چرا به دیپلمات انقلابی رای نمیدهم؟

۱- دکتر سعید جلیلی، جوانی گمنام که شش سال پیش دبیر شورای عالی امنیت ملی شد و از همان زمان بود که موضع گیری های شجاعانه اش در موضوع هسته ای دل ملت ایران را شاد می کرد.

با آغاز رایزنی های معمول ریاست جمهوری افرادی برای نامزدی این پست داوطلب شدند و نام عده ای هم در رسانه های برای این مساله مطرح شد. دکتر جلیلی نیز که در ابتدا بسیار قاطع دعوت ها را رد کرده بود سر انجام و در ساعات پایانی ثبت نام به گفته خود تصمیم به کاندیداتوری گرفت و پا به این عرصه گذاشت.

۲- اما نکته ی قابل تامل آنجاست که بخشی از دوستان انقلابی و جوان و پرشور ما به ناگاه با ابراز خشنودی از حضور این دیپلمات انقلابی تمام قد در مقام دفاع از وی در این انتخابات بر آمدند، این عزیزان به گونه ای برخورد می کنند که گویی وضعیت کشور و شرایط حاضر به گونه ای است که قطعا هر انسان مذهبی، انقلابی،عاقلی باید به ایشان رای دهد و از ایشان حمایت کند، اما من با تمام علاقه ای که به ایشان به عنوان یک کارگزار خدوم نظام دارم، به ایشان رای نمی دهم. اما چرا؟

۳- یادگرفته ایم که برای رای دادن باید حجت شرعی داشته باشیم. من هرچه که با خود می اندیشم حجت شرعی برای رای دادن به دکتر جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری نمی یابم، از نظر من موضوع بسیار روشن است، حجت شرعی از ارزیابی کارنامه و عملکرد افراد به دست می آید. یک نفر کارنامه ای مشخص از دکتر جلیلی به من نشان دهد تا من به این حجت برسم که ایشان قادر است مسائل گوناگون کشور را از کشاورزی و بانکداری و اقتصاد و صنعت گرفته تا آموزش و پروش و آموزش عالی و حوزه سلامت و …. اداره کند. جالب اینجاست که خود ایشان هم در معرفی خود،از ارائه چنین کارنامه ای عاجز بود زیرا اساسا سابقه فعالیت های ایشان،حوزه ای محدود را شامل می شود.

۴- از کارنامه و سابقه اجرایی که بگذریم طبیعی است رئیس جمهور کشور باید برنامه ای برای اداره حوزه های متعدد کشور داشته باشد، ممکن است بگویید برنامه های پنج ساله در کشور وجود دارد دیگر به برنامه ای نیاز نیست. بله، درست است اما مهم راه رسیدن به اهداف برنامه است که به نوع نگاه مجریان برمی گردد اینجاست که نیازمند یک برنامه اجرایی هستیم، از شما می پرسم کسی که تا روز آخر ثبت نام به گفته خودش تصمیمی برای حضور نداشت چه برنامه ای می تواند داشته باشد؟ و اثبات این ادعا جایی است که در تبلیغات ها و سخنرانی ها ایشان به بیان جملاتی بسیار کلی اکتفا می کنند واز ورود به حوزه ها عاجز هستند. برای مثال این که اقتصاد کشور باید اسلامی اداره شود این را من هم می گویم، برخی از استادان ما در دانشگاه هم می گویند اما آیا همه ما مناسب برای رئیس جمهور شدن هستیم؟

قطعا نه، بلکه از رئیس جمهور انتظار می رود که چگونگی کار را بداند و بگوید و ایشان نه گفته است و نه می داند.

۵- از کارنامه و برنامه و دید جامع و کلان به مسایل کشور که ساده انگارانه بگذریم، به تیم اجرایی، تیم سیاست گذاری و تیم تصمیم سازی می رسیم.

می گویند یکی از سختی های کار احمدی نژاد این بود که وقتی پا در پاستور گذاشت خودش بود و کتش!!! و چه سختی ها کشید تا تیم مورد نظر و هماهنگ با خود را یافت. دقیقا به همین خاطر هم بود که به اندازه سه کابینه وزیر آورد و برد، ۹۰ استاندار منصوب کرد و چیز هایی که شما بهتر از من می دانید و سر انجام بعد از شش سال به تیم مورد نظر خود رسید که همان اسفندیار رحیم مشایی بود و یارانش….

این خطر هم اکنون سعید جلیلی را نیز تهدید می کند؛ نه من که قرار است انتخاب کنم می دانم که همکاران سعید جلیلی چه کسانی هستند تا قضاوت کنم و نه حتی خودش. البته این روز ها اسامی از استادان دانشگاه را می شنویم که نود درصد ناشناخته اند و من باز ترسم از این است که به اعتبار کسی مثل محمد خوش چهره به کسی شبیه احمدی نژاد رای بدهیم و محمد خوش چهره فقط چند روز بعد از آغاز دولت بفهمد که نظراتش با فرد مورد حمایتش یکی نبوده و ما بمانیم و رایی که سوخت.

۶- گفتمان انقلاب اسلامی مطلب بسیار کلیدی است که دوستاران این دیپلمات بر ان تکیه دارند! و دقیقا مشکل همین جاست.

متاسفانه در سال های اخیر تصویری کاریکاتوری از واژه ای به نام گفتمان انقلاب اسلامی ایجاد شده است. حرف هایی می زنیم و نام آن را گفتمان انقلاب گذاشته ایم که خودمان هم بعضا متوجه آن نمی شویم و وقتی هم می خواهیم آن را ساده کنیم می شود گفتمان سوم تیر!!!!

اگر امام گفت توجه به محرومین و اگر حضرت آقا تاکید بر اصلاح الگوی مصرف، اقتصاد مقاومتی و… دارند معنی اش این نیست که همه با هم صد بار تکرار کنیم و بعد از هم تعریف کنیم که ما انقلابی هستیم. اتفاقا معنی اش این است که اقتصاد کشور با مدیریتی مشخص و با برنامه روی پای خود بایستد و به خارج محتاج نباشد، یعنی نرخ ارز بالا نرود یعنی بیکاری نباشد، یعنی در علم پیشرفت کنیم، یعنی تولید رونق داشته باشد یعنی از تولید یک پراید عاجز نباشیم. یعنی یک مدیریت اجرایی توانمند که باعث اقتدار و آبروی ایران شود.

نه اینکه آمار فقر و بیکاری و طلاق و اعتیاد در کشور بالا برود و ما خوشحال باشیم که در مسیر گفتمان انقلاب هستیم، گفتمان انقلاب یعنی کار، نه تکرار حرف های امام و نوشتن کتاب و مقاله که تمدن

چیست ؟ و پیشرفت کجاست؟ وماباید به تعالی برسیم نه توسعه، و گفتن این چنین سخنانی. به خدا که گفتمان انقلاب رسیدن به این موارد است نه گفتن و نرسیدن! و به خدا که برادر این دیپلمات انقلابی، یعنی وحید جلیلی بسیار زیبا تر و بهتر این حرف ها را سخنرانی می کند، پس لابد ما باید به او رای دهیم چون انقلابی تر است!!!!! ای کاش نامزد می شد….

۷- یک نگاهی به دور و بر خود کنید. هشت سال است که به همه دشنام می دهیم و انگ می زنیم، به یکی می گوییم ساکت فتنه بودی به یکی می گوییم باند بازی کردی، به یکی می گوییم تکنوکراتی، به یکی می گوییم ولایت مدار نیستی و عده زیادی را هم از دایره نظام خارج کرده ایم چون با افراد نام برده شده در بالا دشمن نیستند!!!!

همه بزرگان را فراموش کرده ایم و مانده اند عده ای تازه به دوران رسیده که جز فحاشی کار دیگری از دستشان بر نمی آید. کسانی که در طول انقلاب افراطی چپ و راست بوده اند و هیچ گاه در مسیر عقلانیت پا نگذاشته اند و خط ثابتی در سیاست نداشته اند و اکنون خود را ولایت مدار می خوانند و دیگران را ساکت فتنه و سیاست باز.

آنها به صراحت خط اصیل انقلاب را جمع محدود دوستانشان می دانند و به خدا که مشی حضرت آقا چنین نبوده است.

من امروز می بینم که امثال رسایی و کوچک زاده و حسینیان و …. از اطرافیان دکتر جوان، کم تجربه، انقلابی ما هستند و اگر تاکنون حجتی بر رای دادن پیدا نکردم الان حجتی دارم بر تلاش برای رای نیاوردن این برادر انقلابی که اگر بگذارند می تواند سربازی باشد برای امام.

۸- مطلب بسیار است. از شنیده ها در باره این دیپلمات انقلابی گذشتم که آن هم البته داستانی دارد نگران کننده، به انتخاب احساسی و عاطفی اشاره ای نکردم که دلم از دست دوستانم خون است. و بسیاری موارد دیگر را فاکتور گرفتم و در تعجبم چنین مواد ساده ای چگونه از چشم برخی دور مانده است که این چنین گریبان چاک می دهند برای چیزی که نمی دانند دقیقا چه خواهد بود در آینده…

۹- همیشه از برخی از دوستانی که به من خرده می گیرند که چرا برای جلیلی کار نمی کنی یک سوال می پرسم، از شما هم می پرسم:

فقط نیم ساعت راجع به جلیلی حرف بزنید! اینکه کیست؟ تا حالا کجا بوده؟ قصد دارد چه بکند؟ چه سابقه ای دارد؟ و به کمک چه کسانی کشور را اداره می کند؟

فقط نیم ساعت! جلو آینه بایستید و از او بگویید و از کارهایش، اگر توانستید جز چند زمینه محدود و جز چند مورد کلی مطلبی یگویید،من تمام حرف هایم را پس می گیرم.

و سوال آخر اینکه چگونه به کسی اعتماد کنیم که نمی دانیم چه خواهد کرد؟ این چه حجت شرعی است من نمی دانم!

نوشته چرا به دیپلمات انقلابی رای نمیدهم؟ اولین بار در ممتازنیوز، پورتال جامع آموزشی اطلاع رسانی کشور ، مجله اینترنتی ، خبر ، ورزش ،تکنولوژِی News,Sport پدیدار شد.

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.