چگونه یک طالع بین به یک پیامبر آخرالزمان تبدیل می‌شود؟

 آدامز می نویسد علم نمی تواند همه پدیده ها را توضیح دهد چراکه به این مسئله اعتقاد دارد که دنیای پیرامون ما تنها با حس های پنجگانه قابل توضیح می باشند و فراتر از آن نیاز به علمی ماورایی است. حتی تجربه های شخصی اشخاص نیز توسط علم قابل توضیح نیست و به عبارت کلی تمام علوم قدرت شکل دهی دنیا را ندارند و حتی در مسائل و مشکلات زندگی روزانه نیز عاجز می مانند.

«استفان گرسون» استاد دانشگاه و کارشناس تاریخ و فرهنگ فرانسه در کتاب تازه خود بر اساس مطالعات گسترده اش دربارهٔ نوستراداموس با توجه به گذشت تاریخ تعیین شده از سوی وی برای پایان جهان داستان زندگی وی را تعریف می کند و سعی می کند با کنار هم چیدن حوادث تاریخی و سرگذشت این ستاره شناس و طالع بین دربار آن زمان فرانسه نتیجه گیری معقولی به دست دهد. وی سعی می کند نوستراداموس را با توجه به شرایط علمی آن زمان فرانسه و گسترش محدود علوم توضیح دهد و مثل عنوان کتابش بگوید که «چگونه یک طالع بین عصر رنسانس تبدیل به یک پیامبر آخرالزمان می گردد».

وی نقشه ای جامع از شرایط اجتماعی و فرهنگی آن زمان فرانسه ارائه می کند که خواننده با مطالعه آن به خوبی درک می کند که چگونه کلمات لغزنده و بی ثبات شخصی می تواند تبدیل به عقایدی در میان عامه مردم شود. وی در سال ۱۵۰۳ متولد شد و در رشته های علوم انسانی و پزشکی تحصیل کرد. تسلط وی به چند زبان او را در نظریه پردازی های مختلف متبحر کرد.

سفرهای بی شمارش به سراسر اروپا و تحصیل در علم گیاهان و رشته پزشکی و کار برای مداوای مبتلایان به طاعون از وی شخصی محترم در دربار فرانسه آن زمان ساخت. نکته جالب در رشته های پزشکی آن زمان این بود که رشته ستاره شناسی یکی از بخش های اصلی مداوای بیماران در آن زمان بود. اگر بیماری خوب نمی شد او را به طالع بد منسوب می کردند و اگر خوب می شد شخص مداوا کننده تبدیل به یک قدیس و پیشگو می شد. ظاهراً مداوای بسیاری از بیماران توسط نوستراداموس زمینه ورود او به دربار کاترین دی مدیکیس ملکه مادر فرانسه را در سالهای اواسط قرن شانزدهم میلادی فراهم کرد. در سال ۱۵۵۵ او آغاز به انتشار یافتن مجموعه کتابهایی با عنوان «پیشگویی ها» کرد که تقریباً در تمام آنها آینده بشر را سیاه و همراه با بدبختی و جنگ پیش بینی کرده بود ولی مشخص نکرده بود که این رودخانه های خون چه زمان و کجا رخ می دهد. استفاده از زبان شعر و تمثیل این ابهامات را در آن زمان توجیه می کرد.

وقتی اولین کتابهای وی انتشار یافت دو سال از مرگ نوسترادام قبل بود و حتی نامش نیز با نوستراداموس انتشار یافت و کم کم اتفاقاتی رخ داد که شبیه به پیشگویی های وی بودند. کلمات لغزنده نوستراداموس در اوضاع پریشان هر روز مردم آن روزگار اروپا دهان به دهان به عقاید چسبناکی تبدیل می شد. گرسون در فصول بعد کتابش از بیوگرافی نوستراداموس به بخت و اقبال این طالع بین فرانسوی در شرایط فرهنگی آن زمان اروپا اشاره می کند که چگونه مردم ساده این کلمات را به پیشگویی تبدیل کردند که شاید خود او نیز اینقدر به پیشگویی هایش خو‌ش‌بین نبوده باشد. انقلاب کبیر فرانسه و تلاش مردم برای آزادی و تساوی در مقابل طبقه اشراف شرایط مضاعفی برای بیشتر شدن طرفداران نوستراداموس فراهم کرد. جنگ جهانی دوم زمانی بود که کلمات و شعرهای نوستراداموس دیگر به باور بعضی مردم تبدیل شده بود و همین قشر از مردم بودند که از او پیامبری پیشگو در کتابهای بعد از این سالهای جنگ ساختند.
 

گرسون بعد از ارائه توضیحات بسیاری دربارهٔ تشابه کلی حوادث تاریخی با شعرهای نوستراداموس عقیده خود را اینگونه عنوان می کند که محصول منطق و علم می تواند مثل جنگ جهانی دنیا را نابود کند ولی هیچ وقت نمی تواند چیزی را توضیح یا پیش بینی کند و حتی دربارهٔ زندگی روزمره و فردا نیز ناتوان است. وی در نتیجه گیری خود بزرگ شمردن نوستراداموس را تراژدی عنوان می کند که تنها در یک شرایط هرج و مرج و تفکر پیش پا افتاده اهمیت پیدا می کند. به عقیده وی در سالهای اوایل قرن ۲۱ و با این همه منطق و پیشرفت علم کلمه ای به نام نوستراداموس تنها ابزار دست حکومت های مدرن و سنتی برای تخریب دین و ترویج عقاید جنون و ایجاد سوءظن شدید می تواند قابل توجیه باشد.

هرچند گرسون در کتابش نبوغ علمی نوستراداموس را انکار نمی کند ولی همانطور که هنری آدامز می نویسد علم نمی تواند زمان بسیاری به مسائل پیرامون خود توضیح دهد، او نیز بر همین نظر معتقد است و می گوید: سلاح اتمی، آلودگی، و مقاومت دارویی همه این آفت ها، جزئی از کشفیات علم می باشند که صلاحیت علم را برای توضیح مسائل فرابشری و پیشگویی از بین می برد. ولی با این وجود علم از بین نمی رود و همچنین نیروی بین علم و تجربه نیز تا ابد زنده خواهد بود و تا زمانی که کلمات بی ثبات پیشگوهای اینچنینی وجود داشته باشد می توان پیش بینی کرد که همچنان که نیروی کنجکاوی همراه با بحران و گیجی بشر وجود داشته ظهور نوستراداموس های دیگر محتمل خواهد بود…

واشنگتن پست/ ۶ ژانویه/ترجمه محمد حسنلو

۶۰۶۰

  دانلود