پدر،ما رنگ همیم بام تو و آسمان من

۲۸ آبان ،

هر ستاره از آسمانت صدا زد هر زخمی بر تنم را، چه بسیارزیبا بود بام من که راه کهکشانم پر ستاره بود امشب…

باشگاه خبرنگاران:
آسمان سرخ می گشت از ناسزاهای کفار،از طعنه های کودکان شامی از هر چه بود در آن وقت و می گذشت وقت و نمی گذشت بر دنیا…

آهسته ترین ناله لگد بود جوابش، در آغوش کشیده پدرش را نه تنش ، بلکه تنها سر شاه عالمین را، دختر شاه دین بود تنها از این بودنش، پای زخمی، لب عطشان، سری پر ز سنگ و نیزه مانده بر جای…

بزنند یا نزنند بکشند یا نکشند فرقی ندارد، طاقت سختی هر درد سرش را دارد، شهر را یک تنه با گریه به هم می ریزد، نوه فاطمه هستش، جگرش را دارد،
او نگوید چه شده چون خبرش در راه است، نگران هم نشوید همسفرش را دارد./ل
یادداشتی از مهدی محسنی


باشگاه خبرنگاران
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.