پاستیل ؛یک اختراع اتفاقی قبل از جنگ جهانی دوم!

طعم، رنگ ظاهری متفاوت و عجیب؛ این مشخصه اصلی خوراکی پرطرفداری به اسم پاستیل است؛ خوراکی شگفت انگیزی که به خاطر شکل و شمایل ویژه اش به نظر می رسد که بیشتر مناسب کودکان باشد اما به طرز باور نکردنی میان جوانان و بزرگسالان هم طرفدار دارد و بزرگ ترها هم خیلی وقت بدشان نمی آید یکی از آبنبات های ژله ای و لاستیکی را با رنگ ها و طعم های مختلف در دهان بگذارند و برای لحظاتی به دنیای شاد بچه ها سفر کنند. نکته جالب اینجاست که طرفداران پرو پاقرص پاستیل معتقدند که این خوراکی خوشمزه حتی از تنباکو هم اعتیاد آورتر است و کمتر کسی می تواند در برابر وسوسه خوردن آن خودداری کند! اما فکر می کنید این پاستیل ها واقعا چه چیزی دارند که اینقدر محبوب شده اند؟ از کجا آمده اند و اولین پاستیل ها چطور ساخته شده اند؟

هاربیو؛ خالق اولین پاستیل جهان
شاید مشهورترین نوع پاستیل، پاستیل خرسی باشد، تکه‌ای ژلاتین طعم‌دار که با رنگ خوراکی همراه شده و پاستیل‌هایی یک سانتی‌متری و خوشمزه به شکل خرسی به وجود آورده، بهتر است بدانید که شروع تاریخچه پاستیل با تولد همین خرس‌های کوچک و رنگارنگ آغاز می‌شود. اگر شما چای کیسه‌ای را با لیپتون می‌شناسید و قهوه فوری را با نسکافه، باید بدانید که پاستیل هم با خرس‌های هاریبو شناخته می‌شود و اما داستان تولد این خرس‌های خوشمزه و بند انگشتی چیست؟

سال ۱۹۲۰ بود که یک کارگر ساده کارخانه آب‌نبات‌سازی در شهر بن آلمان به نام «هانس ریگل»‌تصمیم عجیبی گرفت او زمانی که به استخدام این کارخانه درآمد دستمزد بخور و نمیری داشت برای همین همیشه ایده را‌ه‌اندازی کسب و کاری برای خودش را در سر داشت تا مزد زحمت‌هایش مستقیم بر سر سفره خودش بیاید و مجبور نباشد آن را با کارفرما تقسیم کند در آن زمان آبنبات‌ طرفداران زیاد بین‌المللی داشت و هانس که تنها تخصص قنادی و شیرینی‌پزی بود بالاخره تصمیم گرفت از کارخانه جدا شده و شرکت آبنبات‌سازی خودش را تأسیس کند تنها کارمند او همسرش و تنها دارایی‌اش یک کیسه شکر یک تخته مرمری یک کتری یک اجاق و یک وردنه بود و البته کوله‌باری از تجربه که در محل کار قبلی‌اش کسب کرده بود و هیچ سرمایه دیگری نداشت هانس به همراه همسرش گرترود هر روز در آشپزخانه‌شان آبنبات‌های رنگی تولید می کردند و بعد سوار بر دوچرخه آنها را به شهر برده و می‌فروختند چیزی نگذشت که آبنبات‌های دست‌ساز هانس به محبوبیت رسید و او نام هاربیو را برای محصولات خانگی‌اش که برگفته از اسم خودش بود انتخاب کرد. روز به روز آبنبات‌های هاریبو طرفداران بیشتری پیدا می‌کرد و طی دو سال هانس موفق شد سرمایه اندکی جمع کند بعد از دو سال تصمیم گرفت برای رونق بخشیدن به کسب و کارش با تولید کنندگان بزرگ وارد رقابت شود به دنبال ترفند جدیدی بود که متوجه شد نوعی آبنبات میوه‌ای محبوبیت خاصی بین افراد جامعه دارد برای همین تصمیم گرفت دستی در تولید آبنبات هم ببرد. اما برای قوام بیشتر آبنبات‌هایش به طور اتفاقی از ژلاتین هم استفاده کرد مواد لازم دستور ساخت بسیار ساده بود کمی ژلاتین، رنگ خوراکی، شکر و طعم میوه‌ اما چیزی که آبنبات‌های ژلاتینی او را از دیگر آبنبات‌ها متمایز می‌کرد شکل و ظاهر شان بود او در تولید محصول جدید اول از همه ظاهرشان بود او در تولید محصول جدید اول از همه به کودکان فکر کرد تا پیش از این آبنبات‌ها به شکل گرد و ساده تولید می‌شدند ولی هانس با توجه به علاقه و تمایلات کودکان ایده تولید آبنبات‌های ژلاتینی به شکل خرس به ذهنش رسید. او و همسرش مواد را پس از حرارت دادن در قالب‌های کوچکی به شکل خرس ریختند و بعد از خنک شدن آنها را از قالب جدا کردند نتیجه کار خیلی هیجان‌انگیز بود و ژلاتین موجود در مواد باعث شده بود تا آبنبات‌های جدید به ظاهر سفت کمی نرم و چسبنده باشند هانس و گرترود تعداد زیادی خرس‌های کوچک و رنگی درست کردند که طعم خوبی هم داشت ایده ابتدایی تولید آبنبات‌های ژلاتینی به شکل خرس نه تنها باعث شد تا این محصول شهرت جهانی پیدا کند بلکه ریگل‌ها با همین خرس‌های ژله‌ای ثروت هنگفتی به دست آوردند، خرس‌های آن زمان کمی لاغرتر و درازتر از خرس‌های کوچک و تپل امروزی بودند اما همان‌ها هم خیلی زود بین بچه‌های شهر بن محبوب شدند و هیچ کودکی نبود که عاشق خرس‌های هاریبو نباشد و هر از گاهی آنها را از پدر و مادرش نخواهد.
فراز و نشیب‌ در کارخانه هاریبو
خرس‌های ژلاتینی هاریبو شهرت و ثروت زیادی برای خانواده ریگل‌ها به همراه داشتند، طوری که تجارت دو نفره آنها در سال ۱۹۳۰ منجر به تأسیس یک کارخانه بزرگ با ۱۶۰ پرسنل شد تا پیش از این همسر هانس ریگل همچنان از دوچرخه‌ برای توزیع و تحویل بسته‌های محصولات استفاده می‌کرد ولی با تاسیس کارخانه و بالا رفتن نرخ فروش آنها اولین ماشینشان را هم خریداری کردند و پخش خرس‌های ژلاتینی با دوچرخه به دست فراموشی سپرده شد با این ماشین آنها موفق شدند محصولاتشان را در سراسر آلمان توزیع کنند و همین باعث شد شهرت بیشتری پیدا کنند برای معرفی این پاستیل‌های خرسی آنها دست به دامن تبلیغات شدند و اولین شعار تبلیغاتی‌شان هم این چنین معرفی شد «هاریبو هم کودکان را خوشحال می‌کند هم بزرگ‌ترها را»
حالا دیگر کوچک و بزرگ در آلمان خرس‌های ژلاتینی هاریبو را می‌شناختند و آنها به یکی از تنقلات محبوب و پرطرفدار بین افراد تمام جامعه تبدیل شده بودند تا پیش از آغاز جنگ جهانی دوم تعداد کارکنان کارخانه هاریبو به ۴۰۰ نفر سید و روزانه ۱۰ تن پاستیل و آبنبات، تدارک مواد اولیه روز به روز سخت‌تر می‌شد و در نتیجه تولید هم کاهش پیدا کرد و این یعنی افت ناگهانی و شدید شرکت درست در حالی که به سمت اوج می‌رفت. با پایان جنگ تنها به تعداد انگشتان یک دست کارگر در کارخانه باقی مانده بود و حتی برای مدت کوتاهی تولید متوقف هم شد در این اوضاع نابسامان خرس‌های هاریبو پدر خود را هم از دست داده‌اند و هانس ریگل در سن ۵۲ سالگی از دنیا رفت و این در شرایطی بود که هر دو پسر خانواده هم جزوو اسرای جنگی در زندان به سر می‌بردند اما گر ترود همسر هانس دست از تلاش برنداشت و سعی کرد کارخانه را سر پا نگه دارد تا سال ۱۹۴۶ که هر دو پسر خانواده ریگل با عزم بازسازی دوباره کارخانه از زندان بیرون آمدند هانز پسر بزرگ خانواده یک بازرگان خلاق و دارای مدرک دکترای اقتصاد بود و پل هم پسر کوچک خانواده در زمیه فناوری و تولید آبنبات و پاستیل استعداد خاصی داشت با تلاش‌های این دو برادر بار دیگر کارخانه پا گرفت و ظرف ۴ سال تعداد کارگران به هزار نفر رسید و آنها دوباره تولید را از سر گرفته و سرمایه از دست رفته را به دست آوردند و کارخانه‌ هاریبو بر تمام رقیبان خرده و کوچک خود پیروز شده و دنیای پاستیل را در دست گرفت.
خرس‌های هاریبو دنیا را فتح کردند
با وجود آن‌که اولین خرس‌ هاریبو در سال ۱۹۲۲ پا به دنیا گذاشت و محبوب شد اما سال‌ها طور کشید تا به کشورهای دیگر راه پیدا کند. پسران هانس بعد از اطمینان از بازار و تقاضای مردم خرس‌های خود را برای اولین بار در سال ۱۹۸۲ به آمریکا بردند. دانش‌آموزان آمریکایی اولین کسانی بودند که سر کلاس‌های زبان آلمانی با خرس‌های ژلاتینی هاریبو آشنا شدند و با راه‌اندازی خط تولید پاستیل‌های هاریبو در آمریکا این محصول خوردنی و خوشمزه خیلی زود در این کشور هم طرفدار پیدا کرد سال‌های بعد کارخانه هاریبو دفتر خود را در کشورها دیگر اروپایی مثل فرانسه، انگلیس، بلژیک، سوئد، اتریش و… راه اندازی کرد و رفته رفته پاستیل بین‌المللی شد، شهرت این خوراکی وسوسه‌انگیز و ژله‌ای چنان سریع در آمریکا گسترش یافت که حتی کمپانی دیزنی شخصیت آمریکایی یکی از کارتون‌هایش را در سال ۱۹۸۵ از میان این خرس‌های ژله‌ای و فنری که در آمریکا به خرس طلایی معروف شده بودند انتخاب کرد، این کارتون با نام «ماجراهای خرس‌های ژله‌ای» در ۶۵ قسمت ساخته شد و درست مانند خود پاتیل‌ها محبوبیت خاصی پیدا کرد.
رقابت تولد پاستیل‌های رنگارنگ
پاتسیل خیلی زود خودش را در دل کوچک و بزرگ در اقصی نقاط جهان جا کرد و چنان محبوبیتی پیدا کرد که تولیدکنندگان دیگر هم به سراغ این تجارت رفتند. کمپانی «ژلی بلی» اولین کمپانی آمریکایی بود که در سال ۱۹۸۳ پاستیل تولید کرد، اما خلاقیت چندانی به خرج نداد و پاستیل به همان شکل خرسی به زندگی خود ادامه داد تا اینکه همان سال یک کمپانی آلمانی به نام «ترولی» شخصیت جدیدی به دنیای پاستیلی اضافه کرد. ترولی قصد داشت پاستیلی بسازد که برای بچه‌ها جدید باشد و برای والدینشان کمی شوک‌آور، برای همین ایده ساخت کرم‌های خاکی به ذهن بازاریابان این کمپانی رسید و این چنین بود که پاستیل به شکل کرم خاکی وارد بازار شد، این پاستیل نه تنها چندش‌آور نبود بلکه با استقبال خیلی زیادی هم روبه‌رو شد و باعث شد انواع دیگر پاستیل هم تولید شوند. پاستیل نوشابه‌ای، پاستیل قورباغه‌ای و حلقه‌های ژله‌ای از دیگر انواع پاستیل‌ها هستند که به مرور وارد خط تولید کمپانی‌ها شدند. رفته‌رفته طعم‌ها و شکل‌های جدیدی به انواع پاستیل‌ها اضافه شدند و پاستیل به عنوان یک خوراکی بی‌نظیر تمام دنیا را فتح کرد. امروزه اگرچه انواع و اقسام پاستیل و محصولات متنوع از این قبیل توسط کمپانی‌های مختلف در سراسر دنیا تولید می‌شود اما همچنان در سراسر دنیا خرس‌های ژله‌ای هاریبو حرف اول را می‌زنند و خیلی‌ها پاستیل را با قیافه خرس های ایستاده هاریبو می‌شناسند. هاریبو همچنان با سرپرستی پسران هانس ریگل روزانه بیش از ۸۰ میلیون خرس کوچک برای توزیع جهانی تولید می‌کند. کسی نمی‌داند اگر بلند پروازی‌های آقای هانس ریگل پدر نبود و او به دنبال زندگی بهتر و مستقل تر از کارخانه جدا نمی‌شد و به دنبال کسب و کار خودش نمی‌رفت و اگر سماجت‌های پسران او برای حفظ کارخانه نبود چند سال دیگر طول می‌کشید تا پاستیل اختراع شود!
پاستیل‌های عجیب و غریب
پاستیل‌ها اگرچه در وهله اول برای کودکان ساخته شدند. اما رفته‌رفته به دنیای برزگسال‌ها هم پا گذاشتند و صنعت پاتسیل‌سازی کمی دگرگون شد. امروزه پاتسیل‌های عجیب و غریبی در بازار یافت می‌شود که گاهی برای بچه‌ها چندان خوشایند نیستند و تولید آنها با اعتراض گروه‌های مختلف روبه‌رو شده،گاهی هم بزرگ‌ترها از پاستیل به عنوان وسیله‌ای برای خلق هنر استفاده می کنند. بد نیست در ادامه عجیب‌ترین و جالب‌ترین مخلوقات پاستیلی را برای شما معرفی کنیم.
آجرک‌های پاستیلی
آجرک‌های پاستیلی ایده خلاقانه دیگری بود که یک طراح خلاق آمریکایی آن را به اجرا درآورد. او دو ایده هیجان‌انگیز برای کودکان یعنی لگوسازی و پاستیل را با هم ترکیب کرده و آجرک‌های پاستیلی‌اش را تولید کرد و از این راه درآمد خوبی هم به دست آورد. قالب کار او همان لگوهای قدیمی و محبوب میان بچه‌ها بودند. با این آجرک‌های ژلاتینی و سوار کردن آنها روی هم کودکان می‌توانند هرچه که دوست دارند از خانه گرفته تا هواپیما یا کشتی بسازند و بعد نوش‌جان کنند.
پاستیل‌های زشت
پاستیل حیوانات تصادفی و له شده و پاستیل موش مرده شاید از غیرمعمول‌ترین و زشت‌ترین پاستیل‌ها باشند که حتی نگاه کردن به آنها حس بدی به آدم می‌دهد. پاستیل حیوانات تصادفی را اولین‌بار یک کمپانی آلمانی به نام فرانکفورت کندی تولید کرد. اینها حیواناتی هستند که در تصادفات جاده‌ای له شده‌اند و حتی نقش و نگار لاستیک ماشین‌ها هم بر پشت آنها دیده می‌شود و چشم و چالشان هم از حدقه بیرون زده شده. اما موش مرده پاستیل زشت دیگری است که به شکل موشی تولید شده که در تله گیر افتاده و کشته شده است، مسلماً این موش مرده به خاطر نمایش خونی که ازسر و کله‌اش بیرون زده چندان خوشایند کودکان نیست و حتی بزرگ‌ترها هم رغبتی به جویدن آن ندارند.
پاستیل‌های غول پیکر
تولیدکنندگان پاستیل گاهی با شیطنت ایده‌های جالبی ارائه داده‌اند و یکی از این ایده‌ها تولید پاستیل‌های غول پیکر است. پاستیل جمجمه یکی از این پاستیل‌هاست که در ابعاد واقعی و به شکل جمجمه انسان ساخته و با ۱۱ طعم و رنگ مختلف عرضه شده، البته تنها به افرادی بالای ۱۸ سال و به قیمت ۳۵ دلار به فروش می‌رسد. از آنجا که هیچ جمجمه‌ای بدون مغز نیست! پس بعد از پاستیل جمجمه پاستیل مغز انسان هم در ابعاد بزرگ تولید شد. این مغز پاستیلی تقریباً ۳ کیلوگرم وزن دارد و یکی از عجیب‌ترین پاستیل‌های تولید شده تاکنون است. احتمالاً تجربه خوردن یک مغز شیرین ۳ کیلویی با طعم آدامس تجربه جالبی خواهد بود. کرم‌های خاکی غول پیکر نیز در لیست این پاستیل‌های عظیم‌الجثه قرار دارند. این کرم‌ها ۶۶ سانتی‌متر طول و نزدیک به ۴ سانتی‌متر قطر دارند. وزن هر کدام بیش از یک کیلوگرم است و تنها با پرداخت ۲۸ دلار می‌توانید یکی از این کرم‌های غول‌پیکر و چندش‌آور را تهیه کرده و سر میز پذیرایی بگذارید. اما خرس‌های هاریبو را نباید فراموش کرد، شرکت‌ هاریبو برای عقب نماندن از این رقابت هم سال ۲۰۰۳ خرس‌های خود را در وزن دو کیلو ‌و نیم با سه طعم آناناسی، شاتوتی و آدامسی وارد بازار کرده و هر کدام را به قیمت ۳۰ دلار به فروش رساند.
لوسترهای پاستیلی
لوسترهای پاستیلی از دیگر هنرنمایی‌های هنرمندان با پاستیل است. یک طراح آرژانتینی به نام جولیو با کمک پاستیل‌های خرسی هاریبو لوسترهای بی‌نظیر و خوشمزه‌ای می‌سازد. یکی از آثار هنری اولوستر کروی شکلی است که در ساخت آن بیش از ۵۰۰۰ قطعه پاستیل خرسی به کار برده شده. این لوستر ۲۳ کیلوگرم وزن دارد و قطر آن ۷۹ سانتی‌متر است. هنرنمایی دیگر اولوستری پاستیلی شاهانه است که یک مترو۱۴ سانتی‌متر ارتفاع دارد و با لامپ‌های ۵۰ واتی روشن می‌شود. به گفته او سخت‌ترین کار هنگام ساخت لوسترها مقاومت در برابر خوردن پاستیل‌ها بوده و او بارها و بارها به پاستیل‌های رنگارنگی که جلوی خود جمع کرده بود ناخنک زده تا بالاخره بعد از هفته‌ها تلاش موفق شده این لوسترها را بسازد. عمر این لوسترها ۱۰ سال تخمین زده شده و البته این در صورتی است که کسی به آنها ناخنک نزند و آنها را نخورد.
۴۵۲۸۲

دانلود   دانلود


خبرآنلاین

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.