۲۷ آبان iبه نقل از منبع ذکر شده، در پورتال خبری ممتاز نیوز منتشر گردیده است
آیات ۱۱۱ و ۱۱۲ سوره بقره، این نکته را iبه همه مسلمانان تعلیم مىدهد که در هیچ مورد زیر بار سخنان بى سبب نروند و هر کس ادعایى کرد، از او مطالبه سبب کنند.
به گزارش تفسیری مجله شبانه ممتاز نیوز، رقیه نامنی در وبلاگ بسیج سبزوار آورده است:
آیات ۱۱۱ و ۱۱۲ سوره بقره، این نکته را iبه همه مسلمانان تعلیم مىدهد که در هیچ مورد زیر بار سخنان بى سبب نروند و هر کس ادعایى کرد، از او مطالبه سبب کنند، و iبه این ترتیب سد تقلیدهاى کورکورانه را بشکنند و تفکر منطقى بر جامعه آنان حاکم شود.
انحصار طلبان iبهشت!
وَ قالُوا لَنْ یَدْخُلَ الْجَنَّهَ إِلاَّ مَنْ کانَ هُوداً أَوْ نَصارى تِلْکَ أَمانِیُّهُمْ قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ (۱۱۱ بقره)
و گفتند: هرگز iبه iبهشت داخل نشود مگر آنکه یهودى یا نصرانى باشد. اینها آرزوهاى آنهاست، بگو: اگر راستگویید، سبب خود را (بر این موضوع) بیاورید.
قرآن در آیه فوق اشاره iبه یکى دیگر از ادعاهاى پوچ و نابجاى گروهى از یهودیان و مسیحیان کرده و پاسخ دندانشکن iبه آنها می دهد.
معنى “امانیهم”
“امانیهم” جمع “امنیه” iبه معنى آرزویى است که انسان iبه آن نمىرسد.
البته در اینجا این مدعیان اهل کتاب یک آرزو بیشتر نداشتند و آن انحصار iبهشت iبه آنها بود، ولى از آنجا که این آرزو خود سرچشمه آرزوهاى دیگر و iبه اصطلاح داراى شاخ و برگ هاى دیگرى است iبه صورت”جمع” (امانى) ذکر شده است.
پیامهای آیه:
۱ـ غرور دینى، سبب شد تا یهود و نصارا خود را نژاد برتر و iبهشت را در انحصار خود بدانند. «إِلَّا مَنْ کانَ هُوداً أَوْ نَصارى»
۲ـ امتیازطلبى و خودبرتربینى، آرزویى خام و خیالى واهى است. «تِلْکَ أَمانِیُّهُمْ»
۳ـ ادّعاى بدون سبب محکوم است. «قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ»
۴ـ هرگونه عقیدهاى باید بر اساس سبب باشد. «قالُوا»،«قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ» قرآن، مطالب خود را با سبب بیان کرده است و از مخالفان نیز تقاضاى سبب مىکند.
نفى خوف و غم از پیروان خط توحید، سببش روشن است، چرا که آنها تنها از خدا مىترسند، و از هیچ چیز دیگر وحشت ندارند، ولى مشرکان خرافى از همه چیز ترس دارند، از گفتههاى این و آن، از فال بد زدن، از سنت هاى خرافى و از بسیار چیزهاى دیگر
براى ورود iبه iبهشت ایمان و عمل صالح لازم است
بَلى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (بقره ۱۱۲)
آرى، کسى که با اخلاص iبه خدا روى آورد و نیکوکار باشد، پس پاداش او نزد پروردگار اوست، نه ترسى بر آنهاست و نه غمگین خواهند شد.
پس از اثبات این واقعیت که آنها هیچ سببى بر این مدعى ندارند (در آیه پیش) و ادعاى انحصارى بودن iبهشت، تنها خواب و خیالى است که در سر مىپرورانند، معیار اصلى و اساسى ورود در iبهشت را iبه صورت یک قانون کلى بیان کرده است.
این آیه علّت ورود در iبهشت را، تسلیم فرمان خدا و نیکوکار بودن مىداند. یعنى iبهشت iبه ادّعا و شعار iبه کسى داده نمىشود، بلکه ایمان و عمل صالح لازم است.
خلاصه اینکه iبهشت و پاداش خداوند و نیل iبه سعادت جاودان در انحصار هیچ طایفه ای نیست، بلکه از آن کسانى است که واجد دو شرط باشند:
تسلیم
در مرحله اول تسلیم محض در مقابل فرمان حق و ترک تبعیض در احکام الهى، چنان نباشد که هر دستورى موافق منافعشان است بپذیرند و هر چه مخالف آن باشد پشت سر اندازند، آنها iبه طور کامل تسلیم حقند.
و در مرحله بعد آثار این ایمان در عمل آنها iبه صورت انجام کار نیک منعکس گردد، آنها نیکوکارند، نسبت iبه همگان و در همه برنامهها.
در حقیقت قرآن با این بیان مساله نژاد پرستى و تعصب هاى نابجا را iبه طور کلى نفى مىکند و سعادت و خوشبختى را از انحصار طایفه خاصى خارج مىآورد، ضمنا معیار رستگارى را که ایمان و عمل صالح است، مشخص مىسازد.
نکات آیه
۱ـ معنى “وجه”
جالب توجه اینکه در آیه فوق اسلام iبه “وجه” نسبت داده شده (آنها صورت خود را در برابر خدا تسلیم مىکنند) این iبه خاطر آن است که روشنترین سبب براى تسلیم در برابر چیزى آن است که انسان با همه صورت متوجه آن شود.
این احتمال نیز وجود دارد که “وجه” iبه معنى ذات بوده باشد، یعنى آنها با همه وجود خود تسلیم فرمان پروردگارند.
۲ـ معنى جمله “وَ هُوَ مُحْسِنٌ”
ذکر جمله “و هو محسن” بعد از بیان مساله تسلیم، اشاره iبه این است که تا ایمان راسخ وجود نداشته باشد، نیکوکارى iبه معنى وسیع کلمه حاصل نخواهد شد.
ضمنا این جمله نشان مىدهد که نیکوکارى براى این اشخاص با ایمان جنبه یک فعل سریعگذر ندارد، بلکه وصف آنها شده و در عمق جانشان نفوذ کرده است.
بهشت و پاداش خداوند و نیل iبه سعادت جاودان در انحصار هیچ طایفه ای نیست، بلکه از آن کسانى است که واجد دو شرط باشند: در مرحله اول تسلیم محض در مقابل فرمان حق و ترک تبعیض در احکام الهى، چنان نباشد که هر دستورى موافق منافعشان است بپذیرند و هر چه مخالف آن باشد پشت سر اندازند، آنها iبه طور کامل تسلیم حقند. و در مرحله بعد آثار این ایمان در عمل آنها iبه صورت انجام کار نیک منعکس گردد، آنها نیکوکارند، نسبت iبه همگان و در همه برنامهها
نفى خوف و غم از پیروان خط توحید، سببش روشن است، چرا که آنها تنها از خدا مىترسند، و از هیچ چیز دیگر وحشت ندارند، ولى مشرکان خرافى از همه چیز ترس دارند، از گفتههاى این و آن، از فال بد زدن، از سنت هاى خرافى و از بسیار چیزهاى دیگر.
پیامهای آیه:
۱ـ براى ورود iبه iبهشت، iبه جاى خیال و آرزو، هم تسلیم خدا بودن و ایمان داخلى لازم است و هم عمل صالح خارجى. «أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ»
۲ـ نیکوکارى باید سیرهى انسان باشد، نه iبه صورت موسمى و فصلى. «هُوَ مُحْسِنٌ»
۳ـ پاداش دادن، از شئون ربوبیّت است. «أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ»
۴ـ هر کس خالصانه روى iبه خدا آورد، هم iبهره کامل دارد «فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ» و هم از هر نوع دلهره بیمه خواهد بود. «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ»
نتیجه اینکه آیات فوق، این نکته را iبه همه مسلمانان تعلیم مىدهد که در هیچ مورد زیر بار سخنان بى سبب نروند و هر کس ادعایى کرد، از او مطالبه سبب کنند، و iبه این ترتیب سد تقلیدهاى کورکورانه را بشکنند و تفکر منطقى بر جامعه آنان حاکم شود.
باشگاه خبرنگاران
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com