به گزارش خبرنگار مهر، نام او کریم و نام خانوادگیاش امیری و تخلصش امیر و شهرتش امیری فیروزکوهی است. در سال ۱۲۸۸ شمسی در دهکده فرحآباد فیروزکوه پا به عرصه وجود نهاد و نسبش از سوی پدر و مادر با سی و چند واسطه به امام سجاد (ع) میرسد. پدر امیری فیروزکوهی که در تهران دارای منصب و موقعیتی ممتاز بود، فرزندش را به شهر آورد.
او از همان هفت سالگی که به تهران آمد، به تحصیل در مدارس تازه تاسیس آن روزگار پرداخت؛ در مدارسی چون سیروس، ثروت، آلیانس، سلطانی و کالج آمریکایی. اولین اثر منتشرشده او هم غزلی است که در سالهای نوجوانیاش برای روزنامه نسیم شمال فرستاده بود. دوستی امیری با رهی معیری در ۲۰ سالگی آغاز شد و این دوستی تا پایان عمر رهی تداوم پیدا کرد. این دو شاعر در همان سالها با هدایت یکی از شاعران پیشکسوت با شعر شاعر طراز اول سده یازدهم هجری، صائب تبریزی آشنا میشوند.
علاقه به صائب تبریزی که بر غزل امیری و رهی تاثیری شگفت گذاشته بود، با مطالعه اشعار این دو به خوبی معلوم میشود. امیری و رهی، هر دو با علاقه بسیار ظرایف موسیقی را میآموزند. امیری، خود سالها تار میزده و با آواز بزرگان عصر مانند غراب و نکیسا و تاجالذاکرین همسازی میکرده است.
هنوز به ۳۰ سالگی نرسیده، تحولی عمیق در امیری ایجاد میشود و شیوه زندگیاش تغییر میکند و به فراگیری دانشهای کلاسیک ادبی، فلسفی، دینی و فقهی میپردازد. امیری فیروزکوهی ضمن آنکه از استادان ارزنده این علوم کسب فیض میکند، ذوق شعری را با دانشهای عمیق و دقیق فرهنگی و ادبی در میآمیزد. در این زمان کار در اداره ثبت را که از ۲۰ سالگی به آن اشتغال داشته، رها میکند. چند سالی به تصدی دفتر اسناد رسمی میپردازد و در نهایت از این شغل هم کناره میگیرد و با آنچه از ملک و زراعت و موروث پدری، با پارسایی روزگار میگذراند و یکسره به کار تحصیل علم و ادب میپردازد.
امیری علاوه بر شاعران نامدار روزگار خود با موسیقی دانان سرشناسی که هر یک در تاریخ هنر معاصر شهرت بسیار داشتهاند، حشر و نشر داشته است؛ کسانی مانند حبیب سماعی، ابوالحسن صبا، عبدالحسین و علیاکبرخان شهنازی، حسین یاحقی، مرتضی محجوبی، رضا محجوبی و … بزرگان اهل حکمت مانند جلالالدین همایی، سید محمدکاظم عصار، سیداحمد فردید، میرزا ابوالحسن شعرانی، میرزا خلیل کمرهای و حسین مجتهد کاشانی مشهور به ضوءالرشد کسانی بودهاند که امیری با آنان همدم و مصاحب بوده و در نزد برخی از آنها هم تلمذ کرده است.
سیدجعفر شهیدی، سید محمد محیط طباطبایی، احمد گلچین معانی، سید حبیب یغمایی، پرویز ناتلخانلری، علی دشتی، بدیعالزمان فروزانفر، احمد مهدوی دامغانی و مظاهر مصفا هم از همنشینان اهل تحقیق امیری فیروزکوهی بودند.
در کتاب پیش رو، ابتدا گزیدهای از غزلیات که بیشتر حجم این مجموعه را به خود اختصاص داده، سپس قصاید، ترکیببندها، قطعهها و مثنویهای امیری فیروزکوهی آمده است.
غزل «کابوس» را از این مجموعه میخوانیم:
از بس که مرگ وعده به ما کرده و دیر کرد
ما را ز آرزوی عدم نیز سیر کرد
در زندگی هوس به فنا داد خاک ما
کاری که روزگار نکرد این شریر کرد
عقل است دشمن دل ِ آسانگذار ِ ما
با ما هرآنچه کرد همین سختگیر کرد
تا دل ز حکم عشق جوانمرد سر کشید
خود را اسیر کرد و مرا نیز پیر کرد
میمردم از تصور کابوس زندگی
رویای عشق، خواب مرا دلپذیر کرد
کرد آرزوی گوهر آرام، با غنی
کاری که آرزوی غنا با فقیر کرد
عقلش حکیم خواند به تایید عشق و ذوق
هرکس که فهم حکمت شعر امیر کرد
شعر «ریا» را هم از بخش قطعههای این کتاب میخوانیم:
بیچاره آدمی که چو آمد در این جهان
یک دم به طیب خاطر خود در جهان نزیست
تا خُرد بود، جز به مراد پدر نبود
تا گُرد گشت، جز به هوای کسان نزیست
هرگز ز پاسداری شرم آنچنان که بود
یک لحظه جز به خلوت خویش آنچنان نزیست
تا بود، جز مسخّر حکم ریا نبود
تا زیست، جز به کام دل این و آن نزیست
زآن سان که در گمان وی آمد، به طبع خویش
یک ره مگر به عالم وهم و گمان نزیست
نیمی ز شرم مردم و نیمی ز شرم نفس
آنگونه کآرزو بودَش، کامران نزیست
از بس که با فریب و ریا زیست نزد خلق
با خویش هم به فطرت خود یک زمان نزیست
خود نیز سخت بیخبر است از نهان خویش
زآنرو که بیریا به نهان و عیان نزیست
القصه تا چنین بُود آیین زیستن
پنداری آنکه آدمی اندر جهان نزیست
«یادگار گل سرخ» با ۱۵۲ صفحه، شمارگان ۳ هزار نسخه و قیمت ۲ هزار و ۵۰۰ تومان منتشر شده است.
MehrNews Rss Feed