خداحافظ رینو به امید دیدار دوباره

اردیبهشت ۱۴۰۳

ورزش > فوتبال جهان – گنارو گتوزو در تهران از خود چهره ای محبوب تر از همیشه ساخت.

گنارو گتوزو را باید دوست داشت، او یکی از آن معدود بازیکنان کاریزماتیک زمان نوجوانی ماست. کسی که هرگز رهبر نشد اما برای همه رهبران میلان با جان و دل جنگید. یک سرباز واقعی در جنگ های مختلف. هرگز ژنرال نبود یا هیچ وقت نتوانست به اندازه کافی سوپراستار شود چون پشت سرش مالدینی بزرگ بازی می کرد، نستا بود، اینزاگی و پیرلو بودند و حتی سیدورف که نمی گذاشتند گتوزو ستاره شود اما او واقعا یک اسطوره بود. امروز که بیشتر در کنارش بودیم و از این بازیکن میزبانی کردیم، درک جذاب تری از رینو داریم. او واقعا یک اسطوره است، نقش بازی نمی کند یا به خاطر دو، سه گل حساس اسطوره نشده، واقعا مثل یک اسطوره زندگی کرده است. گتوزو را باید دوست داشت و برای این علاقه مندی، دلایل بسیاری وجود دارد. او بدون توجه به جایگاهی داشت، به اینکه قهرمان جام جهانی شده بود یا بارها اسکودتو را بالای سر برده بود، با گزارشگران ایرانی بحث می کرد. رینو در فرودگاه یا هتل و ورزشگاه آن قدر طبیعی رفتار می کرد که دوست داشتی با او بنشینی و ساعت ها در مورد فوتبال ایتالیا حرف بزنی. اینکه چطور ممکن است از فوتبال خوش تیپ و خوش چهره ایتالیا، کسی مثل گتوسو خارج بیاید، یک کرگدن جسور! چطور توانستی با این شکل و قیافه به یک شمشیرزن بزرگ تبدیل شوی و قرق کمربندی میانی میلان و ایتالیا را در دست بگیری. تو کی هستی گتوزو؟!
او اما با صبر و تحمل همه چیز را برای تان توضیح می داد. حداقل در مصاحبه اش با برنامه ۹۰ و عادل فردوسی پور که این طور رفتار کرد. وقتی قرار شد در مورد جوش و خروشش در بازی با پرسپولیس حرف بزند، یک جمله شاهکار به زبان آورد که می تواند درس بزرگی برای تمام فوتبالیست ها و حتی اهالی فوتبال شود: “همیشه سعی کردم برای به دست آوردن چیزهایی که می خواهم و رسیدن به آرزوهایم، به سختی بجنگم. راه و رسم مبارزه و جنگ کردن را بلدم و تمام زندگیم این طور بوده است. همیشه جنگیده ام. از کودکی دوست داشتم برای میلان بازی کنم و برای رسیدن به این آرزو، بی اندازه مبارزه کردم. وقتی پیراهن میلان را به دست آوردم، جنگ واقعی هم آغاز شد. هنگامی که با پیراهن میلان به میدان می رفتم، باید بی نهایت قدرتمند ظاهر می شدم چون از آن به بعد، من “میلان” بودم، نماینده میلان…” اینها را مو به مو درست می گفت. راست می گفت، وقتی قرار بود بازی میلان را ببینی، به یاد می آوردی که یک “کرگدن” در خط هافبک این تیم بازی می کند که هر بازیسازی را از کار می اندازد. گتوزو نقش بازی نمی کرد، خودش را به زمین می برد و آن قدر می جنگید تا هواداران را راضی کند. آیا می توانید چنین خصوصیاتی را در یک بازیکن ایرانی پیدا کنید؟ و اینکه در مورد او در مورد دشمنش نیز محترمانه حرف می زد. وقتی عادل بحث را به سمتی برد که گتوسو مجبور به انتقاد از رئیس باشگاه پالرمو ایتالیا شود، رینو بدون اینکه بترسد یا خودش را جمع و جور کند، گفت: نمی خواهم در مورد رئیس پالرمو غیرمحترمانه حرف بزنم، از او بابت امکانات و فرصتی که به من داد، ممنونم” و البته همه می دانیم که آن فرد با گتوزو چه کار کرده بود؟ گتوزو را باید دوست داشت به خاطر تمام این حرف ها، آن رفتارها و بازی منحصربه فردش؛ خداحافظ رینو، به امید دیدار دوباره…


RSS
ماخذ: خبر آنلاین
باز نشر: پایگاه اینترنتی خبری تحلیلی ممتاز نیوز www.momtaznews.com

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.