۱۹م اسفند ،
۴۰ روز پس از گفت و گوی پرویز پرستویی با خبر آنلاین (اینجا)، مهدی کریمی تهیه کننده فیلم «آژانس شیشهای» به صحبتهای این بازیگر واکنش نشان داد. (اینجا)
پس از انتشار یافتن صحبتهای کریمی به سراغ پرستویی رفتیم تا نظر او را در مورد حرفهای کریمی جویا شویم. پرستویی با تاکید بر این مطلب که اگر در مورد نقشهایم صحبتی به میان نمیآمد، هیچ پاسخی به حرفهای این تهیه کننده نمی دادم، افزود:« پس از این نیز هیچ جوابی به صحبت های بعدی ایشان نخواهم داد.»
متن کامل صحبتهای پرستویی بدین شرح است:
«امیدوارم که خداوند مرا ببخشد، چون قصدم تخریب شخصیت و اهانت نیست، و در این مقطع از زمان که تن سینمای مظلوم ما از ترکشهای ریز و درشت و جورواجورزخمی است، نمیخواهم بیش از این مورد شماتت مخاطبان قرار بگیرم، ولی ناچارم که بگویم، همچنان پای حرفهایی که در ۹ بهمن ماه سال ۹۱ در خبرآنلاین بر علیه این تهیه کننده زدم، هستم، و بعد از این هم دیگر هیچ جوابی نخواهم داد و امیدواورم همه کسانی که این مطالب را میخوانند، مرا ببخشند، چون قصدم جوابیه نبود.
اما ناگزیرم از نقشهایم دفاع کنم. نمیگویم برادر عزیز آقای مهدی کریمی چون شما برادر من نیستید، نمیگویم همکار محترم، چون همکار خوبی نبودید، اما قابل توجه شما به اصطلاح تهیه کننده سینما، بگویم من برای تمام نقشهایم احترام قائلم؛ چرا که معرفت و گذشت را از حاج کاظمها و جواد کولیها و رضا فتحعلیها و رضا مارمولکها یاد گرفتم.
۱- حاج کاظم به من یاد داد که حق گرفتنی است و حق مظلومان را باید گرفت و من تا آخر فیلمبرداری «آژانس شیشهای» از شما پول نگرفتم.
۲- جواد کولی و رضا فتحعلی به من معرفت و گذشت را یاد دادند؛ چرا که در فیلم «روبان قرمز» به پیشنهاد آقای حاتمیکیا، به شما اولتیماتوم دادم که چون قراردادم تمام شده و ۴۵ روز هم اضافه بر قراردادم، پای کار ایستادهام، و چون قرار است به فیلم «شوخی» همایون اسعدیان ملحق شوم، اگر پول مرا ندهید، به تهران باز خواهم گشت. و شما به قشم آمدید و پول بنده را دادید، اما فردای همان روز وقتی از «سربیلی» به قشم -در محل اسکان خود- برگشتم، دیدم تمام گروه در لابی ۲۲ واحده قشم نشستهاند و مسئول مهمانسرا به آنها به خاطر چک برگشتی شما کلید نمیدهد، دوباره به شما زنگ زدم بیائید چکی که به من دادهاید را بگیرید و با مهمانسرا تسویه حساب کنید تا کلید بچهها را بدهند، و این کار انجام شد.
۳- رضا مارمولکی که از دیوار راست با لا میرفت با ملبس شدن به لباس روحانیت، آن منبر و لباس را درک کرده، متنبه شده و به کمک مردم شتافت و مسیر زندگی خود را عوض کرد.
النهایه کلیه نقشهایی که تا به حال بازی کردهام به من یاد دادهاند که مسیر انسانی را طی کنم و هنوز هم به انتهای مسیر نرسیدهام و در تلاشم، ولی ظاهرا این فیلمها که شما ساختهاید، فقط برایتان فیلم بوده و هیچ تاثیری در زندگی شما نگذاشته، پس قضاوت را به اهلش میسپارم.
۵۷۵۷
خبرآنلاین
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com