اردیبهشت ۱۴۰۳
ممتاز نیوز : در آستانه روز جهانی پیشگیری از خودکشی رئیس مرکز تحقیقات پزشکیقانونی اعلام کرد که، در سال قبل، ۳۶۴۰ خودکشی در کشور روی داده که از این تعداد دو هزار و ۵۳۰ نفر مرد و یک هزار و ۱۱۰ نفر زن بودهاند.
به گزارش ممتاز نیوز به نقل از روزنامه تهران امروز ؛ طبق آخرین آمار سازمان جهانی بهداشت (WHO)، روزانه نزدیک به ۳۰۰۰ نفر بهطور متوسط در جهان دست به خودکشی میزنند. در حقیقت هر سال حدود یک میلیون نفر در جهان بر اثر اقدام به خودکشی جان خود را از دست میدهند. موضوعی که به نگرانی بسیاری از متخصصان علوم اجتماعی تبدیل شده است.
باید از حد شعار و نمایش خارج شویم
دکتر فرید براتی سده در مورد آمار خودکشی در ایران به تهران امروز میگوید: نرخ خودکشی در کشور ما همطراز با نرخهای جهانی است، یا حتی از بعضی کشورها پایینتر هم هست. این روانشناس برجسته در ادامه با بیان اینکه خودکشی یک واقعیت اجتماعی است که در همه عصرها و جوامع رخ میدهد میگوید: حدود ۶۰-۷۰ درصد از خودکشیها ناشی از مشکلات روانشناختی و اختلالات روانی است. پس این نشان میدهد که باید نگاه جدیتری به سلامت روان جامعه داشته باشیم.
وی با اشاره به آمار این اتفاق در استانهای مختلف، میافزاید: در کشور ما خودکشی در مناطق مختلف فراز و فرود دارد. این آمار در بعضی استانها بیشتر از نرخ ملی است. دربارهٔ سبب اصلی این موضوع هم در یک منطقه یا استان باید تحقیق شود. زیرا ما تحقیقات کافی و جامعی در این مورد نداریم که بتوانیم نتیجه گیری اساسی و درستی از آن داشته باشیم. این آماری که از طرف پزشکیقانونی انتشار یافته یک آمار خام است.
به گفته دکتر براتی، در جوامعی که هنجارهای اجتماعی، قواعد، اصول و ارزشها بهم میریزد و تغییرات ناگهانی در آن به وجود میآید، امکان افزایش نرخ خودکشی بسیار میشود.
این روانشناس، در مورد راههای کاهش این معضل میگوید: خودکشی یک مسئله آسیبزا و پدیدهای اجتماعی است که به راحتی نمیتوان با یک راهحل ساده میزان آن را کاهش داد. چون یکی از مشکلاتی که در جامعه ما وجود دارد نوع نگرش اشتباه کل جامعه به بهداشت روانی و رواشناختی است. به طور مثال این موضوع از قبلها در جامعه ما وجود داشته که وقتی به یک نفر پیشنهاد رفتن به مشاوره، روانشناس یا مددکار را میدهیم به سرعت واکنش نشان داده میگوید که مگر من دیوانهام.
بنابراین باید این انگ که به مشاوره، روانشناس و روانشناسی زده میشود، از بین برود. این کار سازمانها نیست، رسانههای مکتوب، تصویری و دیگر رسانهها باید در اینباره فعالیت گسترده و آموزش و اطلاعرسانی درستی انجام دهند. درگذشته سازمان صداوسیما در این بخش فعالیت خوبی داشت، سریال و تله فیلمهای خوبی میساخت، اما امروزه دیگر از این برنامههای خوب در سازمان صداوسیما خبری نیست.
وی در ادامه ایران را با دیگر کشورهای در حال توسعه یا توسعه یافته مقایسه میکند و میافزاید: طرز تفکر و نوع نگرشی که در جامعه وجود دارد سبب شده حتی اشخاصی که به مشاوره یا مراکز مددکاری مراجعه میکنند نیز دیرتر از حد معمول این اقدام را بکنند. در کشورهای خارجی، بخشی به نام مداخله در بحران وجود دارد. آنها با تیمهای آتشنشانی، امداد و نجات و نیروهای پلیس بهطور جدی در بحران خودکشی مداخله میکنند. اما متاسفانه در ایران چنین وضعیتی وجود ندارد. وقتی که سخن از مشکل داشتن یک فرد به میان میآید تفاوت بسیاری با خودکشی آن دارد.
وقتی میگوییم کسی به مرحله خودکشی رسیده است باید سریع اقدام کرد. در ایران جایی برای زمان بحران وجود ندارد که هموطنانمان با آن تماس بگیرند. در حال حاضر خدمات اجتماعی با تلفن ۱۴۸ خدمات میدهد. اما در صورت تماس حدود ۱۰ الی ۲۰ دقیقه در نوبت میمانید تا به اپراتور وصل شوید، در صورتی که باید یک تلفن عملیاتی وجود داشته باشد که سریع وارد عمل شود. در این مورد باید از حد شعار و نمایش خارج شویم.
دکتر محمد زاهدیاصل-مددکار اجتماعی و استاد دانشگاه علامه طباطبایی- نیز در این رابطه میگوید: بیش از نیمی از اشخاصی که دست به خودکشی میزنند، در رده سنی جوان می باشند که به شکلهای مختلف به خود آسیب میزنند.
وی به نظریات روانشناسی نیز اشاره کرده و میافزاید: از نظر روانشناسی کسانی که دست به خودکشی میزنند دچار بحران روحی و روانی می باشند که به بنبست روحی رسیدهاند. این را مددکاران باور ندارند. مجموعهای از عواملی وجود دارند که عرصه را به حدی برای انسان تنگ میکند که او تنها راه نجات یا فرار خود را از زیر این بار سنگین، قتل نفس میبیند.
او میگوید:مجموعهای از عوامل مانند اقتصادی، روانی، اجتماعی، جسمانی و فرهنگی انسان را به بنبست میرساند. بعضا به مواردی برخورد میکنیم که یک بیماری مزمن آنقدر استیصال ایجاد میکند که مریض خود را از این مصیبتی که دامنگیرش شده خلاص کند و با این کار به تبعات و اثرات گرفتاری خود که دیگران را هم درگیر کرده پایان میدهد یا فشارهای اقتصادی او را به بنبستی میرساند که نمیتواند پاسخگوی مسئولیتهای خودش باشد، فرار از مسئولیت و مشکل را ترجیح میدهد و در نهایت به این جمعبندی غلط میرسد که نبودن مرا راحت میکند یا با مرگ من اطرافیانم هم راحت میشوند.
دکتر زاهدیاصل در ادامه میافزاید: در این راستا همه مجریان در حوزه اجرا و علما در دانشگاه باید به ریشههای اصلی این معضل اجتماعی دست پیدا کنند. مشکلی که داریم این است که مجریان میگویند دانشگاهیها تحقیق خود را بکنند، ما هم کار خود را انجام میدهیم. در نهایت تحقیقات دانشگاهیان ویترین مدیران را مزین میکند. اگر این دو گروه با هم همدلی و همراهی داشته باشند قطعا در این زمینه به عنوان یک مسئله اجتماعی موثر خواهد بود. وی با اشاره به آمار منتشره از سوی پزشکیقانونی میگوید: برای جامعه ما تکاندهنده است که ۲۸٫۲ درصد خودکشیها بین ۱۸ تا ۲۴ سال و ۲۲٫۲ درصد بین ۳۰ تا ۳۲ سال است. باید یک دغدغه جدی و تلاش همه جانبه برای رها کردن جوانها از مسیر ناامیدی از آینده بین همه اشخاص جامعه شکل گیرد.
این مددکار اجتماعی با اشاره به اینکه در حال حاضر هر سه وزارتخانه جوانان را سرپرست اداره میکند و فاقد وزیر می باشند، میگوید: از نمایندگان مجلس میپرسم چرا نباید طوری هماهنگ باشیم که سازمان ورزش و جوانان، آموزش و پرورش، علوم و تحقیقات که در حوزه جوانان فعالیت دارند طوری اداره شوند که در بستر تشکیل زندگی، اشتغال و تحصیل جوانان کمک آنها باشند.
در ریشهیابی خودکشی قطعا نداشتن راهنما، دلسوز یا منبعی که جوانان برای تخلیه روانی به آن مراجعه کنند از اصلیترین متغیرها می باشند. انتظار این است که در نظام اسلامی هر کسی که مستقیم یا غیرمستقیم در این امر دخیل است دست به دست یکدیگر داده تا انشاءالله این آمار کاهش پیدا کند. این را هم نباید از یاد برد که این آمار را هرگز نمیتوان به صفر رساند.
health Rss :salamatnews.com
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com