۲۵خردادماه،
باور کن اصولاً بازیگری نیستم که بخواهم با حضورم نقش را در فیلمنامه تحت تأثیر قرار بدهم، دخل و تصرف کنم یا… مگر اینکه کارگردان یا نویسنده نظری بخواهد که من هم قطعاً کوتاهی نخواهم کرد.
* مشغول بازی در «دودکش» محمدحسین لطیفی هستی؟
– فکر میکنم از ۱۰-۱۵ روز دیگر کار من در این سریال آغاز میشود و فکر نمیکنم کار دیگری بتوانم قبول کنم چون حدود ۲ ماه در خدمت این پروژه خواهم بود.
* زمان پخش سریال «دودکش» مشخص شده؟
– حدس میزنم از نیمه اردیبهشت پخش این سریال آغاز شود.
* کوتاه از نقشی که قرار است آنجا ایفا کنی هم بگو.
– نقشی که قرار است بازی کنم هنوز نوشته نشده و در حد دو خط طرح است.
* خب از همان دو خطی نقش بگو؟
– دودکش زندگی خیلی خیلی ساده دو خانواده را نشان میدهد که من یکی از اقوام دور این دو خانواده هستم و از شهرستان میآیم و با آمدنم زندگی آنها را دچار اختلال میکنم.
* از آن نقشهایی که احتمالاً لهجه هم خواهی داشت؟
– نه احتمالاً لهجه ندارم، ترجیح میدهم که واقعاً نداشته باشم!
* آماده اکران و در نوبت پخش هم فکر میکنم داشته باشی؟
– بله، کار امیر ثقفی را آماده اکران دارم که در آن با صابر ابر، مریلا زارعی، حبیب رضایی و… بازی داشتهام، یک فیلم برای ژرژ هاشمزاده کار کردم که قرار بود در عید پخش شود که نشد نمیدانم چرا؟ در آن کار با سیامک صفری همبازی بودم. فیلم سینمایی «جا به جا» کار آقای توکلنیا را هم دارم که گویا قرار بود فروردین ماه اکران شود.
* برویم سراغ «هفتسین»…
– این اولین باری بود که آقای صمدی با من تماس گرفتند من هیچ گاه با ایشان افتخار همکاری نداشتم، طبیعتاً دوست داشتم با ایشان کار کنم چون یک ذهنیت خوبی از کارهای سینمای کمدی ایشان در دوران کودکی خودم داشتم، فیلمهای اتوبوس، آپارتمان شماره ۱۳ و دو نفر و نصفی برای خیلیها حالت نوستالژی دارد. من اصولاً تجربه کردن با کارگردانهای مختلف را دوست دارم.
* فیلمنامه سعید فرهادی و نقش تیمور روی کاغذ…
– با اینکه پیوستن من به کار و کلید خوردن این سریال خیلی دقیقه ۹۰ بود (به خاطر مناسبتی بودنش) فیلمنامه را خواندم و نقش را به خاطر خاص بودن و تأثیر مستقیمش روی قصه پسندیدم. البته من الان از خود فیلمنامه میگویم و چیزی که پخش شد را عرض نمیکنم، چون در پخش ممکن است خیلی چیزها بالا و پایین شود.
من تأثیرگذاری کاراکتر را در قصه دوست داشتم. یادم میآید آن زمان انتخاب بازیگر سریال آغاز شد، هر بازیگر آقایی که به دفتر میآمد سؤال میکرد این نقش را چه کسی قرار است بازی کند؟ چرا این نقش را به من نمیدهید؟ این مسئله برای خود آقای صمدی هم خیلی جالب بود. بنابراین من را هم جذب کرد.
* میخواهی بگویی در اجرا همه چیز تغییر کرد؟
– نه تغییر نکرد. به هر حال، روایت هر کارگردان از هر فیلمنامه متفاوت است. شاید اگر همین فیلمنامه را رضا عطاران کار میکرد، طوری دیگر از آب درمیآمد، هر کارگردان دیگری هم کار میکرد با چیزی که آقای صمدی ساخت، متفاوت بود. فیلمنامه تغییری نکرده بود، اگرچه آقای صمدی با هماهنگی نویسنده تغییراتی در دیالوگها و موقعیتها ایجاد کرد، اما کلیت ماجرا تغییر چندانی نکرده بود.
* وقتی قرار شد این نقش را تو بازی کنی، این تصور پیش آمد که قرار است تیمور بیش از اینها وارد داستان شود و مسیری متفاوت را به خط محوری داستان بدهد…
– دقیقاً موافقم، از قضا چیزی که قرار بود اتفاق بیفتد هم همین بود. ما در زمان بازنویسی بخش دوم فیلمنامه راجع به این مسئله خیلی با هم گپ زدیم که این آدم چقدر وارد قصه دو خانواده اصلی بشود و… اما خب خیلی از اتفاقات طوری رقم خورد که مسیری که دیدید در قصه شکل بگیرد. نمیدانم اگر آن طور بود چه رخ میداد، ولی قطع به یقین ترجیح من آن بود.
باور کن اصولاً بازیگری نیستم که بخواهم با حضورم نقش را در فیلمنامه تحت تأثیر قرار بدهم، دخل و تصرف کنم یا… مگر اینکه کارگردان یا نویسنده نظری بخواهد که من هم قطعاً کوتاهی نخواهم کرد.
باشگاه خبرنگاران
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com