وقتی مرگ باعث شهرت می‌شود

وقتی مرگ باعث شهرت می شود

کتاب ها نمی میرند، هر چند خالق شان از دنیا بروند. آنها بعد از مرگ خالق به حیات شان ادامه می دهند، تکثیر می شوند و تفکر خالق شان را در جامعه منتشر می کنند. کتاب ها نمی میرند حتی اگر نویسنده قبل از مرگش آن را برای چاپ نداده باشد.

آنها می مانند در گوشه ای از خانه، آن قدر می مانند تا کسی سراغ آنها برود و برای چاپ به ناشر بدهد. خیلی از شاعران و نویسندگان را سراغ داریم که آثارشان بعد از مرگ شان منتشر شده است یا حتی نویسندگانی هستند که در زمان حیات شان کتاب هایشان فروش معمولی دارند، اما به محض این که خبر می رسد نویسنده، شاعر یا مترجمی فوت کرده است علاوه بر این که خوراک خوبی برای رسانه ها می شود، به یکباره مردم برای خرید کتاب نویسنده تازه از دست رفته صف می کشند.

شاید این موضوع به این دلیل است که رسانه ها کمک می کنند تا نامی که سالی یک بار روی خروجی ها می رفته یا در روزنامه ها منتشر می شده ناگهان طی چند روز تکرار شود و همین امر جنبه تبلیغاتی برای مخاطبان به همراه دارد.

شاید آن دسته از مخاطبانی که با نویسنده و شاعر آشنایی نداشته اند بر اثر خبرهای پشت سر هم حس عاطفی شان برانگیخته می شود و به دنبال کتاب های آن نویسنده می روند.

البته این نکته را نباید از نظر دور داشت که گاهی مخاطبان جدی که به آثار نویسنده ای علاقه ای ندارند، مرگ او هم دلیل نمی شود که برای خرید کتاب های او صف بکشند.

اما این موضوع در مورد دسته دیگری از مخاطبان صادق است. آن دسته ای که شاید نویسنده را نمی شناسند اما به دلیل خبرهای پشت سر هم طالب کتاب های او می شوند.

دسته ای از مخاطبان نیز که آثار ادبی آن شاعر و نویسنده در گذشته را دنبال می کردند، یکباره دلشان هوای خریدن کتاب های آنها را می کند.

یکی از اتفاقاتی که معمولا در ایران شاهد آن هستیم این است که بعد از مرگ یک نویسنده و شاعر بازار چاپ کتاب های آنها گرم می شود.

مثلا همین اواخر سیمین دانشور بانوی داستان نویسی ایران درگذشت. نویسنده ای که چند سال بود هر از گاهی یکی از کتاب هایش تجدید چاپ می شد، اما بلافاصله بعد از مرگ او وزارت ارشاد اعلام کرد تمام کتاب های این نویسنده را منتشر خواهد کرد و اگر کتابی هم در ارشاد مانده مجوز گرفته و منتشر می شود حتی در نمایشگاه کتاب امسال غرفه ای برای بانوی داستان نویسی ایران ترتیب دادند و به عرضه آثار او پرداختند.

مدیر انتشارات نگاه اعتقاد دارد مرگ مولف تاثیر بسیار کمی بر فروش آثار او دارد. او البته متذکر می شود که قبلا این گونه نبود، مثلا مترجمی مثل رضا سیدحسینی یا الف. بامداد کسانی هستند که مرگ شان تاثیری روی فروش آثارشان نداشته است. این دو، در زمان حیات شان نیز معروف بودند؛ اما نویسنده ای مثل بیژن نجدی بعد از مرگش معروف شد.

بیژن نجدی یکی از نویسندگان ایرانی است که نمونه واضحی بر این واقعیت است که آثارش در زمان زنده بودن منتشر نشدند، هر چند او در زمان حیاتش در میان اهالی ادبیات شهرت داشت و آثارش در مجله های تخصصی ادبی منتشر می شد، اما او دوست داشت در انزوا و تنهایی خود بماند.

از این رو تا پنجاه سالگی اثری از خودش به صورت کتاب منتشر نکرد؛ اگرچه می توانست کارهایش را در قالب مجموعه های شعر و داستان به دست مخاطبان برساند.

بیشتر کارهای نجدی بعد از فوت زود هنگامش منتشر شد؛ دو مجموعه داستان به نام های «دوباره از همان خیابان ها»، «یوزپلنگانی که با من دویده اند» و دو مجموعه شعر «خواهران این تابستان»و «گزیده ادبیات معاصر» آثاری هستند که بعد از مرگ او از سوی خانواده اش منتشر شدند و او را تبدیل به نویسنده ای شاخص در میان مخاطبان فارسی زبان تبدیل کرد.

نیما یوشیج ، پدر شعری نوی فارسی نیز از جمله شاعرانی بود که در دهه خود میان اهالی ادبیات چهر ه ای شناخته شده بود و با انتشار شعر «افسانه» در یکی از مجلات شهرتی برای خود دست و پا کرد؛ اما شعرهای او بیشتر در مجلات آن زمان منتشر می شد و خود او به غیر از یک کتاب در زمان حیاتش اثری منتشر نکرد.

در سال ۱۳۳۹ با نظارت زنده یاد دکتر محمد معین که نیما پیش از مرگش وی را به عنوان سرپرست آثارش انتخاب کرده بود، «افسانه و بخشی از رباعیات» نیما منتشر شد، اما گرفتاری های لغت نامه و سایر کارهای پژوهشی معین بعلاوه مرگ زودهنگامش، فرصت چندانی را برای انتشار سایر آثار نیما به وی نداد، از این رو زنده یاد سیروس طاهباز با همکاری شراگیم یوشیج ـ فرزند نیما ـ سایر آثار نیما را اندک اندک منتشر کردند.

نکته: در چند سال اخیر خیلی مواقع نویسنده یا شاعر یا مولف کتاب وقتی فوت کرده، ناشران اقدام به توزیع کتاب های آنها کرده اند یا اگر کتابی در انتشاراتی داشته است، زودتر چاپش کرده اند. چون فوت نویسندگان فرصتی تجاری به وجود می آورد که ناشران نمی خواهند عقب بمانند

برگزیده شعرهای نیما یوشیج (۱۳۴۲)، ماخ اولا (۱۳۴۴)، شعر من (۱۳۴۵)، شهر شب، شهر صبح و ناقوس (۱۳۴۶)، تعریف و تبصره و یادداشت های دیگر (۱۳۴۸)، قلم اندار و آهو و پرنده ها (۱۳۴۹)، توکایی در قفس، دنیا، خانه من است (۵۰ نامه از نیما یوشیج)، نامه های نیما به همسرش عالیه، فریادهای دیگر و عنکبوت رنگ و مجموعه داستان کندوهای شکسته (۱۳۵۰)، کشتی توفان(۵۰ نامه دیگر از نیما یوشیج)، ارزش احساسات و پنج مقاله در شعر و نمایش، آب در خوابگه مورچگان (مجموعه ۴۲۰ رباعی) و حرف های همسایه (۱۳۵۱)، مانلی و خانه سریویلی (۱۳۵۲)، ستاره ای در زمین (دربردارنده چند نامه) (۱۳۵۴)، نامه ها از مجموعه آثار نیمایوشیج (۱۳۶۸) و برگزیده اشعار و یادداشت های روزانه (۱۳۶۹) همه آثاری است که بعد از فوت نیما یوشیج منتشر شده است.

رییس دانایی مدیر انتشارات نگاه به نکته دیگری درباره فراگیر شدن انتشار کتاب های نویسندگان یا شاعران بعد از مرگشان اشاره دارد و آن هم کیفیت آثار این نویسندگان و شاعران است و یادآور می شود: «اگر نویسنده ای کتابش ارزش ادبی نداشته باشد خیلی در فروش کتاب هایش بعد از مرگ او تاثیری نمی گذارد. ممکن است مخاطبان کتاب های او را برای مدتی بخرند، اما بعدها به گردونه فراموشی سپرده می شود.»

غلامرضا بروسان، شاعر مشهدی که چند سال پیش جایزه شعر خبرنگاران را برای کتاب «یک بسته سیگار در تبعید» از آن خود کرد و از آن زمان در میان اهالی ادبیات شناخته شد، سال گذشته در یک تصادف رانندگی همراه خانواده اش درگذشت.

بعد از آن بود که آثار این شاعر تجدید چاپ و کتاب گزیده شعر خراسان با نام «اسب ها روسری نمی بندند» که بیش از ۶۰۰ صفحه است و شعرهای ۵۰ شاعر خراسانی را در برمی گیرد، منتشر شد.

همچنین کتاب «در آب ها دری باز شد» شامل شعرهای منتشرنشده این شاعر نیز از سوی نشر مروارید مراحل چاپ را می گذراند.

علیرضا بهرامی، شاعر و روزنامه نگار می گوید: «واقعیت این است اگر در چند سال اخیر مرور ذهنی داشته باشیم، متوجه می شویم که خیلی مواقع نویسنده یا شاعر یا مولف کتاب وقتی فوت کرده، ناشران اقدام به توزیع کتاب های آنها کرده اند یا اگر کتابی در انتشاراتی داشته است، زودتر چاپش کرده اند که این نشان دهنده این است که فوت نویسندگان فرصتی تجاری به وجود می آورد که ناشران نمی خواهند عقب بمانند. اما در چند سال اخیر بعضی اتفاقات و حاشیه ها نیز باعث شده کتاب های نویسندگان و شاعرانی که معروف نبودند، چاپ شود.»

وی دلیل اقبال به کتاب های نویسندگان و شاعران بعد از مرگشان را به یک دلیل عمده می داند و توضیح می دهد: «یک دلیلش این است که خبر مرگ باعث شهرت می شود و به خاطر ارزش های خبری، مرگ یک نویسنده در رسانه ها منتشر می شود و در مورد آنها که مشهور هستند، شهرت مضاعف ایجاد می کند و اگر مشهور نیستند هم مرگ باعث شهرتشان می شود. مثلا غلامرضا بروسان یکی از نمونه هایی بود که شهرت فراگیر در میان اهالی ادبیات نداشت، ولی مرگش موجب شهرتش شد و باعث گردید کتابش به چاپ برسد.»

حسین پناهی، بازیگر و شاعر نیز در دوران حیاتش بیشتر به عنوان بازیگر شناخته شده بود، هر چند در زمان حیاتش آلبوم سروده هایش با صدای خودش و همچنین چند کتاب از او منتشر شد، اما بعد از مرگ او بود که چند کتاب و انتشار دو سی دی از دکلمه هایش با نام «راه با رفیق» در سال ۹۰ منتشر شد.

بهرامی دلیل این موضوع را ایجاد حس عاطفی از شنیدن خبر مرگ یک نویسنده یا شاعر در میان مخاطبان می داند و اظهار می کند که بعد از مرگ حسین پناهی حس عاطفی مردم به او بیشتر می شد یا حس عاطفی شان به پوپک گلدره بعد از مرگش بیشتر می شود، یا درگذشت بروسان همراه خانواده اش باعث شد وقتی مردم خبر را خوانده بودند، حس عاطفی در آنها ایجاد شود و این حس باعث مراجعه به آثارشان می شود.

از سوی دیگر او اعتقاد دارد وقتی یک شاعر و نویسنده فوت می شود با خیلی ها درباره شان مصاحبه می شود که بسیاری از آنها چهره های مورد اعتماد مردم هستند که به تعریف و تمجید و حتی مبالغه در مورد فرد درگذشته می پردازند و این حس اعتمادی در مخاطبان ایجاد می کند که چه شاعر توانایی بود و بیشتر به سمت آثارش می روند. البته وقتی این نویسندگان و شاعران زنده اند همان افراد شاید حاضر نباشند که درباره شان حرف بزنند و این عاملی می شود که جنبه تبلیغی برای آن فرد ایجاد می کند.

شاید هم یک دلیل استقبال و چاپ گسترده آثار اهالی قلم بعد از مرگشان این است که از قدیم می گویند ایرانی ها مرده پرست هستند.

وقتی یکی از دنیا می رود حتی آنها که تا قبل از مرگ، دشمنش بودند به یکباره دشمنی ها به کناری می رود و چه رثاهایی که در سوگ از دسته رفته سر داده نمی شود.

همان آدم می شود عزیز کرده جماعتی، شاید این موضوع را بتوان به دنیای ادبیات هم تسری داد که تا اهل قلمی از دنیا می رود، کتاب هایی که از او دست ناشران مانده و در چاپشان تعلل صورت می گرفته، منتشر می شود. حتی آن کتاب هایی که تجدید چاپ نمی شد، بازچاپ می شود و مخاطبان هم در بازار دنبال کتاب هایشان می گردند.


آخرین مقالات آفتاب

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.