کدام اصلاح طلب؛ کدام اصولگرا؟!

گردآوری توسط گروه وب گردی سایت خبری ممتاز نیوز

https://www.momtaznews.com/wp-content/uploads/2014/12/c74cb0a4ce42b25a88104b1e493b2bc9.png

ممتاز نیوز سیاسی: هر زمان هم که عارف می‌خواست از این مسأله عبور کند، با تأکیدهای چندباره غرضی روبرو می‌شد! هرچند که بعدها فرد مذکور این نقل‌قول را تکذیب کرد ولی حتی به فرض صحت؛ آیا اصلا عارف می‌بایست در این‌باره موضع‌گیری می‌کرد؟

سطح تحلیل خرد: در هفته‌ای که گذشت بار دیگر بازار ابراز موضع و دعوت به آن از سوی جریان‌های مختلف سیاسی داغ شده بود. از یک‌سو صادق زیباکلام و احمد شیرزاد در سخنانی در دانشگاه تهران، فناوری هسته‌ای را هزینه‌بر و زیان‌آور دانستند. رسانه‌ها و فعالان اصولگرا دولت یازدهم و به خصوص وزارت خارجه را خطاب قرار دادند که چرا در برابر این سخنان موضع‌گیری نمی‌کند. از سوی دیگر آقای سیدمحمد خامنه‌ای در مصاحبه با هفته‌نامه «رمز عبور» مطالبی درباره نقش آقای‌ هاشمی‌رفسنجانی در مذاکرات ایران و آمریکا در جریان مک‌فارلین مطرح کرد که موجب شد برخی شخصیت‌های برجسته اصولگرا مورد خطاب قرار گیرند که چرا در مقابل مطالب مطرح در این مصاحبه درباره امام و شهید بهشتی، موضع‌گیری نمی‌کنند. حال باید بار دیگر سؤال فوق را مطرح کرد. رییس‌جمهور و وزیر امور خارجه که در مذاکرات هسته‌ای با قدرت‌های غربی عملاً بر خطوط قرمز نظام در زمینه فناوری هسته‌ای پایمردی نموده‌اند؛ چرا باید در مقابل چند اظهار نظر جزئی در این‌باره موضع‌گیری کنند؟ از آن‌سو شخصیت‌های معتدل جناح اصولگرا همچون آقای توکلی که پایبندی‌شان به آرمان‌های امام و ارادتشان به شهید مظلوم دکتر بهشتی را بارها تبیین کرده‌اند چرا باید درباره یک مصاحبه کم‌اهمیت موضع‌گیری کنند؟ این مسأله در این سطح از یک رویه غیراخلاقی در عرصه سیاسی کشور حکایت می‌کند. برخی سیاست‌مداران آن‌گاه که از نقد ایجابی رقیب بازمانده و دلیلی برای اثبات خویش نمی‌یابند؛ به جای آسیب‌شناسی رفتارهای خود؛ به نقد سلبی رقیب روی آورده و او را به گوشه رینگ می‌برند که در مقابل عالَم و آدم ابراز موضع کند. البته با توجه به قدرت قهریه اصولگرایان نسبت به اصلاح‌طلبان، آنان بیشتر از این قاعده پیروی می‌کنند. به خصوص به دنبال حوادث پس از دهمین انتخابات ریاست‌جمهوری که به محض یک موضع یا رفتار غیرقانونی یا براندازانه از سوی دشمنان نظام؛ اصلاح‌طلبان را مورد خطاب قرار می‌دهند. آیا همین که آقای خاتمی به مثابه نماد جریان اصلاح‌طلبی تأکید می‌کند «اصلاح‌طلبان با براندازی و براندازان مخالف‌اند» کافی نیست که دیگر نیازی به اتهام‌زنی‌های ناجوانمردانه نباشد؟ آیا تک‌رأی خاتمی در انتخابات مجلس نهم برای اثبات اعتماد او به سلامت نظام انتخاباتی و تفکیک او از تندروها کافی نیست؟

سطح تحلیل کلان: اما مسأله فقط عدم رعایت قاعده بازی از سوی رقیب نیست. بلکه جناح مخاطب و حتی ساختار سیاسی کشور هم در بروز این نوع موضع‌گیری‌های غیراصولی نقش اساسی دارد. مدت‌هاست ایران به جای احزاب شفاف و مشخص دارای دو جناح گسترده ولی پراکنده است که هر کدام از طیف‌های مختلف سنتی، میانه‌رو و رادیکال تشکیل شده‌اند. از سوی دیگر عرصه سیاست ایران بیش از آن‌که گروهی و جمعی باشد؛ شخصی و فردی است. به همین دلیل صعود یا افول احزاب سیاسی وابسته به جایگاه رهبرا‌ن‌شان در زمین سیاست است. بنابراین دایره ورود و خروج به این جناح‌ها بسیار مبهم است. مشخص نیست فعالان سیاسی غیرحزبی که تا دیروز خود را اصلاح‌طلب می‌خواندند و امروز در جایگاه مخالفان نظام نشسته‌اند چه جایگاهی در این جریان دارند. حال آن‌که اگر افراد را بر مبنای وابستگی مشخص سیاسی به احزاب بسنجیم و از گسترش بی‌حدوحصر جناح‌های سیاسی به داخل و خارج جغرافیای سیاسی کشور جلوگیری کنیم؛ دیگر مجبور نیستیم نسبت به مواضع گوناگون آنان ابراز موضع کنیم

*مردمسالاری

باز نشر: سایت خبری تحلیلی ممتاز نیوز www.momtaznews.com

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.