وقتی ابن سینا مد می شود!

وقتی ابن سینا مد می شود!

۲۷ سال از ساخت سریال بوعلی سینا می گذرد اما هنوز خیلی از تصاویر این سریال ۱۲ قسمتی در گوشه ذهن مان حک شده است. صحنه هایی مثل فلک شدن ابن سینای نوجوان توسط استادش به خاطر اینکه از استاد سر شده بود، سکانس درمان مردی که لنگش شکسته بود به وسیله آب دادن به گاوی تشنه، قصاب شدن ابن سینا برای بریدن سر شاهزاده ای که فکر می کرد گاو است و … حتی امین تارخ ۵۹ ساله هم با وجود این همه نقش متنوع مثل شیخ حسن جوری (سربداران / محمد علی نجفی)، شوذب (معصومیت از دست رفته / داود میرباقری)، بزرگ (جراحت / محمد مهدی عسگرپور) و … همچنان برای خیلی ها، همان ابوعلی سینای سریالی است که مرحوم کیهان رهگذار در سال ۱۳۶۴ ساخت.

نقشی که هنوز آنقدر برای تارخ مهم هست که لوح گلی تیتراژ سریال را بر سر در اتاق دفترش بیاویزد. اما پخش این سریال که این بار با کیفیتی عجیب و رنگ هایی شارپ روی آنتن شبکه ای فیلم رفته است، بار دیگر این سوال را در ذهن ایجاد می کند که رمز مانایی این سریال جیست؟

سریالی که مثل سریال های پرخرج تاریخی امروزی نه ده ها میلیارد تومان خرجش شده و نه ده سال، وقت گرفته و نه در بیشتر از ۵۰ قسمت ۶۰ دقیقه ای (۳۰۰۰ دقیقه)، تدوین و جمع و جور شده است.

سریال بوعلی سینا، تقریبا دومین سریال تاریخی بعد از انقلاب و بعد از «سربداران» بود که تقریبا هم با همان تیم ساخته شد. یک سال بعد از ساخت و نمایش سریال سربداران که توسط کیهان رهگذار نوشته و محمد علی نجفی آن را کارگردانی کرده بود، ایده ساخت سریال بوعلی سینا در همایش بزرگداشت این دانشمند مطرح شد.

رهگذار ۳۶ ساله، فارغ التحصیل تئاتر دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران که مدتی قبل هم فیلمنامه فیلم سفیر (فریبرز صالح) را نوشته بود، دست به کار شد.

این بار او علاوه بر نویسندگی فیلمنامه، برای اولین و آخرین بار، کارگردانی یک اثر تلویزیونی را هم در دست گرفت. نجفی این بار به عنوان مشاور در کنارش ایستاد و بازیگرانی مثل امین تارخ، فیروز بهجت محمدی، چنگیز وثوقی، محمد ابهری، حسین محب اهری و اسماعیل محرابی که در سربداران هم بازی کرده بودند به سریال پیوستند.

ساخت موسیقی هم باز به فرهاد فخرالدینی سپرده شد. سرانجام ساخت سریال در سال ۶۴ در اقدسیه تهران کلید خوردو کار با سرعت در اصفهان و نائین پیش رفت تا این سریال ۱۲ قسمتی (کلا ۷۲۰ دقیقه) در پایان همان سال، ساخته و پخش شود. رهگذار، ۸ سال بعد از ساخت سریال بوعلی سینا در دانمارک، سکته قلبی کرد و نماند تا روزهایی را ببیند که سریالش هر چقدر زمان پیش می رود مانند قالی کرمان، ارج و قرب بیشتری پیدا می کند و ماندگارتر می شود.

● رمز اول: قصه زندگی بوعلی سینا

با وجود ساخت سریع این سریال که برای خیلی از تاریخی سازان این روزها – چه سریال و چه فیلم سینمایی – محال به نظر می رسد، به نظر می آید بوعلی سینا چند ویژگی توامان داشته که باعث ماندگاری آن شده است. یکی از آنها خود ایده اصلی است. ابوعلی سینا، دانشمند ایرانی قرن چهارم برای همه ما ایرانی ها نماد علم اندوزی و سرسختی است و اتفاقا با توجه به علاقه ای که کشورهای همسایه برای ثبت او به نام خود داشته و دارند با عرق و غرور ملی هم آمیخته شده است.

قصه زندگی بوعلی سینا هم از ویژگی های جذاب و ذاتی در این سریال بوده. ابن سینا، مردی به شدت باهوش که در میان کشمکش سلسله های غزنوی و سامانی و آل بویه قرار گرفته بود و همه دنبال جذب او بودند.

ضمن اینکه به همان نسبت که محور اصلی قصه جذاب است، به خاطر قدمت زیاد دوران بوعلی سینا که به هزار سال قبل برمی گردد، جزئیات در طول تاریخ از بین رفته ودست نویسنده در خلق فضاهای جالب باز شده مثل جست و جوی دو سرباز ترک (بهجت محمدی و ابهری) برای یافتن ابن سینا و …

● رمز دوم: امین تارخ شوخ وشنگ

ویژگی دیگر سریال توجه رهگذار به داستانک های حاشیه ای است مثل درمان های عجیب و غریب و ابداعی بوعلی سینا، کل کل سه شاهزاده سامانی و … که برای آنهایی هم که اهل تاریخ نیستند، جالب است. انتخاب بازیگران و به خصوصامین تارخ برای نقش بوعلی سینا هم از برگ های برنده سریال بوده.

بازی تارخ در این نقش تلفیقی از دانش اندوزی، شوخ و شنگ بودن و فرزی و چابکی است. تارخ با تندن و سریع حرف زدن، هم باهوشی بوعلی را نشان داده و هم سرزنده، هوشیاری و چالاکی اش را و هم دائم السفر بودن او را موجه نشان داده. این شخصیت پردازی به خصوص در مقابل شخصیت های کند و آرامی مثل ابوریحان بیرونی و پرخاشگر اما کم هوشی مثل شاهزادگان سامانی، نمود می یافت. در کنار تارخ، زوج دو سرباز ترک با بازی مرحوم بهجت محمدی و ابهری که تا پایان سریال و در پیری هم دست از تعقیب ابن سینا برنمی دارند، زوج ماندگاری اند که جالب است حتی اسمشان را هم در سریال نمی دانیم.

● رمز سوم: موسیقی خاطره انگیز

اما موسیقی سریال هم یکی از رموز ماندگاری آن است. تقریبا می شود گفت هر سریالی در ایران، ماندگار شده، موسیقی ماندگاری داشته است و خیلی ها هنوز می توانند تم موسیقایی آن را با دهانشان بزنند. سریال هایی مثل امام علی (ع)، سربداران، گرگ ها، کوچک جنگلی و … فرهاد بخرالدینی در سریال بوعلی سینا با توجه به زادگان این دانشمند که سرزمین خراسان بوده، از فضای دوتار نوازی خراسان استفاده کرده و ابیات منتسب به ابن سینا، توسط صدیق تعریف (خواننده تیتراژ سریال امام علی (ع)) را در آن گنجانده تا این بخش از سریال هم ماندگار شود. با این اوصاف سریال بوعلی سینا ولو اینکه سال ها قبل، با هزینه کم و درمانی محدود ساخته شده باشد، به واسطه علاقه و عشق سازندگانش که با هوشمندی و کاربلدی همراه شده، ماندگار شده است و می ماند حتی اگر کشورهای منطقه سریال های زیادی درباره او بسازند و حتی اگر بن کینگزلی در فیلم آلمانی مدیکوس (طبیب)، ابن سینا شود، باز هم ما تا اسم ابن سینا را بشنویم او را در قامت امین تارخ شیرازی الاصل تصور می کنیم.

● رمز چهارم : آثار باستانی

دکورهای سریال بوعلی سینا عموما بناهای واقعی آن دوران در اصفهان و ناهئین هستند که فارغ از ایرادی که می شود به ماجرای تخریب و تهدید آثار تاریخی گرفت و همینطورگفت که این بناها در آن دوران نوساز بوده اند، حس خوبی دارند.

اگرچه دکورها، لباس ها و گریم تا حدی تئاتری و اغراق آمیز است – که این نکته با توجه به شارپ و روشن شدن نسخه جدیدی که این فیلم نشان می دهد، شدیدتر هم شده – روی هم رفته این دکورهای واقعی، نیمی از راه موفقیت را برای سازندگان، رفته به حساب آورده است.


آخرین مقالات آفتاب
بازنشر: ممتازنیوز

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.