمد چیزی که برای انسان باقی می‌ماند ایمان و یقین اوست که با روح انسان عجین است.

نفس انسان مانند اسبی سرکش است و عمل به امر خداوند باعث می‌شود نفس آرام شود و زحمتی را که انسان برای امر خداوند کشیده با لذت همراه کند.

ترک نفس و دنیا بهترین لذتی است که انسان می‌چشد.

روزه مانند شربت تلخی است که نفس را در رنج و زحمت می‌اندازد اما این رنج و زحمت برای انسان سالک نقطه اوجی است که او را به خداوند نزدیک می‌کند.

صیام در معنای عرفانی یعنی مشاهده دوست و شادی‌ای که در وقت افطار روزه‌دار را فرا می‌گیرد بیانگر همین موضوع است. افطار در معنای عوام، رهایی از گرسنگی و تشنگی است، اما افطار خواص که دل آنها محرم یار شده نشانه‌ای است برای وصال به محبوب.

خداوند می‌فرماید: اجر من برای چنین روزه‌دارانی در وقت افطار لقای من است. دیدار با دلی که نور به آن تابیده و ذکر با اخلاص گفته و اقبال مشاهده دوست را پیدا کرده و این اقبال بالاترین درجه ملکوت است و سعادت انسان سالک محسوب می‌شود.

مهدی امام‌بخش – جام‌جم


jamejamonline.ir – 22 – RSS Version

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.