‌‌انگیزه‌ام را نابود‌ کردند

جام جم آنلاین: پرچمدار کاروان ایران، این بار هم از بازی‌های المپیک دست‌خالی بازگشت. علی مظاهری که پس از ناداوری‌هایی که علیه او در مبارزه نیمه‌نهایی بازی‌های آسیایی گوانگجو رخ داد و مسوولان کاروان ایران نسبت به این موضوع واکنشی نشان ندادند یک سال و نیم از تیم ملی کنار رفت و در بازگشت چنان پرقدرت ظاهر شد که همه رقبای ریز‌و‌درشت خود را در مسابقات انتخابی المپیک در خاک قزاقستان پشت‌سر گذاشت تا تنها نماینده آسیا در وزن ۹۱ کیلوگرم باشد.

او این بار می‌خواست طلسم بشکند و برای بوکس ایران مدال کسب کند؛ کاری که تاکنون هیچ ورزشکاری از کشورمان در میادین آسیایی و المپیکی انجام نداده است. مظاهری در همان مبارزه اول اسیر ناداوری شد و این بار طاقت نیاورد و در اعتراض به رای داور ‌‌‌آلمانی حاضر به دست دادن با او نشد و رینگ را ترک کرد. این یعنی پایان رویای بوکسور خوب کرمانشاهی. مظاهری حالا خسته از این همه اتفاق‌های عجیب و غریبی که روی رینگ برایش رخ می‌دهد به آینده‌ای نامعلوم فکر می‌کند. خودش مدعی است بین ماندن و رفتن از تیم ملی سرگردان مانده است.

بعد از این که از المپیک برگشتی شایعه کناره‌گیری‌ شما از بوکس بر سر زبان‌ها افتاد، اما خیلی‌ها این موضوع را جدی نمی‌گیرند.

من واقعا دنبال تبلیغ نیستم. مگر یک سال و نیم از تیم ملی دور نماندم. آن موقع هم کسی حرفم را جدی نگرفت. الان هم اگر ببینم مسئولان رویکرد خوبی نسبت به من نداشته باشند از تیم ملی می‌روم. بمانم که چه بشود؟ در گوانگجو ‌آن‌طور با من رفتار کردند و خیلی هم دلسرد شدم. حالا هم اگر رفتارشان خوب نباشد واقعا می‌روم.

واقعا انگیزه‌ای نداری؟

من خیلی زحمت کشیده بودم. الان هم مدام دارم فکر می‌کنم که بروم. یک سال و نیم در اردو بودم. باور کنید فرزندم که به دنیا آمد، من نبودم. برای هیچ مردی از این لحظه مهم‌تر وجود ندارد، ولی من به خاطر تیم ملی در اردو ماندم. با ناداوری‌ها نمی‌دانم چه کار کنم. یک بار در گوانگجو این طوری شد ولی مسئولان اسمی از من نبردند. بعد هم که از اردو رفتم برای کسی آب از ‌آب تکان نخورد.

اما این بار وزیر ورزش هم تاکید کرد از شما تقدیر ویژه شود .

من نمی‌خواهم مثل سعید عبدولی از من حمایت شود. قبل از اعزام هم خود رنگرز، نایب ‌رییس فدراسیون کشتی گفت اگر کشتی‌گیری قهرمان جهان است این به گذشته برمی‌گردد و روی کاغذ این طوری است. میدان المپیک خیلی فرق می‌کند. به عبدولی هزار تا سکه بدهند و نوش جانش. ولی من می‌گویم حداقل به مظاهری هم نگاهی مدالی داشته باشند. ما تمام زندگی خودمان را برای بوکس گذاشته‌ایم.

به نظرت احسان روزبهانی هم می‌توانست مدال کسب کند؟

احسان از حریفش چیزی کم نداشت. بوکسور قزاق نفر‌دوم جهان بود، ولی از احسان سرتر نبود. احسان در راند آخر احساسی کار کرد. انگار برنامه‌ای نداشت. من خیلی دوست داشتم احسان مدال بگیرد. ما باید نگاه خود را به بوکس عوض می‌کردیم. باید ثابت کنیم در بوکس هم می‌توان مدال گرفت. درست مثل کاری که احسان حدادی کرده بود. باید مربع مدال‌آوری در المپیک را به پنج‌ضلعی تبدیل می‌کردیم. ولی حیف که نشد. احسان یک قدم تا مدال فاصله داشت.

ولی به نظر می‌رسد حالا کاملا نگاه‌ها عوض شده است؟

بهترین دستاوردی که المپیک برای بوکس داشت همان پخش تلویزیونی این مسابقات بود. حالا انگیزه‌ای ایجاد شده که بوکس را هم می‌توان از تلویزیون پخش کرد.

البته به نظر می‌رسد لندن برای شما تجربه تلخی بوده است؟

نکته: با ناداوری‌ها نمی‌دانم چه کار کنم. یک بار در گوانگجو این طوری شد ولی مسئولان اسمی از من نبردند. بعد هم که از اردو رفتم برای کسی آب از ‌آب تکان نخورد.

دوره قبلی المپیک شرایط فرق می‌کرد. من در لندن با دید متفاوتی نسبت به پکن وارد رینگ شدم. واقعا برای مدال خودم را آماده کرده بودم. اردوهای خوبی را گذرانده بودیم.

البته من قرعه بدی داشتم ولی هدفم مدال گرفتن بود و کم نگذاشتم. با این که با مصدومیت درگیر بودم ولی در بازی اول برابر کوبا که قهرمانی دو دوره جوانان جهان را داشت و سوم بزرگسالان جهان هم شده بود خیلی خوب مبارزه کردم. راند اول بیشتر او را ‌آنالیز کردم، ولی با این حال در همان راند اول امتیازات خیلی خوبی کسب کردم.

در راند دوم یکباره داور در ۵۶ ثانیه سه اخطار به من داد، بی‌آن که تذکری هم بدهد. این اصلا سابقه ندارد. تا حالا چنین چیزی ندیده بودم. وقتی اخطار اول را داد گفتم شاید می‌خواسته بازی را آرام کند، ولی یکدفعه دیدم دو تا اخطار پشت‌سر هم دیگر هم به من داد. هیچ وقت مبارزه‌ها را داوران نیمه‌تمام نمی‌گذارند ولی این داور آلمانی چنین تصمیمی گرفت.

البته بعدا مسئولان کاروان ایران مدعی شدند اگر از رینگ بیرون نمی‌رفتی حق اعتراض از ایران سلب نمی‌شد.

من هم شنیدم که گفتند باید با داور دست می‌دادم، ولی مگر در بوکس دست دادن مرسوم است؟ اصلا این چیزها نیست. فردای آن مسابقه که وزن‌کشی بود اعلام کردند داور محروم شده است و از مسوولان فدراسیون ایران هم عذرخواهی کردند. اگر کارم اشتباه بود که باید محرومم می‌کردند. البته این عذرخواهی هیچ فایده‌ای برایم نداشت. من متهم نبودم و دلیلی نداشت دیگر در رینگ می‌ماندم. مگر آنها که می‌گفتند باید با داور دست می‌دادم در گوانگجو کاری کرده بودند که اینجا کاری کنند؟

اما در همان شرایط با مربی حریف دست دادی و این بازتاب زیادی داشت.

آنها مقصر نبودند. بعد از پایان مسابقه مربی کوبا آمد به من دلداری داد و گفت داور نباید مسابقه را قطع می‌کرد. بوکسور آنها هم ناراحت بود چون همه او را هو کرده بودند و این ذهنیت به وجود آمد که با داوری برنده شده است. به نظرم همه چیز به مافیای بوکس برمی گردد. ما یک ماه و نیم با ایتالیا و مجارستان اردوی مشترک داشتیم.

بوکسور ایتالیایی را در اردو راحت برده بودم. این سری ‌آمادگی‌ام فوق‌العاده بود، ولی نگذاشتند مدال بگیرم. مدال این دفعه در چنگم بود، اما داوران آن را بیرون کشیدند. من این دفعه قول کسب مدال داده بودم، کاری که حتی در مسابقه‌های آسیایی هم نمی‌کنم ولی این بار به خودم خیلی اطمینان داشتم.

علی رضایی – جام‌جم


jamejamonline.ir – 22 – RSS Version

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.