او طولانی ترین روز زندگی اش را ۹ ماه قبل از به دنیا آمدنش می داند و می گوید همه چیز داشت به خوبی پیش می رفت تا روزی که به دنیا آمدم. بقایی ادبیات، شعر، موسیقی، سینما و عکس را به خاطر این که زایش و آفرینش دارند ستایش می کند و می گوید می توان به خاطر هر چیز پاک به خاک افتاد و سجده کرد.
او طولانی ترین روز زندگی اش را ۹ ماه قبل از به دنیا آمدنش می داند و می گوید همه چیز داشت به خوبی پیش می رفت تا روزی که به دنیا آمدم. بقایی ادبیات، شعر، موسیقی، سینما و عکس را به خاطر این که زایش و آفرینش دارند ستایش می کند و می گوید می توان به خاطر هر چیز پاک به خاک افتاد و سجده کرد.
او امروز حالش خوب است، اگرچه زلزله آذربایجان این اواخر اساسی «تکان»ش داده و خاطرات تلخ زلزله رودبار و بم را به یادش آورده است. طبع شاعرانه و رقت ادبیاتی اش درست همانند فیلم هایش هستند و سؤال ها را به سبک خودش پاسخ می دهد. می گوید به تاریخ دیگر اعتباری نیست مگر این که تاریخ پرداز را به خوبی بشناسید و محل درآمدش را بدانید وگرنه بیشتر تاریخ را حاکمان می نویسند.
ترجیع بند صحبت هایش نیز این است که: اهل گیلانم، من رود می خوانم، دریا ترانه بر لب، با آب های خشمگین رود سپیدم … «هامون» خشک امروز تلخی بغض فرداست. «آباده» گیوه های مرا می روبد و «سمنان» نان جهان مرا لقمه ای پر از خوبی است و «گشت» گاه من از دشت های بی نهایت «کاسپین» عبور خواهد کرد. من خردک کودکی از اهل ایرانم.
ممتازنیوز/momtaznews.com