وقتی دختر بیمار ریوی با کپسول اکسیژن از ظریف و صالحی قدردانی می‌کند

گردآوری توسط گروه اخبار سیاسی سایت خبری ممتاز نیوز

وقتی دختر بیمار ریوی با کپسول اکسیژن از ظریف و صالحی قدردانی می‌کند

شاید تا امروز که این متن را می‌خوانید شما هم صحنه تاثرانگیز آن کلیپ را دیده باشید یا شاید همین لحظه یا چند روز دیگر فیلم آن به دستتان برسد. کلیپی که مربوط است به همایشی که روز پنجشنبه با عنوان همایش ملی سازمان‌های مردم نهاد حوزه سلامت با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین حسن روحانی رئیس جمهور، محمدجواد ظریف وزیر امورخارجه، علی‌اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی، حسن هاشمی وزیر بهداشت وبسیاری از مقامات دیگر برگزار شد.

شاید تا امروز که این متن را می‌خوانید شما هم صحنه تاثرانگیز آن کلیپ را دیده باشید یا شاید همین لحظه یا چند روز دیگر فیلم آن به دستتان برسد. کلیپی که مربوط است به همایشی که روز پنجشنبه با عنوان همایش ملی سازمان‌های مردم نهاد حوزه سلامت با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین حسن روحانی رئیس جمهور، محمدجواد ظریف وزیر امورخارجه، علی‌اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی، حسن هاشمی وزیر بهداشت وبسیاری از مقامات دیگر برگزار شد.

:

به گزارش سایت خبری ممتاز نیوز‌، آفتاب یزد نوشت: مطمئن باشید شما هم بادیدن آن صحنه اشک می‌ریزید، درست مثل اشکهای ظریف و صالحی… آنجا که بغض گلوی دیپلماتهای کشورمان را می‌فشارد و هق هق‌های گریه در سینه مخفی نمی‌شود….

:
ماجرا از این قرار بود که در این همایش از ظریف و صالحی برای تقدیر دعوت به عمل می‌آید بعد از صحبت‌های صالحی، به دعوت مجری دختری با شلنگ اکسیژن بر بینی و کپسول اکسیژن در دست در صحنه حاضر شد.وی که از بیماری ریوی رنج می‌برد، با گرفتن میکروفن در دست، خطاب به حضار گفت: “خواهش می‌کنم تا وقتی که شلنگ اکسیژن را از صورتم برمی‌دارم فقط چند ثانیه نفستان را در سینه حبس کنید.” وی در حالی که اشک می‌ریخت شلنگ اکسیژن را از صورتش برداشت و با صدایی لرزان گفت: “طرح تحول سلامت برای من و همه بیماران یعنی اکسیژن، یعنی درمان و زندگی.”

:
در حالی که حضوروی فضای سالن را منقلب کرده بود، شلنگ اکسیژن را مجددا بر صورت گذاشت و نفس‌زنان گفت: “آقای ظریف، آقای صالحی و آقای روحانی به خاطر امید به زندگی که به من و همه بیماران بخشیدید، از شما متشکرم.”

:
معنای گریه ها؟
اما اشک‌های ظریف و صالحی بادیدن این صحنه جاری شد وبغض جماعتی را در برگرفت درست مثل همه ماهایی که آن صحنه را در شبکه‌های اجتماعی دیدیم. مژگان خطیبی نام دختری بود که به روی سن آمد تا به نمایندگی از سازمان‌های مردم نهاد سلامت
و بیماران صعب العلاج از ظریف و صالحی تشکر کند.اما تشکر او که گونه حضاررا اینگونه ممتاز نیوز کرد خیلی حرف‌ها برای گفتن داشت.

:
گریه ظریف و صالحی و من و شما بعد ازدیدن آن صحنه، مضمونی به این معنا دارد که تحریم‌های ظالمانه چه برسر بسیاری از مردمی که از بیماری رنج می‌برند آورده…
وچه قدر ساده می‌پنداشتیم که در زمان تحریم‌ها اگر به قول برخی اشکنه بخوریم !!! همه مشکلاتمان رفع می‌شودو عده‌ای دیگر فکر می‌کردند تحریم‌ها کاغذ پاره‌ای بیش نبودند؟! و چه بسیار آنهایی که می‌گفتند برای رفع تحریم‌ها نیازی به مذاکره نیست…

:

در گیرودار این ندانم کاری‌ها و بازی‌های جناحی و سیاسی و بی‌کفایتی‌ها بود که حفظ حق هسته‌ای ایران هم در حرکت‌های روبه جلویی چون مصارف انرژی و پزشکی تحت‌الشعاع قرار گرفتند و چون ازدید نااهلان بیگانه، حق هسته‌ای ما قانونی به‌شمار نمی‌رفت از روند روبه رشدش جلوگیری شد… در جریان آن سالها، بسیاری ازمردم از قلم افتادند مثل همین بیماران ونیازهای آنها…

:
امید یا سراب؟
ولی امروز بعد از توافق، شاید با حفظ حقوق دستاوردهای هسته‌ای و امید به به کاربردن آن در مصارف پزشکی و دارویی و همین طور لغو تحریم‌هایی که به سود بیماران است…. سخن از امیدهای دوباره در دل زنده شده، به میان می‌آید… حالا آن دختر بیمارهم مثل مردم ایران لااقل شادتر و امیدوارتر از گذشته است و در این بین اشکهای صالحی و ظریف نمادی است از بار مسئولیتی که بر دوش آنها سنگینی می‌کند…

:

تقدیر از ظریف و صالحی در روز همایش ملی سازمان‌های مردم نهاد حوزه سلامت، با همه تقدیرها متفاوت بود این بار نماینده‌ای از دردهای مردم از ظریف و تیم مذاکره‌کننده قدردانی کرد که اشک همه را درآورد… حتی وزیرامورخارجه‌ای که برروی بالکن هتل کوبورگ در وین در اوج مشقت‌ها و چالش‌ها به دوربین‌ها و خبرنگاران و مذاکره‌کنندگان طرف مقابلش می‌خندید و لبخند شیوه‌ای از دیپلماسی او شده بود این بار در مقابل یک دختر هموطن لبخند از چهره اش رخت بربست و جایش را با اندوهی معنادار عوض کرد تا نشان دهد حرفهای نگفته قشری از مردم این شهر آنقدر سنگین و بهت‌آور و غم انگیز است که مرد پرقدرت دیپلماسی ایران را هم ازپای درآورد واورابه گریه بیاندازد…

:
ظریف آن زمانی که باحرف‌های آن دختر گریه می‌کرد خوب می‌دانست که برای برآورده کردن مطالبات این قشر، او و دولتمردان باید توانشان را چند برابر کنند. حرف‌های “مژگان خطیبی” حرف‌های خیلی‌ها بود… حرف‌های کسانی که خیلی وقت است حرف هایشان شنیده نشد و امروز امیدی دارند به شنیده شدن درددلهایشان تا شاید روزهای خوب آینده نه فقط برای گروهی از مردم بلکه برای همه ملت ایران باشد… ‌ای کاش که این امید در دلهای بیماران کشورمان، زنده بماند و تحقق آرزوهایشان به جای سرابی دست نیافتنی چشمه جوشان برآورده شدن بهترین بهبودی‌ها باشد.

./.

– .

ممتاز نیوز » سیاست
باز نشر: سایت خبری تحلیلی ممتاز نیوز www.momtaznews.com

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.